جهان تا هنوز تشنه است

محمد داود مهاجر جهان هر اندازه وسعت یافته است و نسبت به تکنالوژی، صنعت و علم، پیشرفت‌های بی‌سابقه‌ای را تجربه کرده است؛ اما هنوز هم گویا تشنه است! یافتن سیاره‌های جدید، کاوشگری در فضا و فرستادن فضاپیماها به قعر آسمان‌ها، باز هم آن تشنگی‌اش را برطرف نکرده است! استخراج ذخایر نفط و گاز، معدن‌های طلا […]

محمد داود مهاجر

جهان هر اندازه وسعت یافته است و نسبت به تکنالوژی، صنعت و علم، پیشرفت‌های بی‌سابقه‌ای را تجربه کرده است؛ اما هنوز هم گویا تشنه است!
یافتن سیاره‌های جدید، کاوشگری در فضا و فرستادن فضاپیماها به قعر آسمان‌ها، باز هم آن تشنگی‌اش را برطرف نکرده است!
استخراج ذخایر نفط و گاز، معدن‌های طلا و نقره و دست‌یافتن به هیولای قدرت اقتصادی و بالا رفتن بر سکوی ابرقدرت‌بودن، باز هم چیزی از تشنگی‌اش را کم نه‌نموده است!
با وجود اینکه جهان به توسعه‌های زیادی در باب صحت و طب دست‌ یافته است و انواع داروهای آرام‌بخش را به‌جهان عرضه کرده است؛ اما باز هم خشکیدگی، روی لبانش هویداست!
دانشوران، فیلسوفان، تئوری‌پردازان و مغزهای متفکر جهان، با تمام نظرات و تئوری‌هایی که برای ادارهٔ بهتر جهان پیش کرده‌اند و در پایهٔ اجرای آن نیز از هیچ کوششی دریغ نکرده‌اند؛ اما باز هم خالی‌گاه‌های زیادی را احساس می‌کنند. اگر سوراخی را می‌بندند، غاری جدید و حفره‌ای نو در حیات اجتماعی، انفرادی، سیاسی و اقتصادی‌شان ظاهر می‌گردد!
با تمامی برنامه‌ها و کوشش‌هایی که ارائه کرده‌اند باز هم نتوانسته‌اند جهان تشنه‌لب را سیراب کنند.
آری، جهان با نوشیدن جام مادیت و آنچه در محورش می‌چرخد، شاید بتواند مشکلات رفاهی خود را تا حدی حل کند؛ اما انسانی که مجموعهٔ روح و جسم است چگونه می‌تواند حیاتی آرام‌بخش داشته باشد؛ درحالی‌که به قسمت روحانیت و اخلاق او توجهی نگردد و درحالی‌که به برنامه‌ای که الله متعال به‌عنوان برنامهٔ زندگی برایش فرستاده است به‌عنوان قانون عمل نشود.
نظام‌های کنونیِ دنیا که دم از فرهنگ و کلتور می‌زنند، در بُعد معنویت و اخلاق، به پست‌ترین درجه‌های سقوط رسیده‌اند؛ اگرچه از نظر صنعت و تکنولوژی، به شگفتی‌های سترگی در بحث زمین و فضا و غیر ذلک رسیده‌باشند.
آمار جرائم اجتماعی، روآوردن به بی‌بندوباری، خودکشی، سرقت و راهزنی، حتی در کشورهای توسعه‌یافته نیز چنان بالاست که نمی‌توان حدی برایش بیان نمود.
مدرن‌ترین لشکر نظامی دنیا زمانی‌که کودکان و نوجوانان افغان را به‌عنوان سپربلای خود در کوچه‌های مشکوک به مین‌گذاری می‌فرستند نشانه از چیست؟ نهایت افت اخلاق و سلامت درون!
زمانی‌که به اجساد شهدا بی‌حرمتی می‌کنند، به چه چیزی اشاره دارد؟ نهایت افت مدنیّت و پلیدبودن اندیشه و قلب! و هزارها کارنامه‌هایی که هنوز برملا نشده‌اند.
این همه مشکلات بنابر پرداختن به مادیت و توجه نکردن به بُعد روحانیتِ اجتماع، در دنیاست.
