نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
نویسنده: محمد داود اسحاقزهی «یوسفی» «دو منبع آگاه روز جمعه به خبرگزاری رویترز گفتند: رهگیری ارتباطات و مراودات توسط آمریکا تاییدکننده این مسئله است که بمبگذاری استان کرمانِ ایران را شاخهٔ مستقر داعش در افغانستان انجام داده است. رویترز همچنین گفته است: ایالات متحده اطلاعات کاملاً موثق و روشنی دارد که داعش خراسان طراح و […]
نویسنده: محمد داود اسحاقزهی «یوسفی»
«دو منبع آگاه روز جمعه به خبرگزاری رویترز گفتند: رهگیری ارتباطات و مراودات توسط آمریکا تاییدکننده این مسئله است که بمبگذاری استان کرمانِ ایران را شاخهٔ مستقر داعش در افغانستان انجام داده است. رویترز همچنین گفته است: ایالات متحده اطلاعات کاملاً موثق و روشنی دارد که داعش خراسان طراح و مجری عملیات خونینِ چند روز قبل بوده است. سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) دراینباره اظهار نظری نکرده از ابراز هرگونه سخنی خودداری کرده است.» (بیبیسی) حادثهٔ تلخی که از همان وهلهٔ آغازین به تیتر اول و خبر داغ برخی خبرگزاری تبدیل شد و سپس بهجای تیتر اول بعضی از روزنامههای کشورهای همسایه و منطقه نیز نشست. بعد از اطلاعرسانی خبرگزاریها، تنور گمانهزنی آگاهان مسایل و صاحبان رسانه گرم شد و روی اهداف بمبگذاری و نتایج بسابمبگذاری به تحلیل و بررسی پرداختند؛ شماری از رسانهها چنین شایعهپراکنی کردند که این گروه تروریستی در خاک افغانستان تعلیم دیده روانه ایران شده است. با اینکه داعش حملهٔ صورتگرفته در ولایت/استان کرمانِ ایران را به عهده گرفت، اما غائله در همین اینجا ختم نشد و برخی رسانههای همسو با کشورهای غربی بدون ارائه کدام دلیل و مدرکی مجدداً پروپاگاندا به راه انداختند و مدعی شدند که داعش در افغانستان همچنان حضور فعّال و گسترده دارد. پرسش کلیدی این است که چرا همیشه چنین ادعاهایی مطرح شده دامن افغانستان با سیل اتفاقات گره زده میشود؟ باوجوداینکه مثل روز روشن است که دولت فعلی افغانستان در دو سال گذشته بارها با این گروه درگیر شده و به اذعان خودِ غربیان، سران آن را ازبین برده است، بازهم تأکید کشورهای غربی و رسانههای همفکرشان روی این نکته است که به بینندگان و شنوندگانشان بقبولانند که دستگاه تروریستی داعش همچنان در افغانستان کار میکنند، تا از این کانال بتوانند به اختلافات میان افغانستان و کشورهای همسایه دامن بزنند و روابط میانشان را تیره کنند و بر میزان تنشها و کشمکشها بیفزایند. به نظر میرسد این رسانههای مغرض هدف دیگری را دنبال میکنند و با متهمکردن افغانستان و خطوربطدادن آن به سیر حوادث و رخدادهای همجوار، میخواهند دولت فعلی را بدنام و تضعیف کنند و درنهایت آتش اختلافات قومی و جنگهای داخلی را روشن نمایند. این رسانههای فرافکن با هر ناامنی پیشآمده در منطقه، بدون هیچگونه دلیل و مدرکی سینهٔ دولت افغانستان را نشانه میگیرند و بیمحابا او را مقصر اصلی و بازیگر پشتپرده جلوه میدهند؛ درحالیکه خودِ دولت افغانستان قربانی دستوپابستهٔ داعش و گروههای هراسافکن است و با آنان دستوپنجه نرم میکند. امارت اسلامی قبل از خروج اشغالگران از افغانستان، چندین و چند بار با این گروه درگیر شده بود و به کشورهای غربی اعتراض میکرد که چرا داعش را از کشورهای منطقه میرانند بهسوی افغانستان سوق میدهند و اینجا را به پناهگاه آنان مبدل میکنند! گفتنی است که مطابق پالیسی امارت اسلامی در برخورد با هراسافکنان و گروههای تروریستی، در سی ماه