افغانستان در ماه می ۲۰۱۵ میلادی

((ملاحظه: در این نوشته تنها به رویدادها، تلفات و خساراتی اشاره صورت میگیرد که دشمن به آن اعتراف کرده است، تلفات و خسارات دقیق را میتوان در سایت الاماره و سایت های دیگر خبری مطالعه کرد)). ماه می سال ۲۰۱۵ همچو ماههای دیگر دست آوردهای زیادی داشت. عملیات عزم موفقانه ادامه داشت که طی آن […]

((ملاحظه: در این نوشته تنها به رویدادها، تلفات و خساراتی اشاره صورت میگیرد که دشمن به آن اعتراف کرده است، تلفات و خسارات دقیق را میتوان در سایت الاماره و سایت های دیگر خبری مطالعه کرد)).

ماه می سال ۲۰۱۵ همچو ماههای دیگر دست آوردهای زیادی داشت. عملیات عزم موفقانه ادامه داشت که طی آن صدها حملات کوچک و بزرگ بر مهمترین پایگاههای دشمن صورت گرفت. دشمن در جریان این ماه متحمل تلفات و خسارات شدیدی گردید. در جریان این ماه اختلافات میان شرکت سهامی عین و غین نیز به اوج خود رسید چنانچه حلقهء های بیشتر غلامی در جریان این ماه نمایان گردید و دشمن نتوانست دیگر این بردگی را عقب پرده ها پنهان نگهدارد. تفصیل این همه را میتوان در سطور ذیل مطالعه نمود.

تلفات اشغالگران:

تفاصیل عملیات مجاهدین نشان می دهد که در جریان ماه می ۲۰۱۵ بیشتر از ۲۰ تن از اشغالگران در اثر عملیات و نبردهای مجاهدین جان های خودرا باختند اما دشمن کذاب و فریبکار همچو عادت همیشگی خود از این تلفات چشم پوشی کرده و بی شرمانه ادعای کشته شدن یکتن از افراد خودرا در جریان این ماه می کند که به این ترتیب تعداد کشته شدگان اشغالگران در طول سال ۲۰۱۵ تنها به ۳ تن و آمار کشته شدگان اشغالگران از آغاز جنگ تا کنون به ۳۴۸۸ تن می رسد که از آنجمله ۲۳۵۸ آن امریکایی و ۴۵۳ آن انگلیس می باشد.

بر اساس یک راپور دیگر تا کنون ۲۰۰۶۸ تن از اشغالگران امریکایی در جریان جنگ افغانستان زخم برداشته اند که این آمار شامل عساکری است که اعضای بدن خودرا کاملا از دست داده اند. علاوه بر این ۱۵۹۲ اشغالگر دیگر بنام عساکر اجیر که شامل اردوی رسمی امریکا نمی باشند در جریان این جنگ کشته شده اند. بر اساس این راپور جنگ افغانستان تا کنون ۷۹۲.۷ ملیارد هزینه برای امریکا داشته است.

قابل یاددهانی است که آمار حقیقی کشته شدگان، زخمی ها و معیوبین اشغالگران به مراتب بیشتر از آن است که دشمن شکست خورده به آن اعتراف کرده است.

خسارات مالی دشمن:

جنگ افغانستان نه تنها از نگاه تلفات جانی بلکه از نگاه خسارات مالی نیز کمر دشمن را شکسته است. در جریان این جنگ چنانچه در بالا ذکر شد ماهانه ملیون ها دالر خساره به دشمن وارد می گردد. آمار دقیق خسارات دشمن در دست نیست اما روزی نمی گذرد که پایگاههای مجهز دشمن نابود نگردیده و دهها عراده تانک، وسایط نقلیهء نظامی و ماشین آلات آنان تباه نگردد. در اینجا تنها به سرنگونی چند طیاره دشمن در جریان این ماه که نمونهء بارز این خسارات است اشاره صورت می گیرد:

به روز یکشنبه ۱۷ می یک هلیکاپتر دشمن در ولسوالی خاک جبار ولایت کابل سقوط کرد. قبل از این به روز پنجشنبه ۷ می مجاهدین نیز یک بال هلیکاپتر دشمن در ولسوالی ده یک ولایت غزنی سرنگون گردیده بود. روز یکشنبه مورخهء ۱۰ می نیز شاهد سقوط یک هلیکاپتر در ولسوالی ناوی این ولایت بود که طی این دو واقعه تمامی سرنشینان این طیاره ها کشته شدند.

به روز سه شنبه تاریخ ۱۹ می یک هلیکاپتر دیگر دشمن در ولسوالی مردیان ولایت جوزجان مورد هدف مجاهدین قرار گرفته و سقوط داده شد. در جریان این جنگ ۴ تانک دشمن نیز تباه شده و ۲۲ تن عسکر کشته و زخمی شدند. به تعقیب آن به روز دوشنبه ۱۸ می یک طیارهء بی سرنشین اشغالگران در میان ولسوالی های یعقوبی و صبری ولایت خوست سرنگون گردید. ودر آخرین رویداد مشابه شب یکشنبه مورخ ۳۱ ماه می یک هلیکاپتر اشغالگران در ولسوالی کوه صافی ولایت پروان سرنگون گردید.

