یادی از آمدن کبوتران!

یادی از روز محوی «شر و فساد»؛ یادی از ورود پاکان در کابل؛ یادی از آمدن کبوتران؛ یادی از فضای امن طالبان؛ یادی از امارت اسلامی؛ یادی از نخستین دستآورد اش! بلی! اولین دستآورد اش! دسستآوردی که بر زخم های میلیون ها انسان مظلوم این خطه، مرحم گذاشت؛ مرحم گذاشت! مرحمی که اشک های داغ […]

2016-09-27-executionnajib-1یادی از روز محوی «شر و فساد»؛

یادی از ورود پاکان در کابل؛

یادی از آمدن کبوتران؛

یادی از فضای امن طالبان؛

یادی از امارت اسلامی؛

یادی از نخستین دستآورد اش!
بلی! اولین دستآورد اش!

دسستآوردی که بر زخم های میلیون ها انسان مظلوم این خطه، مرحم گذاشت؛

مرحم گذاشت!

مرحمی که اشک های داغ بازماندگان قربانیان اش را، خنک گردانید؛

خنک گردانید!

خنکی که، بر لب های یتیمان این خطه، تحرک تبسم بخشید؛

تبسم بخشید!

تبسمی که، لحظه ای از آه پُرسوز مادران را کاهش بخشید، اما گمشدگان اش را برنگشتاند؛

برنگشتاند!

فرزندش را، شوهرش را و پدر جان اش را!

بلی! برنگشتاند، اما سوز سینه های مادران را، بیوه ها را، دختران را و خواهران را لحظه ای بیرون ساخت؛

بیرون ساخت!

بیرون ساخت گره گلوی زندانیان شکنجه شده را، که فریاد سر می دادند:

 

إِنَّ بَطْشَ رَبِّکَ لَشَدِیدٌ ﴿١٢

همانا گرفت پروردگارت سخت‌ است!

 

این است عبرتی از برای «نجیب پرستان» تا دوباره بسوی خالق شان رجعت نمایند؛

اما نجیب و امثالش را، نه یاریست و نه یاوری!

آنها فریاد سر می دهند که ای کاش، مرگ پایان زندگی ما می بود؛

و فریاد بر می آورند: کاش من خاک می بودم!

 

وَیَقُولُ الْکَافِرُ یَا لَیْتَنِی کُنتُ تُرَابًا ﴿۴٠

و کافر گوید: ای کاش من خاک بودم!

 

پس درود الله(ج) بر شما فرزندان صدیق اسلام باد که بر زخم ها، مرحم گذاشتید؛ اشک ها را خنک گردانیدید؛ آه ها را آرام بخشیدید؛ گره ی گلوها را باز نمودید و فضای امن درین خطه را حاکم ساختید!

به امید آمدن دوباره ی تان!

 

 

 

نوشتۀ: انجنیر محمد نذیر تنویر، هالند

به یادبود بیستمین سالروز جشن اعدام نجیب جلاد ۲۷ سپتامبر ۱۹۹۶