((ملاحظه: در این نوشته تنها به رویدادها، تلفات و خساراتی اشاره صورت میگیرد که دشمن به آن اعتراف کرده است، تلفات و خسارات دقیق را میتوان در سایت الاماره و سایت های دیگر خبری مطالعه کرد)).

نوشته : احمد فارسی

ماه جون سال ۲۰۱۵میلادی شاهد فتوحات و نصرت های الهی برای مجاهدین بود. چندین ولسوالی پیهم به تصرف مجاهدین در آمدند. دشمن متحمل تلفات و خسارات شدید جانی و مالی گردید. مجاهدین در میدان سیاست نیز دست های آوردهای قابل ملاحظه یی داشتند. تفصیل اینهمه موضوعات را میتوان در لابلای عناوین ذیل دریافت:

تلفات اشغالگران:

برعکس آنچه اشغالگران امریکایی و اتحادیان آنان ادعا می کنند تلفات متجاوزین اگرچه نسبت به سالهای گذشته به سبب فرار آنان از میدان کمتر شده است اما تا کنون این تلفات ادامه دارد و روزی نمی گذرد که اشغالگران مورد حملات مجاهدین قرار نگیرند و در نتیجه متحمل خسارات مالی و تلفات جانی نگردند.

به سلسله همین تلفات به روز چهارشنبه مورخهء ۱۰ ماه جون پایگاه بگرام مورد حملات راکتی مجاهدین قرار گرفت که در نتیجه یک امریکایی اشغالگر کشته و دیگری زخمی گردید. به تعقیب آن به روز دوشنبه ۲۹ جون چهار امریکایی بر اثر انفجار وسیله نقلیه شان در ولسوالی بگرام ولایت پروان کشته شدند. روز سه شنبه ۳۰ جون نیز شاهد حملات مرگبار بر اشغالگران در شهر کابل بود که تلفات زیادی را بر آنان وارد کرد مگر دشمن از اعتراف به آن ابا ورزید.

دشمن دروغگو تنها به کشته شدن یک تن از افراد خود در جریان ماه جون اعتراف کرد که به این ترتیب تعداد کل کشته شدگان اعتراف شده دشمن در جریان سال ۲۰۱۵ به چهار تن و در جریان سالهای اشغال در افغانستان به ۳۴۸۹ تن می رسد که ۲۳۵۹ آن امریکایی می باشد.

قابل یاد آوریست که این تعداد به مراتب کمتر از آمار حقیقی تلفات اشغالگران در کشور است و تلفات ذکر شده در بالا و در عناوین ذیل بهترین دلیل بر این ادعا می باشد.

قراردادی های امریکایی جنگجویان گمنام:

نشریه فارن پالیسی امریکایی به روز دوشنبه اول ماه جون یک راپور مفصل را دربارهء جنگجویان اشغالگران امریکایی به نشر رسانید. در این راپور آمده است که اوباما حین یادبود از عساکر کشته شدهء امریکا در افغانستان از کشته شدگان قراردادی که تعداد شان بر اساس این راپور به ۱۵۹۲ تن می رسد هیچ یاد آوری نکرد. نشریه افزوده است که این در حالیست که سال گذشته قراردادی ها ۶۴% تلفات سال گذشته اشغالگران را در افغانستان تشکیل می دادند.

فارن پالیسی می افزاید که پنتاگون از دادن تفصیلات در مورد قراردادی ها اجتناب می ورزد مگر اسناد نشان می دهد که امریکا به همان تعداد عساکر که به افغانستان و عراق ارسال کرده است، جنگجویان قراردادی نیز ارسال کرده است اما این امر را از مردم خود پنهان نگهداشته است تا مردم متوجه تلفات آنان بیشتر در صف اشغالگران نشوند وبه همین هدف آمار تلفات اعلان شدهء اشغالگرا شامل تلفات قراردادیان نمی باشد.

خسارات مالی دشمن:

در جریان ماه جون دشمن متحمل خسارات مالی بیشماری گردید، از دست دادن ولسوالی ها، بجا ماندن دهها عراده موتر، صدها میل اسلحهء ثقیله و خفیفه وغیره از جمله خسارات مالی دشمن در این ماه می باشد. علاوه بر این به روز یکشنبه مورخهء ۲۸ جون یک هلیکاپتر دشمن در ولسوالی میوند ولایت کندهار نیز سرنگون گردید که خسارهء بزرگ برای دشمن پنداشته می شود. میتوان خسارات وارده ماه جون بر دشمن را به ملیون ها دالر تخمین کرد.