به این ترتیب در جریان این ماه ۴ هلیکاپتر و یک فروند طیاره بی سرنشین دشمن مورد هدف مجاهدین قرار گرفته و سرنگون گردیده است.

تلفات در صف دشمن اجیر:

ضعف و نا توانی مادی و معنوی دشمن اجیر از یکسو و گسترش عملیات مجاهدین از سوی دیگر باعث شده است که تلفات در صف اجیران نیز افزایش یابد. به روز سه شنبه مورخهء ۵ می اشغالگران ناتو طی یک راپوری از بلند رفتن ۷۰% تلفات و خسارات در صف اجیران در ششماه گذشته خبر دادند.

بر اساس این منبع تنها در جریان سه و نیم ماه گذشته حد اقل ۵۰۰۰ از نیروهای اجیر کشته شده اند. این در حالیست که آمار این منبع تعداد کل کشته شدگان اردوی اجیر در سال گذشته را در حدود ۳۰۰۰ تن نشان می دهد.

در اینجا ذکر همهء تلفات در صف اجیران ممکن نیست لهذا به بعضی از این تلفات ذیلا اشاره صورت می گیرد:

به روز شنبه مورخهء ۲ ماه می آمر امنیت ولسوالی پشترود ولایت فراه کشته شد. به تاریخ ۱۵ این ماه رئیس استئناف ولایت پکتیا در ولایت کابل و به فردای آن یک قاضی استئناف در شبرغان مرکز ولایت جوزجان کشته شدند.

به روز دوشنبه ۱۸ این ماه ولسوال ناوی ولایت هلمند در ولایت غزنی به قتل رسید. به تعقیب آن به تاریخ ۲۳ یک شخص نفوذی ۵ تن از اربکی ها را در ولایت کندز به قتل رسانید. در همین روز ولسوال چهارچینوی ولایت ارزگان طی یک انفجار جان خودرا از دست داد.

روز یکشنبه مورخهء ۲۴ می شاهد کشته شدن یک قوماندان مشهور اربکی ها در ولسوالی قره باغ ولایت غزنی و یک قوماندان دیگر اربکی در ولایت لوگر همراه با دو تن از افرادش بود.

به تعقیب آن به روز چهارشنبه ۲۷ ماه می سارنوال ولسوالی اشکمش ولایت تخار و به روز شنبه ۳۰ می یک عضو شورای نامنهاد صلح در ولایت بادغیس کشته شدند.

عملیات عزم:

عملیات بهاری موسوم به عزم با عزم راسخ و متین مجاهدین نستوه کشور به شدت جریان دارد و دست آوردهای آن دشمن را شدیدا نگران ساخته است. ذکر مفصل عملیات پیروزمندانه عزم در اینجا ممکن نیست لهذا به بعضی از دست آوردهای این عملیات به شرح ذیل می پردازیم:

ابتدا از پایتخت کشور آغاز می کنیم که در جریان این ماه شاهد حملات سنگین و مرگبار مجاهدین بود. به روز دوشنبه ۴ می موتر انتقال دهندهء سارنوالان در ساحهء دارالامان مورد حمله قرار گرفت که طی آن عده یی زیاد از آنان کشته و زخمی شدند. متعاقبا به روز یکشنبه ۱۰ می یکبار دیگر موتر انتقالی سارنوالان در مربوطات حوزه ششم ولایت کابل مورد هدف قرار گرفت که طی آن ۱۸ سارنوال کشته و ۷ تن دیگر زخمی شدند.

به روز سه شنبه موافق با ۱۹ ماه می انفجار شدیدی وزارت عدلیهء ادارهء اجیر را تکان داد که باعث تلفات شدیدی در میان کارمندان و مامورین این وزارت گردید. مجاهدین حملات فوق بالای سارنوالان و این وزارت را عکس العمل علیه ظلم و ستم سارنوالان و قضات این ارگان بر اسیران مجاهدین در زندان های مختلف کشور خواندند.

به تعقیب آن به روز چهارشنبه ۱۳ می یک هوتل در چارراهی انصاری که توسط اشغالگران خارجی و جاسوسان آنان مورد استفاده قرار می گرفت مورد حملات شدید قرار گرفت که طی آن ۱۴ تن از اشغالگران و اجیران داخلی کشته و دهها تن دیگر زخمی شدند.

به روز یکشنبه ۱۷ می شهر کابل یکبار دیگر شاهد حمله مجاهدین بر اشغالگران در قریبی فرودگاه کابل بود که طی آن ۷ اشغالگر کشته و ۵ تن دیگر زخمی شدند. روز سه شنبه ۲۷ می نیز شاهد حملات مرگبار مجاهدین بر مهمانخانه اشغالگران در ساحهء وزیر اکبر خان بود که طی آن دهها تن از اشغالگران کشته و زخمی شدند.

