نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
بقلم: شاگرد اسامه بن لادن ترجمه: سعد الله بلوچ خدمت و بهکارگیری در جهاد از طرف خداوند متعال است نه از طرف مسئولان و فرماندهان. ای که در خواستهات صادق هستی، اگر خداوند متعال بخواهد تو را به جایی بگمارد، اگر تمامیِ جن و انس بخواهند آنرا از تو بگیرند، نمیتوانند آنرا ازت […]
بقلم: شاگرد اسامه بن لادن
ترجمه: سعد الله بلوچ
خدمت و بهکارگیری در جهاد از طرف خداوند متعال است نه از طرف مسئولان و فرماندهان.
ای که در خواستهات صادق هستی، اگر خداوند متعال بخواهد تو را به جایی بگمارد، اگر تمامیِ جن و انس بخواهند آنرا از تو بگیرند، نمیتوانند آنرا ازت بستانند.
مجاهد باید بداند که معاملۀ او در جهاد با خداوند متعال است نه با امیرش، و بیتردید تنها در صورتی میتواند به جا و مقامی برسد که با خداوند متعال صادق باشد نه با التماس امیران.
در گذشته نیز اتفاق افتادهاست که مجاهدین بزرگی از امیران خود شکوه و گلایههایی داشتهاند که آنها را از فرصتها محروم کردهاند، اما در نهایت با گذشت ایام خداوند متعال برای آنها روزهای بهتری فراهم نمودهاست که یا از آنها کار گرفتهاست و یا اینکه آنها را برای همنشینیاش بر گزیده و شهید نمودهاست، جایگاهی که همه به آن رشک میخورند.
وقتی این ذهنیت در قلب مجاهد نهادینه گردد، مشکلات راه جهاد از قبیل شکوه از امیران و بدگویی حاسدان، در دید او بیارزش و کوچک میشوند؛ زیرا او در جهانی دیگر است.
چه بسا با مجاهدی روبهرو میشوی که در وجود او استعدادها و صلاحیتهای فراوانی مییابی اما آنطور که شایسته اوست از او کار گرفته نمیشود و حمایت نمیشود، اما او دارای قلبی خاشع و روح پاکیزهای دارد که از دادههای خدا خشنود است؛ زیرا او کاملا پختهاست و این امر را بخوبی درک میکند.
جهاد تنها راه و کاری است که اگر از فرصتها و مسئولیتهایِ آن محروم شوی به نفعات است؛ زیرا خداوند متعال تو را در قبال صبر و نیت، اطاعت و فرمانبرداریات به تو اجر و پاداش میدهد و با وجود صلاحیتهایت اگر موارد فوق را هم در نظر داشته باشی بعید نیست که مقامات پیش خداوند متعال به بالاترین منزل برسد.
قصههای زیادی در جهاد داریم که مجاهدین با صلاحیت زیادی به فرصتها و مقامها نرسیدهاند که اگر زمینه برای آنها فراهم میشد، در سرزمین جهاد شگرد آفرینی میکردند، اما به یکبار در جایی دیگر به کار گرفته شدهاند یا اینکه به مقام والای شهادت نائل آمدهاند.
ای مجاهد!
برحذر باش از اینکه در دلات مقام و مسئولیتی بخواهی؛ زیرا مشکلاتت را دو چند میکند و تو را یا به سرکشی و یا به شکوه سوق میدهد، این را آنچه از خیر و خوبی به تو میرسد، از فضل خدا بر تو است؛ و آنچه بلا و بدی به تو میرسد از خود تو است و به سبب قصور و گناهی است که مرتکب شدهای.
صحابۀ کرام رضوان علیهم اجمیعن بخوبی به این امر واقف بودند، بههمین خاطر آنها هرگز از این ناراحت نمیشدند که از مسئولیت بر کنار میشدند و به یک سرباز عادی منتقل میشدند؛ زیرا آنها میدانستند که نجات و کامیابی به اندازۀ صداقت و راستی است نه به مقام و مسئولیت.
چقدر سربازان گمنامی هستند که برای امت اسلام، کارهایی کردهاند که فرماندهان و امیرانشان هم نکردهاند.
چقدر سربازان عادی هستند که پیش خداوند متعال از امیرانشان مقربتر اند.
آری؛ جز این نیست که ملاک تقوا و استقامت است نه مقام و شهرت.
مجاهدیکه صادقانه با رباش در جهاد است و میخواهد برای پیروزی مسلمانان سهیم باشد، هیچ برایش مهم نیست که امیر باشد یا مامور و مجاهد عادی؛ زیرا اصل سرمایۀ او نیتاش است.
سبقت و پیشی بگیر. اخلاص و مهارتهایت را به نمایش بگذار، این زندگی دنیا میگذرد، قطعا مسلمانان آنوقت پیروز میشوند که طالب آخرت باشند نه طالب متاع بیارزش دنیا، پس آمادگی کن وکمر همت را ببند.
پُستهای دنیا شما را فریب ندهد؛ زیرا خداوند متعال فرمودهاست: ( وَهُوَ الَّذِی جَعَلَکُمْ خَلاَئِفَ الأَرْضِ وَرَفَعَ بَعْضَکُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجَاتٍ لِّیَبْلُوَکُمْ فِی مَا آتَاکُمْ إِنَّ رَبَّکَ سَرِیعُ الْعِقَابِ وَإِنَّهُ لَغَفُورٌ رَّحِیمٌ).