زمانی‌که نور اسلام از کوه‌های حجاز سربالا کشید و در مدینهٔ منوره مرکزیت ایجاد کرد، آن‌گاه بود که بُعد روحانیتِ حیات بشر، دوباره زنده شد و تشنه‌لبان جهان چشمه‌ای را دیدند که آب حیات از آن‌جا فواره می‌زند.
صداى رساى یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ اسْتَجِیبُواْ لِلّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاکُم لِمَا یُحْیِیکُمْ، ای مومنان ندای الله و رسولش را اجابت کنید که شما را به چیزی فرامی‌خوانند که حیات شما در آن است، در واقع دعوت به‌سوی همان چشمهٔ زلال آب حیات است که بشریت امروزی از آن، راه کناره را رفته است!
زمانی‌که مجموعه‌ای از بشریت به دور پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌و‌سلم جمع شدند و بر قانون الهی راضی گشتند، آن‌گاه بود که مجرمان، خود دست به توبه می‌زدند؛ متخلفان، خودشان را به ستون‌ها می‌بستند؛ زانیان خودشان را به دادگاه الهی معرفی می‌کردند تا از شر گناهِ کرده پاک گردند.
اگر کسی گوید که عصر پیامبر، یک معجزه است؛ پس بیاییم و عصر خلفای راشدین و عصر پادشاه عادل، عمربن عبدالعزیز را بررسی کنیم!
زمانی‌که شریعت پا گرفت و در میان کوچه‌ها و بازارهای مدینهٔ منوره به حرکت درآمد، عجیب نقشی از قرآن بر زمین گذاشته شد؛ تاجاییکه مؤرخان نوشته‌اند: گرگ‌ها نیز بر رمه‌ها حمله نمی‌کردند!
آری، جهان تشنه است؛ تشنهٔ همان نقش و همان ترسیم.
تا زمانی‌که شریعت الهی و قانون اساسی‌ای را که رب کائنات برای بشریت فرستاده است، اجرا نکنیم، هیچ‌گاه آرامش روح، جان و اجتماع را نخواهیم دید و -به‌خصوص- جامعهٔ ما مسلمانان، از چنگال تاریکی و جهل و حلقه‌به‌گوشیِ بی‌گانگان، هرگز رهایی نخواهد یافت.
اما چرا در طول صده‌ها نتوانستیم چنین کاری کنیم؟ جواب واضح است: در حقیقت، دشمنان اسلام نمی‌خواهند و نخواسته‌اند تا کشوری اسلامی برمبنای قانون خدایی داشته باشیم و اجیرانی چند نیز با طبل‌زدن آنها رقصیده‌اند و از بازوی آنان به جاه و منالی خود را رسانده‌اند.
باید برگردیم و شریعت اسلامی را زنده کنیم. در ضمن شریعت اسلامی، حتی ذمی‌ها و کافران آرامش می‌بینند و جهان تاریک، از پرتو انوارش بالندگی پیدا می‌کند.
شریعت اسلامی در همهٔ زاویه‌های حیات، نقش‌ بازی می‌کند و از راه اعتدال، در خط مادیت و معنویت سیر می‌کند و راه راستِ عدل، انصاف، آرامش و آسایشِ هردو سرا را به انسانیت رهنمون می‌گردد.
جهان، تشنهٔ نور حقیقی اسلام، در قالب حکومتی بر مبنای اخلاق و ایمان است. یگانه آب حیاتی که جهان بشریت را از تشنگی می‌رهاند، همان نسخهٔ شفابخشی است که در قالب قرآن، به‌عنوان قانون زندگی فرو فرستاده شده است و با احادیث نبوی تشریح گشته است.
بیاییم تا بار دیگر، سیمایی زیبا از شریعت اسلام را به تماشا بگذاریم. چهره‌ای واقعی، به ملت، امت و جهان، نشان بدهیم تا همه احساس کنند، تشنهٔ همین چشمه‌سار اند.