عملیات عزم به شکل موفقانه بر همه ولایات کشور سایه افگنده است. شمال کشور نیز از این عملیات بی بهره نبوده است. به روز جمعه اول ماه می مجاهدین در ولایت کندز یک ویدیوی مختصر از جنگ ها و فتوحات شان در ساحهء گورتیپه ولایت کندز را به نشر رسانیدند که ادعای دروغین دشمن مبنی بر شکست مجاهدین و پس گیری این منطقه توسط آنان را باطل ساخت.

به تعقیب این ویدیو مطبوعات به روز شنبه ۲ می از فتح شدن ۱۳ پوسته در ولسوالی وردوج ولایت بدخشان خبر دادند. در همین روز بعد از آنکه دشمن ادعای پیروزی در جنگ های ولایت کندز را کرد، والی ادارهء اجیر در ولایت کندز از مردم منطقه خواست تا این ولایت را ترک گویند که دلالت آشکار بر شکست و ضعف نیروهای ادارهء اجیر در منطقه می کند.

به فردای این خبر، مجاهدین دو اردوگاه دشمن را در ولایت بغلان، در همسایگی کندز، به تصرف خویش در آوردند که در جریان نبردها عساکر این دو اردوگاه کشته و یا مجبور به فرار شدند. به روز شنبه ۱۶ می مجاهدین امارت اسلامی یک قرارگاه دیگر دشمن را نز در این ولایت تسخیر کردند.

به روز شنبه ۳۰ می مجاهدین حملات وسیعی را در بغلان مرکزی به راه انداختند که در نتیجه ۳ پوسته فتح، یک قوماندان همراه با ۸ اربکی دستگیر گردیدند.

از غرب کشور نیز خبرها حاکی از پیروزی های مجاهدین است. به تاریخ ۵ می مقام های ادارهء اجیر در ولایت فراه اعتراف کردند که در این اواخر مجاهدین امارت اسلامی حملات شدیدی را بالای آنان به راه انداخته اند که طی دشمن متحمل تلفات و خسارات شدید جانی و مالی گردیده است. به روز یکشنبه ۱۰ می خبرها از سقوط ولسوالی جوند ولایت بادغیس بدست مجاهدین نیز حکایت می کرد.

به تعقیب آن روز سه شنبه ۱۲ می ولسوالی شیندند ولایت هرات مورد هجوم گروهی مجاهدین قرار گرفت که طی آن دهها تن از افراد امنیتی ادارهء اجیر کشته و زخمی شدند. به روز چهارشنبه مورخهء ۱۴ می مجاهدین توانستند خودرا به دروازه های ولسوالی چارسدهء ولایت غور نیز برسانند و به فردای آن دشمن مقاومت را از دست داده و ولسوالی در تصرف مجاهدین در آمد.

مجاهدین جنوب و شرق کشور نیز حماسه آفریدند و به ادامه عملیات های برادران شان در شمال و غرب کشور به روز یکشنبه ۱۰ می قطعهء واکنش سریع ولایت کندهار را مورد هجوم گروهی قرار دادند که در نتیجه دهها تن از افراد امنیتی این قطعه کشته و زخمی شدند. در همین روز دو امریکایی و تعدادی اربکی ها را در ولسوالی خوگیانی ولایت ننگرهار نیز به سزای اعمال شان رسانیدند.

روز چهارشنبه ۱۳ می تعمیر ولایت هلمند نیز شاهد حملات مشابهی بود که در اثر آن ۳۰ تن از افراد دشمن کشته و زخمی گردیدند. به روز جمعه ۲۲ می مجاهدین خاص ارزگان ۱۰ پوسته را در تصرف خویش در آوردند. طی این حملات حد اقل ۴۰ عسکر دشمن به صف مجاهدین پیوستند.

عملیات های موفقانه عزم در سراسر کشور جریان داشت و به همین سلسله به روز یکشنبه ۲۴ می مجاهدین حملات شدیدی را بر پوسته های امنیتی ولسوالی سنگین ولایت هلمند انجام دادند که طی آن تعداد زیادی از عساکر دشمن کشته و زخمی شدند.

به فردای آن تعمیرهای شورای ولایتی و سارنوالی ولایت زابل مورد هجوم مجاهدین قرار گرفت که طی آن حد اقل ۴ تن از اجیران کشته و ۶۰ تن دیگر زخم برداشتند.

ودر آخرین عملیات عزم در این ماه، مجاهدین امارت اسلامی به شام یکشنبه ۳۱ می قوماندانی امنیهء ولایت ننگرهار را مورد هجوم گروهی قرار دادند که بعد از پنج ساعت جنگ میان طرفین ۱۶ تن از کارکنان داخلی و خارجی این قوماندانی کشته و ۳۲ تن دیگر زخمی شدند.

ولایات مرکزی نیز به نوبهء خویش شامل عملیات پیروزمندانهء عزم گردیدند، به روز پنجشنبه مورخهء ۱۴ می یک تانک اشغالگران در ولسوالی بگرام ولایت پروان مورد هدف مجاهدین قرار گرفت که طی آن ۴ اشغالگر امریکایی جان باختند.

