اداره اجیر کابل منشاء کل بدبختی های جاری در وطن

ابو طیب جوزجانی ملتی که از هویت تاریخی اش همۀ ملل جهان رشک می برند و ملتی که به مانند یک کوه عظیم و یک بدنۀ جسیم درمقابل هر اهریمن و هر تجاوز گر قد علم می نمود و ملتی که در آغوش اسلام همانند فرزند یک مادر زیست میکرد امروز (متاسفانه) توسط چند اوباش […]

ابو طیب جوزجانی
ملتی که از هویت تاریخی اش همۀ ملل جهان رشک می برند و ملتی که به مانند یک کوه عظیم و یک بدنۀ جسیم درمقابل هر اهریمن و هر تجاوز گر قد علم می نمود و ملتی که در آغوش اسلام همانند فرزند یک مادر زیست میکرد امروز (متاسفانه) توسط چند اوباش نمک حرام و تعدادی از مزدوران اجرتی با کمال قساوت و با تمام وقاحت، وطن عزیز ما را در آتش قوم گرایی ، ملیت تباری ، سمت خواهی وغیره پدیده های تباه کن می سوزانند و وطن محبوب در این مقطع زمانی، تاریک ترین صفحۀ خود را طی نموده و با زبان حال از دست فرزندان نا صالح شکوه نموده و بر پروردگان اصیل خویش استغاثه می کند و می گوید بیایید پیکرۀ در هم شکستۀ من را از چنگ این بی غیرتان مزدور برهانید …!
نباید فراموش کرد وقتی که وحشی صفتان غرب در راس آن امریکا متکی با سلاح و تجهیزات مدرن و با سرازیر نمودن پول هنگفت وطن ما را اشغال نمود به این شعار که افغانستان را مثل اروپا ساخته تمام سهولت های زندگی را به ملت افغان فراهم می سازد و در پشت هر خانه موتری را ایستاد میکند، یکعده هموطنان ساده و خالی الذهن ما در دام فریب و مکر دجالان غربی افتادند ؛ همین بود که گویا که ملت توسط انتخابات سر نوشت خود را تعین نموده در کشور امنیت و آرامش را به ارمغان می آورند اما غربی های مکار با اختطاف عقل و باورهای دینی تعدادی از ملت بیچاره توانستند شماری از عناصر پست و مزدوران اجرتی خویش را بر سر نوشت این ملت رنجدیده تحمیل نموده در فکر هوا و هوس آرمان های ستیزه جویانه دیرینه آن افتادند و حالا یک ونیم قرن می گذرد درختهایئکه غربی ها در سر زمین افغان غرز نموده بودند و ساده منشان وطن در انتظار چیدن میوه های شیرین آن شب و روز خود را شمار می کردند امروز درخت های خیالی دشمن به جای میوه های شیرین از شاخه های آن زقوم زهر دار عصبیت وقوم پرستی پدیدار می گردد و همچنان ساده باوران وطن با دادن رأی های شان خواب می دیدند که شاید زیر سایه های در ختان غربی نفس راحت کشیده درد و اندوه، فقر وفاقه را فراموش نمایند اما بالعکس از شاخ وتنۀ آن درختان، آتش جان گداز بیکاری ، رشوه ، اختلاس و فساد اداری فواره می زنند و از نحوست قدم های پلیدشان این ملت مظلوم و بی چاره به خاک و خون می غلتند و ادارۀ ملتیکه سر شار از نعمت برادری و هم گونی تحت یک پرچم واحد زیست و زندگی می کردند در بین چند اوباش و ارذال قسم فیصدی تقسیم گردیده و هر یک از اینها به سر ملت سرمایه گذاری نموده جهت رسیدن به خواهشات و هوا و هوس شان از هر جنایاتی دریغ نمی ورزند.
