قندوز در آستانه ای فتح دوباره!

محمود احمد نوید از نیمه های شب (یک شنبه ۱۱میزان ۱۳۹۵) حرکات انسجام یافته ای مجاهدین قهرمان امارت اسلامی در ولایت حماسه خیز قندوز نوید و بشارت از یک فتح و پیروزی بزرگ می داد؛ هر چه لحظه به لحظه به فروغ صبح و دمیدن خورشید نزدیک می شد طالبان (که الله یارشان باد) به […]

محمود احمد نوید
از نیمه های شب (یک شنبه ۱۱میزان ۱۳۹۵) حرکات انسجام یافته ای مجاهدین قهرمان امارت اسلامی در ولایت حماسه خیز قندوز نوید و بشارت از یک فتح و پیروزی بزرگ می داد؛ هر چه لحظه به لحظه به فروغ صبح و دمیدن خورشید نزدیک می شد طالبان (که الله یارشان باد) به شهر نزدیک تر شده و ناگهان با بانگ های کفرشکن الله اکبر از چهار استقامت شهر قندوز را آماج حملات شیر صفتانه ای خویش قرار داده و رفته رفته هر ساعت یک ساحه مهم را فتح کردند.
گاهی که برای شان از طرف امیر جهاد دستور می رسید در گوشه ای به کمین باشند در یک دست کلاشنیکوف به دست داشته و در دست دیگر لیوان چای سبز، وقتی از آنها پرسیده می شد که دوستان شما در یک قسمت شهر مشغول نبرد هستند و شما نیز در تیررس دشمن و هر لحظه ممکن این لیوان چای سبز آخرین لیوان چایی شما باشد با خنده ای مستانه از ایمان پاسخ می دادند مرگ ما به دست اوست که عاشقانه در را او گام برداشته ایم او اگر رضایش به شهادت ما رفته باشد چه افتخاری بالاتر از این، هیچ شی بدون مقدرات الهی ممکن نیست هم چای خود را صرف کرده و هم نبرد خود را طبق هدایت امیر خود به پیش می بریم …
بلی سادگی و بی آلایشی را در این مردم به تمام معنی می شد دید، عشق به شهادت و ذوق و شوق اعلای کلمه الله در وجود تک تک شان موج می زد؛ گرچه به ظاهر به سلاح های پیشرفته نظامی که دشمنان آنها در چند قدمی شان داشتند مجهز نبودند؛ اما چنان ایمان قوی داشتند که در خود این جرئت را می دیدند تا با دست های خالی سرباز دشمن را با تمام وسایل دست داشته آن، خلع سلاح کرده و در نهایت پیروز هم آنها باشند.
رفته رفته هر چه روز به طرف ختم شدن می رفت مجاهدین قهرمان طالبان به طرف پیروزی و فتح شهر نزدیک تر می شدند، در سکوت و خیرگی رسانه های زرخرید دشمنان، در جلوی چشم نیروهای اشغالگر، در مقابل سربازان تا دندان مسلح ارتش نام نهاد وحدت ملی، ناگهان این طالبان بودند که الله اکبر کشیده از چهار گوشه ای شهر خود را تا به چوک مرکزی قندوز رساندند و بیرق سفید رنگ و زیبای منقش به کلمه مقدس توحید (لااله الاالله محمد رسول الله) را مجددا با فتح چوک مرکزی شهر به اهتزاز در آورده و یکبار دیگر رنگ شهر زیبای قندوز را به پیروزی مزین و آن را از لوث وجود نوکران غرب و امریکا نجات بخشیدند.
الحق که چه مبارک روزی بود این روز، که سراسر فتح و نور بود، خوشی و سرور بود، پیروزی و قوت بود، شوکت اسلام و ذلت کفر و غلامی بود، و اینکه حق بالاخره پیروز میدان است، و اینک فرزندان دلیر و برومند اسلام، مجاهدین غیور و دلاوردل قندوز، با مساعدت قلبی و همه جانبه ای ملت شریف آن ولایت یکبار دیگر شاهد آزادی واقعی و استقلال سرزمین خود شدند، بدخواهان و کسانی که بر گرده های مردم به اسم حکومت سوار بودند فرار را بر قرار ترجیح داده و شهر را به ملت مسلمان و مجاهد دوست قندوز و به مجاهدین شیرصفت آن رها کردند.
در حالیکه سال پار نیز در همین برج میزان (تاریخ ششم آن) مجاهدین موفق به فتح کامل این شهر مهم و استراتیجک شده بودند و امسال نیز در دوازدهم میزان یکبار دگر اقتدار خود را به همه نشان داده و شهر قندوز را جلوی چشم همگان در حال تسخیر و فتح اند؛ جا دارد که بخاطر پیشرفت های به دست آمده میدان نظامی در وهله ای نخست شکر الله متعال را به جای آورد که نصرت های خاص وی همراه مجاهدین است و در ثانی؛ تشکر کرد از امت مسلمه و هموطنان عزیز در جای جای افغانستان و جهان که از صبح روز فتح، لحظه به لحظه تحولات قندوز را رصد کرده و برای کامیابی مجاهدین دعاء می کردند؛ و همچنین به رهبران عالیقدر جهاد فعلی و مجاهدین بزرگوار امارت اسلامی و مخصوصا آنان که با جان و دل مبارزه کرده و با خلق حماسه، افتخار نوین پیروزی را به دست آوردند از صمیم قلب تبریک و مانده نباشید گفت؛ و به مجاهدین شهید شده از بارگاه الهی (که الحق جای مبارک شان در بهار آزادی به شدت خالی احساس می شود) مراتب بالای بهشت و رضوان الهی را مسئلت کرد؛ و همینطور عزیزانی که زخمی شدند از الله متعال برای شان شفای عاجل و کامل طلبید تا باشد همه با هم در خوشی های اسلام و امت مسلمه تحت بیرق توحیدی، سرود عزت و آزادی را به زمزمه بگیریم.
ان شاء الله که به زودی شاهد فتح کامل و سراسری شهر قندوز بوده و تمامام ساحات شهر از وجود دشمنان فریب خورده ای داخلی و بقایای خارجی پاک گردد.
و ماذلک علی الله بعزیز