به روز شنبه ۱۶ می مجاهدین امارت اسلامی یکبار دیگر بر پنجشیر مستحکمترین ولایت اجیران حمله آور شدند که طی آن یک پایگاه را در درهء عبد الله خیل این ولایت تصرف کردند. در همین روز مجاهدین یک قرارگاه دیگر را در مرکز بغلان تسخیر کردند.

به روز چهارشنبه مورخهء ۲۰ می اشغالگران خارجی در ولسوالی بگرام ولایت پروان یکبار دیگر مورد کمین مجاهدین قرار گرفتند که طی آن ۶ عسکر اشغالگر کشته شدند.به روز سه شنبه ۲۶ می ولسوالی خوگیانی ولایت غزنی تحت تصرف مجاهدین و ولسوالی موسی خیل ولایت خوست تحت محاصرهء آنان قرار گرفت.

به تعقیب این عملیات مجاهدین امارت اسلامی به روز سه شنبه ۲۶ می عملیات های جداگانه یی را بالای پوسته های ولسوالی نوزاد ولایت هلمند، ولسوالی وازه خوا ولایت پکتیکا و بغلان انجام دادند که طی آن ۲۷ عسکر در نوزارد، ۱۲ عسکر سرحدی در وازه خوا و تعدادی مشابهی در ولایت بغلان کشته شدند.

اعتراف به نیرومندی مجاهدین و نگرانی دشمن:

فعالیت های مجاهدین آنقدر گسترده گردیده است که اکنون پنهان کردن آن و یا چشم پوشی از پیشرفت های آنان در همه میادین نا ممکن است، به همین سبب دشمن نیز گاه گاه با اعتراف این نیرومندی از حقیقت پرده بر می دارد.

به همین سلسله به روز شنبه ۲۳ می نماینده سرپل در ولسی جرگه نامنهاد اعتراف کرد که حد اقل ۸۰ در صد ولسوالی کوهستانات این ولایت در تصرف مجاهدین قرار دارد. قبل از این به روز دوشنبه ۴ ماه می داکتر عبد الله رئیس اجرایوی شرکت سهامی کابل در جریان جلسه عمومی شورای وزیران گفت که فعالیت های طالبان خیلی نگران کننده است.

در ادامه این نگرانی ها به روز چهارشنبه ۶ می روزنامه سرنوشت چاپ کابل نوشت که عملیات شدید مجاهدین در ولسوالی های سنگین و مارجه ولایت هلمند عساکر اجیر را مجبور به فرار کرده است. به روز جمعه ۸ ماه می مقام های امنیتی ادارهء اجیر اعتراف کردند که ولسوالی ناوه ولایت غزنی از ۹ سال به اینسو در تصرف مجاهدین قرار داشت. آنان ادعا کردند که اکنون این ولسوالی را که مهمترین پایگاه اکمالاتی مجاهدین بود از تصرف آنان خارج کرده اند. دیری از این خبر نگذشته بود که از سقوط دوبارهء این ولسوالی به دست مجاهدین خبر داده و این ولسوالی را منطقه غیر مهم نظامی اعلان کردند.

علاوه بر این به روز شنبه ۱۶ ماه می شورای ولایتی بغلان و نماینده این ولایت در پارلمان قلابی اعتراف کردند که نیروهای اجیر بدون مقاومت از قرارگاههای فرار کرده اند.

حالت زار امنیتی و سیاسی کشور آنچنان دشمن را مایوس ساخته است که به روز سه شنبه مورخهء ۲۶ می اشرف غنی نیز تائید کرد که مردم در برابر ادارهء وی بی باور شده اند و گمان دارند که دورهء ۵ ساله وی همه به همین شکل بدون هیچ دست آوردی به پایان خواهد رسید.

به فردای آن وزیر داخلهء ادارهء اجیر طی یک کنفرانس خبری در اعتراف به افزایش حملات مجاهدین گفت که روزانه صدها حمله از جانب طالبان در مناطق مختلف کشور رخ می دهد. وی در این کنفرانس بطور غیر مستقیم ناتوانی نیروهای خودرا در مقابل این حملات اظهار کرد.

پیوستن به صف مجاهدین:

مجاهدین امارت اسلامی در پهلوی فعالیت های نظامی و سیاسی خویش در تلاش اند تا حقیقت را به آنعده از مردم فریب خورده برسانند که در دام تزویر و تبلیغات دشمنان قرار گرفته و در مقابل مجاهدین صف بسته اند. به همین منظور کمیسیون جلب و جذب امارت اسلامی از مدتی به اینسو به فعالیت آغاز کرده است که دست آوردهای نیکی نیز در قبال داشته است. صدها تن از کارمندان و مامورین ادارات ملکی و نظامی دشمن بعد از درک حقیقت و بر اثر تلاش های این کمیسیون صف دشمن را ترک گفته و به صف مجاهدین می پیوندند.

به سلسله این پیوستن ها به روز شنبه مورخهء ۲ ماه می اربکی های ولسوالی اندر ولایت غزنی اعلان کردند که آنان آماده تسلیمی و پیوستن به صف مجاهدین اند اما تضمین میخواهند که آنان بعد از تسلیمی مورد تعقیب قضایی جنایت های شان قرار نمی گیرند.

