میم زبر ما، ټول زما …!

محمود احمد نوید شاید بهترین جملۀ که از اشرف غنی انتظار می رفت همین جمله “میم زبر ما ټول زما” که به معنای غصب یک اداره تلقی می شود بود آن هم بعد از آنکه داکتر عبدالله انتقاد شدید، نگرانی ها و درددلها و نارضایتی های خویش نسبت به کارکرد خود با اشرف غنی در […]

محمود احمد نوید
شاید بهترین جملۀ که از اشرف غنی انتظار می رفت همین جمله “میم زبر ما ټول زما” که به معنای غصب یک اداره تلقی می شود بود آن هم بعد از آنکه داکتر عبدالله انتقاد شدید، نگرانی ها و درددلها و نارضایتی های خویش نسبت به کارکرد خود با اشرف غنی در ادارۀ دست نشاندۀ کابل (که به ابتکار خارجی ها و به دستور مستیقم امریکایی ها تاسیس شده) را ابراز کرد.
از پنج شنبه هفتۀ پیش (۱۱/۸/۲۰۱۶ م) که داکتر عبدالله شکایت های کم سابقۀ را از اشرف غنی در یک همایش در کابل ابراز داشت و وعده سپرد که شنبه بطور جدی در مسائل و موضوعات مختلف با اشرف غنی دیدار خواهد کرد تا امروز یک شنبه (۱۴/۸/۲۰۱۶ م) موفق به دیدار نشده و گویا تا اکنون در پشت دروازه ارگ منتظر مانده است؛ گرچه در طول این مدت داکتر عبدالله بیکار ننشسته و در قالب گفتگوهای مختلف و پروگرام های فشرده با دوستان هم مسلک و هم گروپ خود در داخل، و مقامات و نهادهای اشغالگر و باداران خارجی اش، مدام نسبت به دلمشغولی ها متذکر، و فرایند گفتگو، چارچوپ و مقررات جدید با اشرف غنی را به همه ارایه کرده و همچنان بحث های تقریبا مفصلی را (از آنچه که او به عنوان کارشکنی های اشرف غنی یاد کرده) در دیدار با طرف های داخلی و خارجی داشته و نظرات و مشوره های آنان را جویا شده است.
در حالیکه انتظار می رفت از دیروز و امروز اشرف غنی، داکتر عبدالله را به دربار خویش بپذیرد و صدای اعتراضی وی را از نزدیک بشنود؛ اما هرگاهی یک بهانه نو از طرف اشرف غنی گفته شده و ظاهرا او هم دل خوشی از عبدالله نداشته و اغلب این شکایت های او را بی جا، احساساتی و نادرست می داند؛ درحالیکه شنبه عصر قرار بود که اشرف و عبدالله با هم دیدار داشته باشند بنا به دلایل نامعلوم از سوی اشرف این دیدار کنسل شد و یک شنبه هم به جای ملاقات دادن به داکتر عبدالله، اشرف غنی به همایش (به اصطلاح) پارلمان تمثیلی از سوی تعدادی جوان، اشتراک ورزیده و طی یک سخنرانی در آنجا بطور غیر مستیقم و تلویحا از عبدالله انتقاد و مراتب ناراحتی خود نسبت به اظهارات ناسنجیده و احساساتی عبدالله را ابراز داشت، او در آن همایش گفته، صبر و حوصله از صفات ضروری یک رهبر است و خود را در این مورد به خصوص بسیار بادرک، احساس و با حوصله خوانده و گفته مصداق دستارنامه و افکار خوشحال خان ختک است؛ این یعنی اشرف غنی از خود دفاع کرده و بر خلاف گفتۀ داکتر عبدالله، خود را آدم با صبر و حوصله ولایق مقام ریاست دانسته است!؟
اشرف غنی با اظهار این عبارت: “ مردم سالارى به این معنى نیست که یکى بگوید «میم زبر ما ټول زما» این وطن میم زبرما نیست …” گویا اعتراض تند عبدالله که گفته بود اشرف غنی اکثر تصامیم دولتی را برخلاف منشور تعریف شده امریکایی در آغاز کار ادارۀ وحدت ملی، یکجانبه گرفته و فیصله می کند و افغانستان را مال شخصی خود تصور می کند؛ جواب داده و از خود دفاع کرده و گفته من اینطور نیستم که میم زبر ما کنم و ادارۀ کابل را کامل از آنِ خود دانسته و حداقل شریک قدرت خود عبدالله را فراموش یا نادیده بگیرم؛ اما اگر از واقعیت نگذریم نه وطن فعلی یعنی نظام فعلی حاکم به اسم وحدت ملی در افغانستان نه از عبدالله است و نه از اشرف غنی، البته منظور اشرف هم شاید بیان همین نکته بوده باشد که اگر کدام جاها داکتر عبدالله فکر کرده تصامیم یک جانبه گرفته شده شاید اصلا توسط او هم نشده بلکه از جانب اربابان خارجی شده باشد ولی او این موضوع را درک می کند اما داکتر عبدالله به این درک تا هنوز یا نرسیده یا خود را نرسانده است.
البته اشرف در سخنان خود یک چیز دیگر هم اضافه کرد که حسب اختیاراتی که از سوی امریکایی ها به وی داده شده اگر در جاهایی به تنهایی فیصله کرده است یا فرصت شنیدن حرف های بیهوده عبدالله را نداشته است نشانۀ عدم تحمل وی نبوده بلکه به قول خودش نشانۀ قاطعیت وی بوده و خود را بی حوصله نمی گوید اما خیلی جدی و قاطع می داند؛ و این یعنی اینکه اگر اشرف غنی گاهی نسبت به زیاده خواهی های شریک تحمیلی اش داکتر عبدالله، از خود قاطعیت نشان داده نباید بی حوصلگی تعبیر شود بلکه اشرف به گمان خام خود خواسته جایگاه خود را قاطعانه نشان دهد!؟
به هر حال، میدان بُزکشی سر چوکی و امتیاز خواهی عبدالله و اشرف غنی از یکدیگر در ادارۀ کابل، این روزها باز بالا گرفته و ظاهرا لحظه به لحظه در فاز جدی تر وارد می شود و از تشکیلات و جلسه بازی ها، طعنه زدن و کنایه گویی های این دو شخص فاقد صلاحیت همه چیز، چنان بر می آید که این جنجال به این آسانی و سادگی نمی خوابد و از دخالت های مستقیم باداران شان هم پیداست که شاید گره گشای این شکررنجی ها و ناگواری های پیش آمده توسط هیچ کسی جز جانکیری حل نشود و باید بادار امریکایی شان چند روزی به خاطر رفع دل مکدری ها و یا ایجاد یک قرارد جدید بین اشرف و عبدالله ، آمده و این حلقه به گوشان خود را ادب کرده و دردشان را مداوا کند.