نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
دوش دیدم که ملایک در میخانه زدند گل آدم بسرشتند و به پیمانه زدند ساکنان حرم ستر و عفاف ملکوت با من راه نشین باده مستانه زدند آسمان بار امانت نتوانست کشید قرعه کار به نام من دیوانه زدند جنگ هفتاد و دو ملت همه را عذر بنه چون ندیدند حقیقت ره افسانه زدند شکر […]
این مطلب بدون برچسب(تکونه) می باشد.
دیدگاهها بسته است.