به روز چهارشنبه ۲۷ می مطبوعات از پیوستن ۷۱ عسکر در مربوطات ولسوالی چاردرهء ولایت کندز و ۲۷۰ تن دیگر از افراد مسلح در ولسوالی های دولینه و شهرک ولایت غور خبر دادند. علاوه بر این مقام های ولایت ارزگان پذیرفتند که در این روز یک گروه ۳۷ تنی اربکی های ولسوالی خاص ارزگان در پایان یک جنگ طولانی به مجاهدین تسلیم شدند.

در جریان این ماه جمعا به تعداد (۶۷۹)تن صف دشمن را ترک کرده و پیوستن خویش به صف مجاهدین را اعلام داشته اند. جزئیات این خبر را که با ذکر اسماء و آدرس های تسلیم شدگان میتوان در راپور کمیسیون ارشاد، جلب و جذب منشورهء سایت امارت اسلامی مطالعه کرد.

اعتراف فروش کشور:

بعد از حادثهء ۱۱ سبتمبر سال ۲۰۰۱ میلادی خود فروختگان جبهه بدنام شمال در صدد فروش میهن بر آمدند وبالاخره کشور را طی کنفرانس بن به کشورهای صلیبی در بدل پول ناچیز و کرسی های موقت حکومتی به فروش رسانیدند. این فروش اگرچه آشکارتر از روشنی آفتاب در نیمهء روز بود اما باز هم عده یی با فروبستن چشمان خود از اینحقیقت انکار می کردند مگر با مرور زمان سلسله اعتراف فروش کشور آغاز گردید و عملکرد اجیران نیز دلالت واضح بر این فروش می کرد.

به همین سلسله اخیرا اجیران یک توافقنامه با باداران خود به امضا رسانیدند که طی آن سند فروش کامل زمین و فضای کشور را بدست باداران خود دادند و ادعا کردند که در بدل این سند حقوق مشابهی از دشمن به دست آورده اند. اما این حقوق مشابه چی بود در قرارداد فروش ذکر نشده است.

به روز چهارشنبه ۶ می حنیف اتمر، کمونستی که دوبار عزت و عفت را به باداران شرقی و غربی خود فروخته است اعتراف کرد که از برکت فروش عزت و ناموس کشور روزانه ۱۲ میلیون دالر بدست می آورند.

مشاور امنیتی رئیس ادارهء اجیر در استجواب مشرانو جرگه قلابی گفت که اکنون صف اجیران مشتمل بر ۳۵۲ هزار تن اردو، پولیس و اربکی می باشد که سالانه به ۴۹۰۰ ملیون دالر مصارف نیاز دارد و از این جمله ۴۲۰۰ ملیون آنرا امریکا در بدل فروش کشور برای شان تادیه می نماید و ۷۰۰ دیگر را کشورهای دیگر صلیبی که سهم های کوچکی در خرید داردند می پردازند.

این در حالیست عده یی از عساکر فرار کرده از صف اجیران می گویند که از آغاز شرکت سهامی عین و غین تا کنون تنخواه بدست نیاورده اند و علاوه بر آن تصاویر زیادی در صفحات اجتماعی نشان می دهد که عساکر اجیر مجبور به خوردن علف شدهاند و ادارهء اجیر توان تغذیهء شان را ندارد. ماه گذشته شاهد حادثهء ولایت بدخشان نیز بود که ظاهرا دشمن نسبت نداشتن تیل دهها عراده وسایط خودرا ترک کرده و فرار کردند.

رهایی اسیران جنگی:

با افزایش عملیات سرتاسری مجاهدین امارت اسلامی تعدادی از کارمندان و پرسونل نظامی ادارهء اجیر به اسارت مجاهدین در می آیند و امارت اسلامی نیز به نوبهء خویش مطابق به احکام شرع و فیصله قضایی در حق آنان تصمیم اتخاذ می کند. احیانا بر اساس سیاست جهادی خویش مصمم بر آن میشوند تا عده یی از آنان را بعد از آنکه از عملکرد خویش توبه کرده و ضمانت های کافی برای عدم برگشت بر صف اجیران تقدیم کنند، آزاد کنند. به همین سلسله به روز جمعه اول ماه می مجاهدین امارت اسلامی در ولایت کندز ۲۸ تن از اربکی هایی را که در جریان جنگ در منطقهء گورتیپه دستگیر کرده بودند رها کردند. گفته میشود که تعداد کل اربکی های دستگیر شده در این جنگ به ۵۵ تن می رسد.

نفوذ مجاهدین در صف دشمن:

سلسله نفوذ مجاهدین در صف دشمن نیز ادامه دارد و در جریان ماه می نیز بارها اجیران داخلی مورد هجوم های داخلی مجاهدین نفوذی قرار گرفتند.

به روز دوشنبه ۲۵ ماه می دو عسکر نفوذی در ولسوالی میوند ولایت کندهار هشت تن از عساکر موجود در پوسته را کشته و خود موفق به فرار شند.