تلفات در صف دشمن اجیر:

با افزایش حملات و فتوحات مجاهدین از یکسو و فرار اشغالگران از سوی دیگر تلفات در صف دشمن اجیر نیز افزایش یافته است. رئیس اوپراسیون وزارت دفاع ادارهء اجیر به روز شنبه ۲۰ ماه جون در مصاحبه با رادیو آزادی پذیرفت که شش ماه اول سال جاری نسبت به سال گذشته خونین تر بوده و ادارهء اجیر تلفات بیشتری را متحمل گردیده است. به گفته وی در جریان این شش ماه تنها در صف اردوی اجیر آمار تلفات و خسارات ۷۵% بالا رفته است.

این در حالیست که شبکه واشنگتن اگزامینر به روز یکشنبه ۱۴ جون نوشت که با وجود ادعای ظرفیت عالی و تعداد کافی اردوی اجیر توسط ادارهء کابل تا کنون نه از ظرفیت این اردو درکی است و از نه از تعداد دقیق آن. از یکسو ادارهء اجیر تعداد اردوی خویش را بیشتر از آنچه می گوید که در حقیقت وجود دارد از سوی دیگر تلفات پیهم در جنگ، فرار از صف و عدم رغبت پیوستن جوانان جدید به اردو باعث ضعف و شکستگی در این صف گردیده است.

در اینجا ممکن نیست به همه تلفات در صف دشمن بپردازم، لهذا به بعضی از این تلفات مختصرا اشاره صورت می گیرد:

به روز سه شنبه ۲ جون نه تن از کارمندان برنامه ملی پیوستون در ولایت بلخ مورد هدف مجاهدین قرار گرفته و جان باختند. به تعقیب آن به روز یکشنبه ۷ جون یک سارنوال در مرکز ولایت کندز نیز کشته شد. به تاریخ ۱۳ این ماه ۱۹ تن اربکی بشمول فرماندهء شان در ولسوالی چاربران ولایت پکتیکا مورد حمله مجاهدین قرار گرفته و کشته شدند. یکهفته بعد از آن به روز یکشنبه ۱۴ جون قوماندان قول اردوی ۲۰۷ ظفر در ولایت غور و ولسوال ولسوالی اشکمش ولایت تخار کشته شدند.

به فردای آن سه فرماندهان اربکی در ولسوالی قره باغ ولایت غزنی همراه با دو تن از افراد شان کشته شدند. به تعقیب آن به روز چهارشنبه ۲۴ جون ولسوال کشم ولایت بدخشان نیز بدست مجاهدین کشته شد.

در آخرین رویداد تلفات در صف دشمن در این ماه یک قوماندان پولیس در ولسوالی گرشک ولایت هلمند به روز پنجشنبه ۲۵ جون همراه با ۱۲ تن از افراد خود کشته شدند.

عملیات عزم:

به فضل کرم الهی و دعای مردم مسلمان ما، عملیات کمر شکن عزم به شدت ادامه داشته و دست آوردهای نیکی با خود داشته است، در جریان این ماه چندین ولسوالی بدست مجاهدین افتاده و صدها تن از افراد دشمن اسیر، کشته و زخمی شدند. تفصیل این رویدادها را میتوان در سطور ذیل مطالعه کرد:

به روز شنبه ۶ جون مجاهدین امارت اسلامی ولسوالی یمگان ولایت بدخشان را به تصرف خویش در آوردند، به روز یکشنبه مورخهء ۱۴ جولای قوماندانی امنیهء ولسوالی باغران ولایت هلمند و به تاریخ ۱۸ جون قوماندانی امنیهء ولسوالی موسی قلعه بعد از نبرد شدید میان مجاهدین و اجیران سقوط کرد. در همین روز وزیر داخلهء ادارهء اجیر از مواجه بودن ۱۲ ولایت با خطر جدی سقوط خبر داد. به تعقیب آن به روز چهارشنبه ۱۷ جون اعضای شورای ولایتی هلمند پذیرفتند که همهء مناطق ولسوالی کجکی این ولایت در تصرف مجاهدین قرار گرفته است.

