مساجد و ثقافت اسلامی عزت و هویت ماست!

ابوصهیب حقانی در حاشیه یک نشست رسمی حفیظ منصور از وکلای پارلمان، نسبت به اوضاع فعلی کشور اظهار نظر می کرد که ناگه در مورد مساجد و ثقافت اسلامی لب به اعتراض و عیبجویی گشود و چنان جملات رکیک و گستاخ آمیز بکار برد که از کافران و بی دینان انتظار نمی رفت چه رسد […]

ابوصهیب حقانی
در حاشیه یک نشست رسمی حفیظ منصور از وکلای پارلمان، نسبت به اوضاع فعلی کشور اظهار نظر می کرد که ناگه در مورد مساجد و ثقافت اسلامی لب به اعتراض و عیبجویی گشود و چنان جملات رکیک و گستاخ آمیز بکار برد که از کافران و بی دینان انتظار نمی رفت چه رسد به کسی که خود را مدعی اسلام، جهاد، مبارزه و قیام در مقابل تجاوز شوروی خوانده و لاف حمایت و دفاع از اسلام و مسلمین می زند؛ او به صراحت چنین گفت: «اکثریت مساجد ما فکر افراطی پخش می کند؛ ثقافت اسلامی همین اکنون در پوهنتون های افغانستان تروریزم تربیه می کند که این نکته، ما هیچ وقت فکرش را نکردیم …»
این جملات را چه میتوان تعبیر کرد جز گستاخی و اهانت صریح به اسلام، مساجد و ثقافت اسلامی، که برای مسلمانان تمام عزت و حیثیت دانسته می شوند و اهانت و هتاکی به مقدسات، تجاوز به خط سرخ و حریم مقدس اسلامی تلقی می شود؛ آیا حفیظ منصور هیچ فکر کرده که با این گفته ها بار چه گناه عظیمی به دوش کشیده و تا کجا از دین و ایمان فاصله گرفته است؟
مگر در سرزمین ما به جز اسلام و مساجد سرمایه ای دیگری هست که بشود بدان افتخار کرد؟
قربانی های چندین ساله ملت مسلمان ما در مقابل تجاوز بیگانگان مگر جز بخاطر قرآن و دین، حفظ مساجد و صیانت از ثقافت اسلامی بوده است؛ آیا اینگونه سخن گفتن بی حرمتی به خون شهداء و افتخارات جهادی ملت مسلمان و شجاع ما نیست؟
فکر افراطی که حفیظ منصور مثل باداران اشغالگر خود از آن خوف و بیم دارد که در مساجد پخش می شود و ثقافت اسلامی که در پوهنتون های افغانستان تدریس می شود چیست؟
حتما منظور او روال عادی که عموما در مساجد از احکام نماز و حج، حقوق زن و شوهر، احکام غسل و نماز جنازه و غیره که توسط علماء کرام و ملا امامان مساجد و یا اساتید ثقافت اسلامی در پوهنتون ها تبلیغ و تدریس می شود نیست چرا که با اکثر این موضوعات (گرچه جزو احکامات اصولی و پر افتخار اسلام اند) ظاهرا نه حفیظ منصور مشکل دارد و نه باداران غربی و امریکایی اش و نیز تبلیغ این موارد را افراط گرایی نمی خوانند.
پس جای تردید نیست که منظور حفیظ منصور اینست که چرا در مساجد و یا پوهنتون های افغانستان آیات و احادیث مرتبط با جهاد تفسیر و تشریح و حقایق تاریخی و دوران طلایی مسلمانان تبیین، تدریس و تعلیم می شود؛ وای بر حال او که چطور به خود جرئت می دهد در سرزمین مسلمان ها اینگونه بی باک به هتاکی لب بگشاید و مثل کفار در مورد مساجد و ثقافت اسلامی اظهار نظر کند!؟
امروز، هر مسلمانی که ریش بگذارد، به پنج وقت نماز پایبند باشد، از اصول شریعت اسلام خود را آگاه و در کلاس های تفسیر و حدیث ضمن آموختن ترجمه و تفسیر سوره النساء و سوره النور، سوره التوبه و سوره الانفال را هم بیاموزد، نسبت به تجاوز استعمار و تاریخچه آن در طول تاریخ، معلومات حاصل کند، نسبت به مکاری های دشمنان قسم خورده اسلام و حِیَل مختلفی که آنها در نابودی نسل های مسلمین به کار می برند به آگاهی برسد و از کفار و پلان های شوم آن اعلان برائت کرده و شیفته ای اسلام و پلان های پرافتخار آن باشد؛ اینگونه مسلمان از نگاه کفار صاحب فکر افراطی خوانده شده؛ و تعلیم عزت و استقلال از متن ثقافت اسلامی در پوهنتون ها نیز از دیدگاه دشمنان تربیه و رشد ترورزیم تلقی می شود؛ و با این طرز دید مساجد و پوهنتون هایی که این ویژگی ها را داشته باشند از نگاه دشمنان، پایگاه های اصلی تروریزم و نشر فکر افراطی تلقی می گردند (که این نگاه منفی دشمنان در اصل خود یک جفای بزرگ و توهین تاریخی در حق اسلام و مسلمین است) حفیظ منظور خواسته به گمان غلط خویش همان دیدگاه کفار در باره مساجد و پوهنتون ها را از زبان خود به عنوان یک دوست بیان کند؛ تا راه پذیرش و زمینه فکر غلامی را در جامعه اسلامی هموارتر سازد؛ و در همین راستا، مساجد و پوهنتون هایی که درس اسلام، عزت، حریت و استقلال اسلامی می دهند را در گام نخست به عنوان دشمن معرفی کرده و در قدم ثانی بنیاد تخریب و هجمات گسترده تر بر این مراکز افتخارآفرین را هم به حکومت دست نشانده و هم برای اشغالگران مساعد سازد.
اما این شخص هتاک (حفیظ منصور) نمی داند که درشت گویی و هتاکی به اماکن مقدس در واقع به معنای ایستادن در مقابل قدرت و عظمت الهی است کاری که در طول تاریخ هر باطل و طاغوتی انجام داده؛ اما از آنجا که حامی و پشتیبان مسجد و ثقافت اسلامی ذات اقدس الهی بوده است چیزی جز شرمساری و ذلت برای کفار و اجیران آنها باقی نمانده و باطل همواره محکوم به شکست گردیده است.
از ابرهه تا امریکا هر کس که در مقابل خدا و بندگان مخلص او سنگر گرفت نابود شد و چنان ذلیل گشت که تاریخ از زندگی آنها به عنوان درس عبرت به دیگران یاد کرده و گوشزد می کند دین خدا، مسجد و محراب، ثقافت اسلامی و فکر ممتاز استقلال و آزادی واقعی بی صاحب نیست که دست هر اهریمنی بدانها برسد یا خدای نخواسته بطور جدی آسیب ببیند.
به امید ذلت کفار و اجیران همه چیز باخته شان.