گذشته دهها عملیات علیه داعش در افغانستان انجام شده ریشهٔ کرمخوردهٔ این گروه در افغانستان خشکانده شده است که درحقیقت خودِ غربیان آن را در خاک و بستر افغانستان کاشته با امدادرسانیهای تسلیحاتی و کمکهای پنهانی آبیاری کرده بود. باتوجهبه این عملکردها، انصاف نیست این دولت و ملت را که خودش قربانی و گوشت روی تخته است، متهم کنند و علیهاش صحنهسازی نمایند. ناگفته نماند که پس از گذشت مدت کوتاهی از انفجار کرمان، انفجاری در یک عرادهٔ منیبسِ منطقهٔ دشت برچی رخ داد که باعث کشتهشدن و زخمیشدن تعدادی از هموطنان ما شد؛ شاید این اتفاق ناگوار نیز با سیل اتفاقات دیگر بیربطونشان نباشد و درحقیقت تکمله و تتمهٔ پروسهٔ سناریویسازی علیه دولت افغانستان باشد که بهمنظور شعلهورتر نمودن آتش اختلافات شیعه و سنی راهاندازی شده باشد، تا دشمنان و بدخواهان از این رهگذر به اهداف شومشان برسند. در این اوضاع و احوال نیز غرب و تیمهای رسانهای و سازمانهای وابسته به آنان فوراً انگشت اتهام را به طرف امارت اسلامی افغانستان دراز نمودند و آن را متهم به نسلکشی کردند؛ اتهام مضحکی که هر انسان آزاده و عاقلی را میخنداند و صحت اتهامشان در دایرهٔ محال قرار میدهد. چنین معلوم میشود که در این نوع اتفاقات جای متهم و شاکی عوض شده ظالم علیه مظلوم طرح دعوا کرده است. کسانی که بیست سال در افغانستان جنایت کردند که درنتیجهٔ آن، اهریمن جنگ دهها هزار نفر را در کام خودش فروبرد و خونشان را تا قطرهٔ آخر مکید؛ صدها عالم و دانشمند افغانی طعمهٔ ترورهای زنجیرهای شدند، اما بازهم امروز همان خونآشامان با تمام قوا از نسلکشیِ غزه حمایت مستقیم میکنند. اکنون دولت افغانستان که بیست سال برای رهایی ملت ستمدیدهاش از جور ظلم و ننگ تجاوز با شما جهاد کرد، متهم شمرده میشود و تقاص گناه نکرده را پس میدهد. جان کلام اینکه داعش در بنای دولت اسلامی شامِ عراق شکست خورد و در پی این شکست، کشورهای غربی زمینهٔ انتقال برخی عناصر و عوامل این گروه را به افغانستان در دوران حکومتِ فرسودهٔ قبلی فراهم کردند؛ اما اکنون و در دوران امارت اسلامی ریشهٔ این گروه خشکانده شده آخرین نفسهای خودش را میکشد و رو به زوال و نابودی است. اینکه دولت امریکا خودش را از خطوربطداشتن مستمر و مستدام با جنایتهای این گروه بیتقصیر و پاک نشان میدهد و بهخصوص از نقشدادن غیرمستقیم خود در حملهٔ کرمان ابراز بیخبری و دستپاکی میکند، پذیرفتنی و معقول نیست؛ زیرا ایالات متحده و همپیمانانش باعث و بانی نقل و انتقال آنان به افغانستان و سایر کشورهای منطقه بودند و بستر را برایشان فراهم کردند، و این مسئله نیازی به شفافسازی و اقامهٔ دلیل ندارد؛ زیرا دستان پنهان و پیدای غربیان در تمام کشتار کشورهای اسلامی مشهود و ملموس و آثارشان هویداست. آمریکاییها در گذر تاریخ سیاهشان ثابت کردهاند که هرگز قابلاعتماد نیستند و برای کسب منافع خودشان دست به هر نوع جنایتی میزنند. در حملهٔ انتحاری چند روز قبل ایران، عناصر داعشی که خود را منفجر کرده بودند، از تاجیکستان و از کشورهای همسایهٔ ایران غیر از افغانستان بودند. این نیروهای شناساییشدهٔ داعش حکایت از آن دارد که هستهٔ داعش در افغانستان تقریباً ازبین رفته و در کشورهای دیگر جابهجا شده است. بااینحال، امارت اسلامی افغانستان باید ابعاد جنایت غربیان را مستندسازی کند و به مردم افغانستان و ملتهای دنیا نشان بدهد تا آنان به عمق و هولناکی جنایتهای آنان پیببرند.
این مطلب بدون برچسب(تکونه) می باشد.
دیدگاهها بسته است.