تنها چند روز از سقوط ولسوالی یمگان در شمال کشور می گذشت که ولسوالی چاردرهء ولایت کندز به روز شنبه مورخهء ۲۰ جون بعد از جنگ طولانی به تصرف مجاهدین در آمد و دو روز بعد از آن ولسوالی دشت ارچی این ولایت نیز سقوط کرد.

تاریخ ۲۲ این ماه در پهلوی سقوط ولسوالی دشت ارچی شاهد حملات شدید مجاهدین بر تعمیر پارلمان قلابی ادارهء اجیر گردید. این حمله هنگامی صورت گرفت که تدابیر شدید امنیتی جهت رأی دهی برای وزیر دفاع اجیر از پارلمان اتخاذ شده بود. در این نبرد که ساعت ها طول کشید بخش بزرگی از این تعمیر تباه شده و دشمن شاهد خسارات شدیدی گردید.

دشمن تلاش نمود تا شرم و ناکامی این حملهء کمرشکن را که شکست ننگینی برای دشمن بود با براه انداختن درامهء قهرمانی یک عسکری که ادعای کشتن شش تن از مجاهدین را در پنج دقیقه کرد پنهان کند اما دیری نگذشته که حقایق آشکار گردید و این دروغ ادارهء اجیر یکبار دیگر باعث روسیاهی آنان گردید.

به تعقیب تصرف ولسوالی ها توسط مجاهدین به روز جمعه مورخهء ۲۶ جون مطبوعات از سقوط ولسوالی وانت وایگل ولایت نورستان به دست مجاهدین نیز اطلاع دادند. اگرچه ادارهء اجیر دعوای پس گیری این ولسوالی را کرد اما منابع مستقل این ادعا را رد کردند.

آخرین روز این ماه شاهد دو حمله شدید در قوماندانی امنیهء ولایت هلمند و سرک میدان هوایی ولایت کابل بود. گفته میشود که در این عملیات اشغالگران خارجی و اجیران داخلی تلفات شدیدی را متحمل شدند.

پیوستن به صف مجاهدین و فرار از میدان:

در جریان ماه جون نیز عده یی از عساکر و پولیس ادراهء اجیر به صف مجاهدین پیوستند، علاوه بر این تعداد دیگری صف را ترک کرده و پا به فرار نهادند.

روز دوشنبه مورخهء ۱۵ جون، یعنی پنج روز قبل از سقوط ولسوالی چاردرهء ولایت کندز عساکر اجیر توان مقابله با مجاهدین را از دست داده و آغاز به ترک پوسته ها و فرار از میدان کردند. سلسله فرار به اعتراف خود دشمن ادامه پیدا کرد تا بالاخره در تاریخ فوق الذکر این ولسوالی در تصرف مجاهدین در آمد.

به سلسله فرار از میدان به روز جمعه ۲۶ جون اشغالگران آلمانی اعلان کردند که عساکر خودرا از شمال کشور خارج کرده و فعالیت های خودرا به کابل محدود می سازند.

به روز دوشنبه ۲۹ جون نیروهای امنیتی ولایت هلمند یک قرارگاه و چندین پوستهء خودرا در ولسوالی کجکی این ولایت ترک کرده و پا به فرار نهادند.

بر اساس راپور کمیسیون جلب و جذب امارت اسلامی در جریان ماه جون به تعداد (۵۸۵) تن از افراد و کارمندان ادارهء اجیر به صف مجاهدین پیوسته اند که تفصیلات آنرا میتوان در راپور متذکره مطالعه کرد.

نفوذ مجاهدین در صف دشمن:

مجاهدین امارت اسلامی در پهلوی مبارزات و رویارویی مستقیم با دشمن پالیسی نفوذ و شگاف در صف دشمن را نیز اختیار کرده اند که باعث کامیابی های زیادی گردیده است. ماهانه دهها تن از افراد نفوذی با استفاده از موقع دشمن را متحمل تلفات و خسارات شدیدی ساخته و خود دوباره به صف مجاهدین بر می گردند.

به همین سلسله به روز دوشنبه مورخهء ۸ جون یک مجاهدین نفوذی در صف اربکی ها در ولسوالی خاکریز ولایت کندهار بعد از اینکه ۵ تن از افراد موجود در پوسته را به قتل رسانید فرار کرده و به صف مجاهدین پیوست. به فردای آن یک قوماندان پولیس سرحدی در ولایت فراه سه تن از افراد خودرا به قتل رسانید و خود موفق به فرار شد. به تعقیب آن به روز چهارشنبه مورخهء ۱۰ جون دو پولیس نفوذی در ولسوالی های شینکی ولایت زابل و بالابلوک ولایت فراه ۵ تن از کارمندان پولیس را کشته و خود فرار کردند.