قبل از این به تاریخ ۲۳ این ماه نیز یک شخص نفوذی ۵ تن از اربکی ها را در ولایت کندز به قتل رسانید و خود به صف مجاهدین پیوست.

تلفات ملکی:

تلفات ملکی، آزار و شکنجه و تعذیب مردمی توسط اشغالگران و اجیران داخلی همچنان ادامه دارد. در این ماه نیز این قبیل رویدادها رخ داده است. به روز سه شنبه ۵ ماه می شلیک راکت اردوی اجیر باعث کشته شدن یک طفل و زخمی شدن متباقی اعضای خانواده در ولسوالی بالا بلوک ولایت فراه گردید.

در همین روز در اثر درگیری میان افراد دو وکیل شورای ولایتی در ولایت لغمان ۳ تن از افراد ملکی کشته و ۵ تن دیگر زخمی شدند.به فردای آن اشغالگران در ولسوالی بگرام ولایت پروان بر نمازگزاران شلیک کرده عده از آنان را زخمی ساختند. حالت بعضی از زخمی ها وخیم خوانده شده است.

به تعقیب آن به تاریخ ۱۰ ماه می ولایت فراه یکبار دیگر شاهد تلفات ملکی بود. اینبار در ولسوالی فراه رود این ولایت طیاره های اجیران مردم ملکی را مورد هدف قرار دادند که طی آن ۳ تن شهید و ۷ تن دیگر زخمی شدند.

به روز یکشنبه مورخ ۱۷ می پولیس ولایت کندهار بر یک تکسی شلیک کرد که در اثر آن رانندهء تکسی کشته شد.به فردای آن، بعد از آنکه تانک های اشغالگران در ولسوالی سیدآباد ولایت وردک به ماین جابجا شده اصابت کرده و تلفات شدیدی را به اشغالگران به بار آورد، آنان منطقهء مذکور را بمباران کرده و ده ها تن از اهالی این منطقه را کشته و زخمی ساختند.

تفصیلات تلفات ملکی در جریان این ماه را میتوان در راپور “تلفات ملکی” منتشرهء سایت امارت اسلامی مطالعه کرد.

در میدان سیاست:

امارت اسلامی نه تنها لله الحمد در میدان نظامی پیشرفت های چشمگیری داشته اند بلکه فعالیت های وسیع سیاسی شان نیز دشمن را شدیدا نگران ساخته است.

به روز یکشنبه مورخهء ۴ می سیمینار دو روزه تحت عنوان صلح و ثبات توسط انجمن کانادایی بنام پگواش و مستقر در کشور قطر به راه انداخته شد که در آن نمایندگان سیاسی امارت اسلامی نیز اشتراک کرده بودند. هدف اصلی این سیمینار معلوم نشد اما الله تعالی مکر دشمنان را ناکام ساخته و سیمینار را به نفع مجاهدین خاتمه داد. طی این کانفرانس موضوعات مختلف مورد بحث قرار گرفت که در اخیر افراد زیادی که در جریان سالهای گذشته مخالفت شدید با امارت اسلامی داشتند به حقانیت امارت اسلامی پی برده و بعد از برگشت به کشورهای شان به این حقانیت اعتراف کردند.

به تعقیب این، یک هیأت سیاسی امارت اسلامی به روز سه شنبه مورخهء ۱۹ می جهت گفتگو ها به کشور ایران سفر کرد. این سفر که بخاطر تبادله نظر میان امارت اسلامی و کشور ایران روی دست گرفته شده بود باعث نگرانی شدید ادارهء اجیر و گروهک های دیگر معامله گر شده است.

هشدار معامله بالمثل:

ادارهء اجیر کابل و باداران غربی شان از یکسو داد از قانون و حقوق بشر می زنند و از سوی دیگر مجاهدین اسیر را به شکل وحشیانه تعذیب می کنند و گاهی دست به قتل اسیرها و محاکمه های صحرایی می زنند که بر اساس راپورهای منتشره به روز چهارشنبه ۲۰ ماه می مقام های ولسوالی چارسدهء ولایت غور دست به کشتن شش تن از مجاهدین اسیر زده اند. علاوه بر این صفحات انترنتی اجتماعی نشان می دهد که عده یی از افراد ادارهء اجیر یک اسیر را مورد فیر قرار داده و به اعتراف خود شان ۲۰۰ مرمی را بر وی شلیک می کنند.

امارت اسلامی نگرانی شدید خویش را درینمورد ابراز داشته و اعلان کرده است که اگر دشمن دست از چنین مظالم بر ندارد، مجاهدین امارت نیز دست به عمل مشابه و بالمثل خواهند زد که در آنصورت هیچ مرجعی مدعی حقوق بشر حق شکایت را ندارد.

نفرت وانزجار مردمی:

کشتار افراد ملکی، رویه و رفتار با مردم در ادارات و درک حقانیت مجاهدین باعث نفرت و انزجار مردمی در مقابل اجیران و باداران خارجی شان گردیده است. مردم به شکل روزانه تلاش می کنند تا نفرت و انزجار خویش را به نوعی از انواع در مقابل ادارهء اجیر و عملکرد آن نشان دهند. به همین سلسله به روز چهارشنبه ۱۳ می مردم قریهء رنده خیل ولسوالی آب بند ولایت غزنی بعد از آنکه از ظلم، شکنجه و چور و چپاول اربکی ها به ستوه آمده بودند وطی یک قیام مردمی اربکی ها را از قریهء خود خارج ساختند.