ترجمه : خدا است که شما را جانشینان ( دیگران برای آبادانی جهان در کره ) زمین گردانید، و ( در استعدادهای ذاتی و مواهب آسمانی و اموال کسبی ) برخی را بر برخی، درجاتی بالاتر برد ( و در کمال مادی و معنوی به نسبت استفاده شخص از اسباب و سنن یزدان و گسترده در پهنه جهان، کسانی را بیشتر از کسانی ترقّی و تعالی داد ) تا شما را در آنچه به شما داده است بیازماید ( و در عمل مشخّص شود چه کسی به شرائع آسمانی مؤمن یا کافر و در نعمتهای خدادادی سپاسگزار و یا ناسپاس است) . بیگمان پروردگارت زود رساننده عقاب ( به مخالفان ) است و او دارای مغفرت بیکران و رحمت فراوان ( در حق پشیمانشوندگان از گناهان و برگردندگان به آستان یزدان ) است.
و هر قدر محبت مسئولیت و شهرت از قلب مجاهد بیرون شود به همان اندازه فضل خدا را در خود احساس میکند: (تِلْکَ الدَّارُ الْآخِرَهُ نَجْعَلُهَا لِلَّذِینَ لَا یُرِیدُونَ عُلُوّاً فِی الْأَرْضِ وَلَا فَسَاداً وَالْعَاقِبَهُ لِلْمُتَّقِینَ).
ترجمه: ما آن سرای آخرت را تنها بهره کسانی میگردانیم که در زمین خواهان تکبّر و استکبار نیستند و فساد و تباهی نمیجویند ( و دلهایشان از آلودگیهای مقامطلبی و شهرتطلبی و بزرگبینی و تباهکاری، پاک و پالوده است) ، و عاقبت از آن پرهیزگاران است .
این به این معنی نیست که مجاهد هیچ مسئولیتی را نپذیرد، بلکه آن را به این نیت قبول کند که آن یک تکلیف و مسئولیت است نه نشانه بهتری و شرافت، و باید نسبت به مسئولیتاش احساس مسئولیت کند و از خداوند بترسد و به خوبی کارش را انجام دهد.
این را بدان که اگر به عنوان یک مجاهد عادی خدا را تسبیح بگویی و هیچ کس تو را بد دعایی نکند به مراتب برایت بهتر است از اینکه امیر و مسئول باشی و به سبب کثرت مشاغل خدا را نتوانی ذکر کنی و بترسی که مجاهدی تو را بد دعایی نکند. و چون مسئولیتی به تو سپرده شد خواب را کنار بگذار.
بسیاری از برادران مجاهد خود را دیدهایم که از مسئولیتها فرار میکردند و اگر به ناچار مسئولیتی به آنها واگذار میشد، چهرهایشان کاملا محزون میشد، میترسیدند که خداوند متعال آنها را دو چند محاسبه نکند.
هان ای مردم! نصرت و پیروزی تنها به دست کدام شخصی که شما او را میشناسید و آن را قدر میکنید نیست، چه بسا که پیروزی بسبب ناتوانترین و ضعیف ترین شخص موجود در صفتان باشد، بخاطر صداقت و مقبولیت آنها به نزد الله متعال. پس پیشی بگیرید.
هر مجاهدی که دارد جهاد میکند او جایگاه بلندی دارد، او در سبقت بلندی قرار دارد، برابر است که سرباز عادی باشد یا امیر کلان. خوشبحال کسی که صادق باشد. و لازم است کسیکه صادق است بایستی مورد آزمایش و ابتلا قرار بگیرد! نباید همتها سست شود..
بعضی از مردم چون به آنها مسئولیتی داده شود دست و دلباز میشوند و سخاوت میکنند و اگر به آنها مسئولیتی واگذار نشود سرکش میشوند و به نعمت جهاد ناشکری میکنند. اینها کسانی هستند که خداوند متعال صف شما را از آنها پاک و پاکیزه میکند.
اما کسی که تواضع بکند و بر بیعت خود استقامت کند چه امیر باشد یا مجاهد عادی، این شخص حتما شامل الطاف الهی در این دنیا و آخرت میشود و رستگار دو جهان میشود..
چه بسا مجاهد با مسئولیتی مورد آزمایش قرار میگیرد که آنگاه خداوند به قلب او مینگرد اگر صادق باشد و دوباره از آن مسئولیت سبکدوش شود او صبر و شکیبایی میکند و این را برای خود ثواب میداند و استغفار میکند و به سوی خدا بر میگردد و در مسیری گام زن میشود که خدا را خشنود میگرداند.
اما اگر شهوت نفس در او باشد واقعا محروم و زیانمند میشود، سرکش میشود که نه اطاعت میکند ونه فرمانبرداری، و همیشه از این محروم شدن امارت رنج میبرد و گله مند میشود تا که از دید مردم میافتد و در آخر صف قرار میگیرد تا اینکه کلا از صف جهاد خارج میشود.
این تشخیص و علاج مرضی است که میادین جهاد آن را تشخیص دادهاند، و شیخ اسامه بن لادن رحمه الله آن را با این عبارت معالجه نمودهاند که به امیرانی که تازه امیر میشدند میفرمود: ( اعلم أنک معزول یوما ما) یعنی: « بدان روزی از این مسئولیتات سبکدوش میگردی.» و این بهترین دارو بود.
سپاس خداوند متعال را بخاطر نعمت جهاد، و هر کسیکه خداوند متعال به او نعمتی دادهاست باید شکر گذار آن باشد که کارش را بخوبی انجام دهد و بر اخلاص و صداقت هرچند حریص باشد هرچند که مورد آزمایش قرار گیرد، و این چنین تغییر را تجربه کنیم.
۲۲ رمضان المبارک ۱۴۳۷ ه.ق
این مطلب بدون برچسب(تکونه) می باشد.
دیدگاهها بسته است.