در آخرین رویداد مشابه به روز شنبه ۲۷ این ماه یک پولیس وفادار به مجاهدین در ولایت هلمند سه تن از کارمندان پولیس را کشته و خود موفق به فرار شد.

ادارهء اجیر کابل به همکاری باداران خارجی خود ادارات خاصی را به این هدف تشکیل داده اند تا حالات همهء عساکر و کارمندان پولیس را بررسی کرده و جلو نفوذ مجاهدین را بگیرند اما با وجود گذشت بیشتر از سه سال از این تشکیلات و به مصرف رسانیدن ملیون ها دالر تا کنون نتوانستند جلو رخنه در صف ادارهء پوشالی را بگیرند. در گذشته ها مقامات بلند پایهء این اداره اعتراف کرده اند که مجاهدین توانسته اند در تمامی ارگان های امنیتی این اداره نفوذ قابل ملاحظه یی داشته باشند.

دعوت به ترک صف ادارهء اجیر:

امارت اسلامی افغانستان یکبار دیگر به روز دوشنبه ۲۲ جون از تمام عساکر و پولیس در صف اردو و پولیس اجیر خواست تا با استفاده از فرصت از جنایت بیشتر و ایستادن در صف صلیب و مزدوران آنان دست کشیده و به صف مجاهدین بپیوندند و یا حد اقل آن صف را ترک کنند. در گذشته ها نیز امارت اسلامی برای روشن ساختن اذهان و افکار عامه، درک حقایق و دعوت فریب خوردگان فعالیت های موفقانه یی داشته است که به همین هدف کمیسیون خاصی را برای جلب و جذب این نوع افراد تشکیل داده است که نتایج موثر و خوبی را نیز در قبال داشته است.

تلفات ملکی:

تلفات ملکی از آغاز اشغال در سال ۲۰۰۱ میلادی تا کنون جریان دارد، اشغالگران و اجیران داخلی هر دو از هیچ نوع ظلم، ستم و قتل و کشتار مردمان مظلوم و بیچاره به بهانه های مختلف دریغ نمی کنند. بر اساس سروی پوهنتون براون امریکایی که اسوشیتد پرس آنرا به روز سه شنبه مورخهء ۲ ماه جون به نشر رسانید از سال ۲۰۰۱ میلادی تا تاریخ نشر این سروی بیشتر از صد هزار افغانی در جنگ صلیبی به رهبری امریکا کشته شده و تعداد مشابهی نیز زخمی شده اند. در سروی آمده است که این راپور بر اساس معلومات ارائه شده توسط یوناما انجام یافته است و امکان دارد که تعداد واقعی از این بیشتر باشد.

بر اساس راپور منتشره یوناما که به تاریخ ۹ ماه جون به نشر رسید در جریان چهارماه گذشته ۹۷۸ تن ملکی کشته و بیشتر از ۲۰۰۰ تن زخمی شده اند.

در جریان این ماه نیز تلفات ملکی توسط اشغالگران و بردگان داخلی شان ادامه داشت و به همین سلسله به روز جمعه ۵ جون طیاره های بی سرنشین امریکایی طی بمباردمان نماز جنازه در ولایت خوست حد اقل ۳۴ تن را به شهادت رسانیدند. اشغالگران و مزدوران شان بی شرمانه کشته شدگان را طالبان جنگی خواندند اما اعضای ولسی جرگه ادارهء اجیر که از منطقه دیدن کرده بودند گفتند که همهء کشته شدگان افراد ملکی و باشندگان منطقه بوده اند. علاوه بر این بعضی بزرگان کوچی این ولایت طی نشست خبری در عکس العمل این دروغ ادارهء اجیر بیان داشتند که تمامی کشته شدگان مردم ملکی بوده و اشغالگران و ادارهء اجیر در این راستا از فریب و دروغ کار گرفته و کشته شدگان را مجاهدین معرفی کرده اند.

در همین روز ۷ تن از هموطنان مظلوم ما در ولسوالی شلگر ولایت غزنی نیز مورد هدف هاوان اردوی اجیر قرار گرفته و به شهادت رسیدند.