به تاریخ ۲۵ این ماه مردم ولایت کندز طی تظاهراتی که در عکس العمل به عملکرد افراد مسلح موجود در این ولایت براه انداخته بودند نفرت و انزجار خودرا از ادارهء اجیر اعلان کردند. آنان گفتند که افراد مسلح غیر مسئول با پشت پناهی و حمایت ارگان های دولتی دست به چور و چپاول در خانه های آنان می زنند.

تبادله اسرا:

افغانستان در این ماه شاهد تبادله اسیر ها نیز بود. به روز دوشنبه ۱۱ ماه می ادارهء اجیر کابل ناچار به تبادلهء ۱۹ تن از بازداشت شدگان ملیت هزاره با ۲۸ تن زندانی که همه زن و طفل بودند شد. اشرف غنی رئیس این اداره پذیرفت که تبادله شدگان بی گناه بودند. این اعتراف همچو نشان عار و ننگ بر پیشانی ادارهء اجیر باقی ماند که تا کنون از زندانی بودن اطفال و زنان و مردم بیگناه انکار می کردند اما بعد از تبادله آنان رئیس شان اعتراف به بی گناهی زندانیان تبادله شده کرد.

در گذشته بارها امارت اسلامی از زندانی بودن صدها زن و طفل و افراد بی گناه خبر داده است اما ادارهء اجیر و باداران شان این خبر را نپذیرفته اند.

تخلف دیگر از سند فروش:

اولین کاری را که ادارهء اجیر مشترک انجام داد امضای توافقنامه فروش کشور به باداران خارجی بود. ظاهرا بر اساس این سند تنها ۹۸۰۰ امریکایی حق بقا در افغانستان را در پایگاههای مخصوص خود دارند و بدون اجازه ادارهء اجیر در هیچ نوع عملیات سهیم نخواهند بود مگر در جریان ماههای گذشته مردم بیچاره شاهد دهها واقعه یی بود که اشغالگران بطور مستقیم عملیات انجام داده، بمباردمان کرده اند و عده یی از مردم بیگناه را شکنجه و تعذیب کرده و به قتل رسانیده اند.

اینک به روز یکشنبه مورخهء ۳ ماه می عهد شکنی دیگری نیز ظاهر گردید که طی آن معلوم گردید که علاوه بر بقای عساکر مذکور به تعداد ۴۰۰۰۰ قراردادی های بلک واتر که وظیفه تجسس، تعذیب و شکنجه افغانان بیچاره را به دوش دارند نیز در کشور باقی خواهند ماند.

بر اساس سند فروش علاوه بر تعداد فوق امریکایی در حدود ۲۲۰۰ اشغالگر صلیبی از کشورهای مختلف دیگر نیز در کشور باقی خواهند ماند.

تبلیغات دشمن:

دشمن بعد از ناکامی های مسلسل در میدان های نظامی و سیاسی یکبار دیگر دست به تبلیغات دروغین علیه مجاهدین زد. به روز سه شنبه ۱۲ می، اشرف غنی اعلان کرد که نیروهای ادارهء وی ولسوالی جوند ولایت بادغیس را که چند روز قبل مجاهدین امارت اسلامی به تصرف خویش در آورده بودند دوباره بدست آورده اند مگر یک روز بعد از آن مطبوعات از موجودیت مجاهدین در این ولسوالی و کنترول کامل شان بر آن خبر دادند.

به همین شکل دشمن به تاریخ ۹ این ماه ادعا کرد که ولسوالی ناوی ولایت غزنی را که منطقه خیلی استراتیژی نظامی مجاهدین در ۹ سال گذشته بود تصرف کرده است و بعد از این مجاهدین دیگر توان عملیات بر این ولایت را ندارند، اما سه روز بعد اعلان کردند که این ولسوالی را که از اهمیت قابل ملاحظه یی برخوردار نبود ترک کردند.

صلح با نشان شمشیر:

ادارهء اجیر بعد از آنکه به ناکامی های پیهم و مسلسل روبر شد ادعای آمادگی صلح با مجاهدین را کرد مگر دیری از این ادعا نگذشته بود که اشرف غنی رئیس ادارهء مشترک کابل هشدار جنگ با مجاهدین را داد. این در حالیست که عملیات اخیر بخصوص در ولایات شمال کشور دشمن را چنان نگران ساخته است که توازن ذهنی خودرا نیز از دست داده و نمیدانند چطور تعادل سخنان خودرا منحیث یک اداره یی که ادعای حکومتداری بر کشور را دارد در نظر گیرند.