تنش های موجود، خود برتر بینی ها در میان ارگ وجناح های مختلف شامل در قدرت غنی را به صورت کم سابقه مستاصل نشان می دهد و او در یک جبهه مشغول نبرد با کسانی که شرکای قدرت او بشمار می روند؛ جبهۀ اول را غنی علیه عبدالله باز نموده در این جبهه او تلاش میورزد که سهم بیشتری نسبت به آنچه که به اصطلاح در توافق نامۀ سیاسی که جان کیری طرح ریزی نموده بود در قدرت برای خود اختصاص دهد و در ضمن او تلاش های زیادی را برای نفی توافق نامه به راه انداخته است، و جبهۀ دو م را دوستم علیه غنی باز نموده ادعا دارد که غنی نسبت به وعده های که در دوران انتخابات داده بود غدر نموده و او در پوست معاونیت اول به شکل سمولیک بدون داشتن کدام صلاحیت می باشد، همچنان دوستم به صراحت اعلام داشته که در آینده نزدیک اعضای حزب خود را جمع نموده و از آنها همه پرسی می نماید که آیا او در چوکی نمایشی همچنان باقی بماند و یا برأت خود را از هم پیمان خود اعلان نموده گزینۀ دیگری را بر گزیند، و البته معلوم است که گزینۀ دیگر جز از بر پا کردن یک دغدغه و هیاهوی قومی و زبانی چیز دیگری نیست که هزینه وقربانی آنرا همین ملت مظلوم می پردازد.
و از یکسو عطا نور در بین کشور کشوری را ایجاد نموده مستکبرانه ملکیت های ملت بی دفاع را غصب نموده در حال اندوختن زر وسیم، و به غنی و امثال آن تن نمی دهد ورویداد اخیر مراسم خاک سپاری مجدد حبیب الله کلکانی در همین شرایط ضرورتی بر آن وجود نداشت دال بر آنست که وجود اختلاف در بین جناح های قدرت طلب بعمق خود رسیده وادارۀ وارداتی جان کیری در نهایت ضعف و در حال متلاشی شدن است.
وقتی گروه های وابسته به عبدالله ودوستم بسر مدفن کلکانی علیه یکدیگر قرار گرفته جنگ صورت می گیرد نیرو های ادارۀ مزدور اعم از پولیس و اردو محل را تخلیه نموده نسبت به موضوع جنگ مدا خله نمیکنند اینگونه بر خورد نیرو های وابسته به ادارۀ مزدور دلالت بر این می کند که یا نا توان اند و یا اینکه تشویق کردن به جنگ وخونریزی قومی است، و معلوم شد که این نیروها نه تنها نمی توانند از یک شورش عادی شهری جلو گیری کنند بلکه در وظایف روز مرۀ خویش هم ناتوان هستند.
خلاصه باید گفت که وقوع رویداد های اخیر که باعث افزایش تعصب قومی ، زبانی و سمتی گردیده و نهایتا دامن زدن به جنگ های خانه به خانه گردیده و در این جریان دست های آشکار وپنهان بکار افتاده اند تا اقوام با هم برادر کشور را یک بار دیگر در برا بر یکدیگر قرار بدهند ؛ اینهمه در واقع زادۀ و فشردۀ همان اداره است که بعنوان انتخابات به میان آمد و تعدادی از هموطنان ما به قاتلان و غداران وطن رای دادند و بر همهمه های خالی ، پوچ و دروغین شان گوش فرا داده و باور نمودند نتیجتا همین عناصر منتخب شان تیغ های ظلم و وحشت را بر گردن همین ساده باوران نهاده هر لحظه زدنده حلال مینمایند.
تا هنوز دیر نشده ملت مسلمان افغان خود باید داوری نمایند و برأت خود را در ملأ عام اعلام داشته بر علیه اینگونه قاتلان وطن و دین قیام نموده اغراض شوم این سفاکان ملت را به جهانیان بر سانند و صفوف از هم پاشیدۀ و رو به افول آنان را رها نموده در کشتی نجات مبارزین امارت اسلامی ملحق گردیده دوشادوش آنها قرار گرفته جهت بر چیدن بقایای اشغا لگران غربی در جهاد مقدس سهیم گردیده و با پر تاپ سنگ ها جال عنکبوتی شان را ویران نمایند ؛ چونکه قافلۀ جهاد علم بر دار صلح و امنیت است، شرف وعزت در معرکۀ جهاد نهفته است و جهاد بارز ترین معیار برای زدودن تعصبات قومی و لسان پرستی و سمتی است و برای بستن دوسیه فتنۀ قومیت، یگانه گزینه دست به دست دادن اقوام مختلف افغان زیر چتر بلند جهاد است.
به امید تحقق این آرزو … ان شاء الله تعالی

برگرفته از مجله وزین حقیقت ش ۱۷