به تعقیب آن و به روز سه شنبه مورخهء ۹ ماه جون یک زن حامله نسبت مسدود شدن راهها در ولایت کندهار که برای تامین امنیت اشرف غنی صورت گرفته بود جان خودرا از دست داد.

به تاریخ ۲۰ این ماه یک انفجار در ولسوالی مارجه ولایت هلمند باعث کشته شدن ۲۱ تن ملکی گردید و سه روز بعد از آن طیاره های اشغالگران امریکایی یک مسجد را در ولسوالی چاردرهء ولسوالی کندز بمباردمان کردند که طی آن ۸ طفل در حالیکه مصروف آموزش قرآن کریم بودند به شهادت رسیده و یا زخمی شدند.

به روز یکشنبه ۲۸ جون عساکر اردوی اجیر یک موتر را در ولسوالی غازی آباد ولایت کنر مورد هدف قرار دادند که در اثر آن ۳ تن ملکی به شهادت رسیدند.

تفصیل تلفات ملکی را میتوان در راپور ماهانه تلفات ملکی منتشره سایت امارت اسلامی مطالعه کرد.

نفرت وانزجار مردمی:

نفرت و انزجار مردمی با مرور زمان و آشکار شدن چهره های اصلی اجیران داخلی و ظلم و ستم باداران خارجی آنان افزایش می یابد و به همین سلسله به روز سه شنبه مورخهء ۹ ماه جون صدها تن از باشندگان ولایت غور دست به تظاهرات زده و انزجار و نفرت خودرا از ادارهء اجیر اظهار داشتند.

به تعقیب آن و به تاریخ ۱۱ این ماه مردم ولایت کندهار نیز از رویه و رفتار پولیس این ولایت به رهبری جنرال عبد الرازق دست به شکایت زدند. آنان گفتند که افراد این قوماندان بدون بازرسی و محاکمه خود متهم را گرفتار، زندانی و بالاخره سزا می دهند.

به تایید این حوادث به روز پنجشنبه مورخهء ۱۸ جون کمیسیون حقوق بشر ادارهء اجیر پذیرفت که اربکی ها از صلاحیت های خویش استفاده نادرست کرده و باعث آزار، اذیت و کشتار مردم می شوند.

در آخرین رویداد مشابه در این ماه، به روز دوشنبه ۲۹ جون مردم پروان در اعتراض به بمباردمان اشغالگران خارجی در یکی از مناطق مرکز این ولایت دست به تظاهرات زده و سرک شمال را برای ساعات متمادی مسدود ساختند. مردم در این تظاهرات علیه امریکا و اشغالگران شعار دادند.

در میدان سیاست:

از یکسو جبهات جنگی توسعه یافته و دامنه فتوحات در سراسر کشور گسترده گردید و از سوی دیگر امارت اسلامی تلاش های سیاسی خودرا نیز سرعت بخشیده است. در ماههای گذشته نیز راپورهایی از این فعالیت ها که باعث نگرانی شدید دشمن و گروهک های حسود گردیده است بدست آمده است.

مطبوعات به روز شنبه مورخهء ۶ ماه جون از ملاقات نمایندگان سیاسی امارت اسلامی با شخصیت های با نفوذ افغانی در دبی خبر دادند. هدف از این نشست ها و ملاقات گوش دادن به مشوره های مردمی و رسانیدن موقف امارت اسلامی به آنان می باشد.

یک روز قبل از آن یک هیأت نمایندگی سیاسی امارت اسلامی با یکعده از افغان ها در کشور ناروی نیز ملاقات هایی داشتند و به تعقیب آن رئیس دفتر سیاسی امارت اسلامی به روز سه شنبه مورخهء ۱۶ ماه جون در یک کنفرانس بین المللی در کشور ناروی اشتراک کرده و موقف امارت اسلامی را به مشارکین بیان داشت.

در پهلوی این فعالیت ها، امارت اسلامی یک نامه سرگشوده به رهبر داعش نیز ارسال کرده و وی را بعد از مطلع ساختن از حالات افغانستان و طبیعت این کشور و مردم آن از نگرانی امارت اسلامی از فعالیت های مشبوه بنام این تنظیم در بعضی از مناطق کشور و ایجاد فضای اختلاف و تشنج خبر دادند و بیان کردند که این چنین فعالیت ها به ضرر صف جهادی تمام خواهد شد و لهذا اگر این تنظیم از چنین فعالیت ها دست بردار نشود با عکس العمل امارت اسلامی مواجه خواهد شد.