آشکار شدن چهره های جدید جاسوسی:

از آغاز جهاد تا کنون همیشه مجاهدین توسط ادارهء اجیر و افراد وابسته به آن متهم به مزدوری و جاسوسی بیگانگان شده اند تا به این شکل خود و افراد خودرا فریب داده و به چشم ملت خاک بپاشند. به مرور زمان ثابت شد که کسانیکه این چنین اتهامات را بر مجاهدین وارد می کردند خود جاسوس و اجیر بودند. این سلسله جریان داشت اما در آخرین تحولات ادارهء اجیر کابل که همیشه مجاهدین را دشمن وطن و جاسوس کشور همسایه می دانست به روز دوشنبه مورخه ۱۸ ماه می با ادارهء جاسوسی پاکستانتفاهمنامه یی را به امضا رسانید که طی آن علاوه بر تبادل اسرار دو کشور، مامورین امنیتی افغانستان توسط مامورین جاسوسی این کشور تربیت خواهند شد. حالات افشا کرد که افراد زیادی در رده های بزرگ دولتی و ادارات امنیتی جاسوس ادارهء جاسوسی همسایه بوده اند و اینک اختلاف شدیدی در میان دشمن رخ داده است که باعث تنش های زیاد میان این جاسوس ها گردیده و باعث افشاگری ها نیز گردیده است.

این اختلافات و معاهده جدید ثابت ساخت که ادارهء اجیر در پهلوی جاسوسی و غلامی ۵۰ کشور صلیبی جاسوسی و اجیری کشور همسایه را نیز به دوش داشت اما به طور بی شرمانه مجاهدین را متهم به جاسوسی کرده و ملت را برای سالهای سال غافل از حقیقت نگهداشته اند.

ارزش اجیران و عاقبت خدمات آنان:

بعد از اشغال افغانستان عده یی از خود فروختگان به دامن اشغالگران افتیده، ایمان، عزت و عفت خودرا در مقابل دالری چند به فروش رسانیدند. از جمله عده یی به نام ترجمان بودند که همیشه با اشغالگران در شکنجه و تعذیب مردم بیچاره سهیم بودند. بعد از فرار اشغالگران این ترجمان ها در حالی بی سرنوشت باقی ماندند که زندگی شان همیشه بناء بر ظلم و ستمی که بر مردم کرده اند در خطر بوده است. باداران خارجی شان با وجود درک این خطر و خواهش این اجیران حاضر نشدند بجز عده قلیلی از آنان را به کشورهای خود انتقال دهند.

به همین سلسله اخیرا به روز سه شنبه تاریخ ۱۹ می مطبوعات خبر داد که کشور اشغالگر دنمارک از پناه دادن به ترجمان های خویش که سالها از آنان در جبهات جنگ استفاده کردند معذرت خواسته و به این شکل نشان دادند که اجیران شان در نظر آنان چی ارزش و قیمتی دارند.

در یک خبر مماثلی که در این ماه در رسانه ها مورد بحث قرار داشت آمده است که بر اساس راپورهای موثق از منابع غربی عده یی از عساکر افغان که در جریان جنگ اعضای بدن خویش را از دست داده اند بعد از تاریکی هوا در سرک و کوچه ها دست به گدایی می زنند اما ادارهء اجیر به خدمات و از دست دادن اعضای آنان ارزشی قایل نیست.

بر اساس راپور نیویارک تایمز تعداد معیوبین در صف اردوی اجیر و پولیس به حد اقل ۱۳۰،۰۰۰ تن می رسد که از جمله ۴۰ هزار آن اعضای کامل خودرا از دست داده اند.

بروز اختلافات شدید در صف دشمن:

اختلافات میان دو طرف شریک در ادارهء اجیر به اوج خود رسیده است و اخیرا به تشنج کشیده است. روز پنجشنبه ۲۱ می بعد از آنکه یک زنجیر غلامی و بردگی دیگر نیز بطور علنی با امضای تفاهمنامه با ادارهء جاسوسی کشور همسایه بر گردن اجیران ادارهء کابل علاوه شد رئیس امنیت این اداره با مشاور امنیت آن برخورد فزیکی کرده و یکدیگر را مورد مشت و لگد قرار دادند. به فردای آن مشاور امنیت ادارهء اجیر رئیس امنیت را متهم به شخصیت کشی خود کرد.

بعد از موافقت بر امضای این تفاهمنامه، روزنامه سرنوشت چاپ کابل به روز شنبه ۲۳ ماه می نوشت که تمام سیستم انترنتی ادارهء امنیت کابل از سالها به اینسو در کنترول ادارات متعلق به کشور همسایه قرار داشته است. در همین روز ولسی جرگه قلابی نیز از ادارهء کابل خواست تا متن این توافقنامه را جهت تصویب برای آنان بفرستد، مطالبه یی که ادارهء کابل آن را نپذیرفته است.

در میدان نظامی نیز اختلافات شدیدی میان افراد و ارگان های این ادارهء اجیر وجود دارد، به شکل نمونه میتوان از جنگ داخلی میان گروه اربکی ها و پولیس اجیر در ولسوالی پشتونکوت ولایت فاریاب یاد آوری نمود که به روز دوشنبه ۲۵ می رخ داده و باعث کشته و زخمی شدن تعدادی از جانبین گردیده است.