شکست در صف ادارهء اجیر:

در نتیجهء فعالیت های نظامی و سیاسی امارت اسلامی، درک حقایق توسط مردم و مایوسی اشغالگران و حامیان جنگ و اشغال شکست در صف ادارهء اجیر نمایان شده است، روزی نمی گذرد مگر اینکه آثار بیشتری از این شکست و فروریختگی در پیکر ناتوان ادارهء اجیر و مشترک ظاهر می گردد.

در اولین روز ماه جون یکی از مشاوران ارشد ادارهء اجیر به دلیل نبودن استراتیژی در ادارهء اجیر استعفی داد. حلیم تنویر سیاست ناکام ادارهء اجیر و ناتوانی عملی آنرا باعث استعفای خویش دانست. دو روز بعد از آن والی تفنگ سالار ولایت بلخ ادارهء مشترک را نمایشی خواند. آژانس خبرگزاری رویترز خبر داد که این جنگسالار مشهور بعد از آنکه توازن فکری خودرا از دست داده ودر یکی از پارک های بلخ ظاهر شد با تفنگ به دست داده خویش دشمن خیالی خودرا مورد شلیک قرار داد.

به روز شنبه ۷ ماه جون احمد ولی مسعود یکی از رهبران اتحاد شمال ادارهء اجیر را مورد انتقادات شدید قرار داده و آنرا نا ملی خواند. وی حکومت را سر درگم و بدون هدف معرفی کرد. دو روز قبل از آن حامد کرزی رئیس پیشین ادارهء اجیر تفاهم استخباراتی میان کابل و اسلام آباد را به زیان ملت، ضد حاکمیت ملی و اختناق مردمی خواند. گفته میشود که حامد کرزی اکنون نیز از قدرت قابل ملاحظه یی در ادارهء اجیر برخوردار است که از آن برای تضعیف و شکست این اداره استفاده می کند.

در روشنی همین ناکامی ها، به روز پنجشنبه مورخهء ۴ جون موسسه جهانی عدالت در راپور سالانه خود ادارهء کابل را بخاطر عدم وجود حاکمیت قانون و نبود نظام عدلی موثر دومین اداره یی اعلان کرد که در آن حاکمیت قانون وجود ندارد.

در راستای شکست و تضعیف ادارهء اجیر به روز دوشنبه ۸ جولای رهبر تنظیم کار و انکشاف طی یک کنفرانس مطبوعاتی در کابل گفت که اگر اوضاع سیاسی به همین شکل ادامه پیدا کرده و امارت اسلامی به دامنهء فعالیت های سیاسی خویش توسعه دهد بعید نیست که کشور به تصرف امارت اسلامی در آید. وی ادارهء اجیر را ادارهء ناکام مطلق خواند.

به تعقیب آن به روز سه شنبه ۱۶ جولای والی سرپرست ادارهء اجیر در ولایت بدخشان اعلان کرد که بعد از سقوط ولسوالی یمگان بدست مجاهدین، مرکز و ولسوالی های دیگر این ولایت نیز در خطر سقوط بوده و اگر ادارهء کابل تصمیم جدی نگیرد به زودترین فرصت این مناطق به تصرف مجاهدین در خواهند آمد.

اعلان آزادی در ارتکاب جنایات:

بعد از ناکامی های پیهم ادارهء اجیر و سقوط مناطق زیادی در ولایات مختلف کشور، ادارهء اجیر تمام قوانین و ضوابط را فراموش کرده و به تاریخ ۱۵ ماه جون لوی درستیز این اداره به افراد خود امر کرد که در ارتکاب جنایات خود از هیچ نوع تخطی انسانی و قانونی دریغ نکنند. این در حالیست که در گذشته ها نیز اردوی اجیر فجیع ترین و وحشی ترین رفتار در مقابل اسیران جنگی و اجساد شهدا داشته است و در این راستا نه تنها مخالفت صریح با احکام شرعی داشته بلکه تمامی قوانین و موازین اخلاقی و بین المللی را نیز زیر پا گذاشته است.

علاوه بر این عبد الرشید دوستم، معاون رئیس ادارهء اجیر (که رئیس ادارهء اجیر خود نیز وی را در کتاب خود گلم جم و جنگ سالار خطاب کرده است) هشدار داده است که وی انتقام امریکایی ها را از مجاهدین خواهد گرفت. وی در سال ۲۰۱۲ نیز کشته شدگان امریکائی را شهید خوانده بود. دوستم در سال اول اشغال افغانستان با به قتل رسانیدن بیشتر از ۳۰ هزار مجاهد مرتکب بزرگترین جنایت بشری گردید.

عطا نور و دوستم به روز دوشنبه تاریخ ۲۲ جون بعد از اختلافات شدید و طولانی با همدیگر یکجا شده و به هدف جنایات بیشتر، قتل و کشتار افراد ملکی و بیگناه، غصب و چور اموال مردم اعلان تشکیل ملیشه های متحد کردند. ملیشه های دوستمی در تاریخ افغانستان از بدنام ترین افراد مجتمع به حساب می روند.

به سلسلهء افشای جاسوسی:

سلسله افشاگری ها در صف ادارهء اجیر بعد از تفاهمنامه امنیتی میان کابل و اسلام آباد تا کنون ادامه دارد و به همین سلسله به روز سه شنبه ۱۶ جون روزنامه ایکسپریس تریبون چاپ پاکستان خبر داد که عساکر پاکستانی بخاطر نجات یک عسکر زخمی افغان ۶۰۰ متر داخل خاک افغانستان شده و شانه به شانهء با اردوی اجیر کابل در مقابل مجاهدین جنگیده اند.

علاوه بر این به روز یکشنبه ۲۱ جون وزیر پیشین معارف ادارهء اجیر دست به افشای یک معلومات خطرناک زد. وی گفت که سه تن از افراد بلند رتبهء ادارهء اجیر در مقابل امضای این تفاهمنانه مبلغ ۷۰ ملیون دالر اخذ کرده اند.

این افشاگری ها نشان دهندهء این حقیقت است که نظام پوشالی کابل برای بقای خویش از هیچ نوع ذلت دریغ نمی کند مگر در مقابل مجاهدین را متهم به جاسوسی به گروههای مختلف کرده و عدهء جاهل و غافل را فریب می دهد.

خوردن خدایان خود ساخته:

چنانچه در زمان جاهلیت کفار بتان خرمایی بدست خود ساخته سپس هنگام گرسنگی آنان را می خوردند در عصر کنونی نیز مدعیان دموکراسی با وضع قوانین بشری سپس لگد مال کردن آن به خوردن خدایان خود ساخته خود می پردازند.

بر اساس قانون ادارهء اجیر پارلمان این اداره با تکمیل نمودن دورهء کاری خویش حق تداوم به فعالیت را ندارد لهذا قبل از پوره شدن این میعاد باید انتخابات صورت گیرد، اما نسبت فرار اشغالگران و عدم حمایت احمقان خارجی این اداره دیگر توان مصارف انتخابات را ندارد لهذا به روز شنبه ۲۰ جون رئیس ادارهء اجیر تمام موازین قانونی دست ساخته خودرا زیر پا کرده و دورهء پارلمان قلابی را تا انتخابات آینده تمدید اعلان کرد.

قابل یاد آوریست که این کار از صلاحیت رئیس ادارهء اجیر نیست مگر به ادعای اعضای پارلمان چون خود رئیس و نهاد های دیگر همچو قضایی و عدلی این اداره نیز قانونی نیست مشکل نیست اگر بعضی فرمان های غیر قانونی نیز صادر کند.

تحفهء دموکراسی:

در نوشته های گذشته نیز گاهگاهی از ارمغان ها و دست آوردهای دموکراسی یاد آوری کرده ایم، و به ادامه آن به بیان وزیره مبارزه با مواد مخدر ادارهء اجیر می پردازیم که به روز پنجشنبه مورخ ۱۱ جون از مصاب بودن یک و نیم ملیون افغانی به مواد مخدر خبر داد.

مواد مخدر، فساد و ارتشا، فحشا و قتل و غارت، زنا بالمحارم، آزادی های مختلف غیر اخلاقی، مرتد شدن وغیره از جمله تحفه ها و ارمغان های دموکراسی یی است که سوار بر شانه های مدعیان جهاد از شمال کشور وارد کابل گردید که اکنون خود آنان نیز از آن رنج می برند.

• منابع: سایت های خبری داخلی و خارجی، راپور ماهانهء کمیسیون جلب و جذب امارت اسلامی و راپور ماهانه کشتار افراد ملکی منشورهء سایت امارت اسلامی.