نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
قاری حبیب/ ترجمه: نسیمزاده روز و شبهای جاری وضعیتِ کنونی ما در تاریخ اخیر افغانستان بسیار مهم اند. ما شاهد تحول گسترده، عمیق و سرتاسری میباشیم. در طی یک ماهِ گذشته تغییر جهت آنعده از عساکر در سرتاسر کشور اتفاق افتادهاست که اشغالگران به آنان امیدهای زیادی بسته بودند. آنها را تربیه نموده بودند و […]
قاری حبیب/ ترجمه: نسیمزاده
روز و شبهای جاری وضعیتِ کنونی ما در تاریخ اخیر افغانستان بسیار مهم اند. ما شاهد تحول گسترده، عمیق و سرتاسری میباشیم. در طی یک ماهِ گذشته تغییر جهت آنعده از عساکر در سرتاسر کشور اتفاق افتادهاست که اشغالگران به آنان امیدهای زیادی بسته بودند. آنها را تربیه نموده بودند و از تأمین آنان یا به اصطلاح (حمایت قاطع شان) صحبت میکردند تا آتش جنگ را پس از اشغال توسط آنها روشن نگه دارند و آنها را با ملت مسلمان خود بجنگانند.
اما اکنون ثابت شد که این آرزوی اشغالگران بیفایده بوده است. بار دیگر واضح شد که اشغالگران میتوانند برخی از افغانها را برای منافع خود استخدام یا اصطلاحاً اجاره کنند، اما افغانها را هرگز خریده نمیتوانند. ما میبینیم سربازانی که توسط اشغالگران، جهت ادامه دادن به اشغال کرایه شده بودند اکنون از حمایت اشغالگران خارج شده و به مجاهدین میپیوندند. آنها با این عملشان ثابت میکنند که برای همیشه خود را بر متجاوزان نفروختهاند. بنابراین اکنون دوباره به اصالت، مردم، خانه و روستای خود بر میگردند و مجاهدین نیز با دستههای گل از آنها استقبال میکنند.
به هر صورت در اینجا میخواهم به وضعیت موجود نگاهی بیندازم و برخی از نشانههای ناشی از مطالعه عمیق وضعیت را روشن سازم.
۱- تغییر گروهی جهتهای عساکر و پیوستنشان با مجاهدین آن ادعای ما را ثابت نمود که میگفتیم علت اصلی جنگ در افغانستان اشغال خارجی میباشد. اگر نیروهای خارجی از وسط بیرون شوند و طرف خارجِ قضیه قطع شود ممکن است افغانان بر یکدیگر باور و اعتماد کنند، مخالفتها را با پاشنه پا بزنند و با این روش تمام مسائل مورد نزاع را در سطح محلی به طور مسالمتآمیز حل و فصل، و صلح را گام به گام اجرا کنند، هم اکنون میبینیم که در دهها ولسوالیها که چیزی کم یک چهارم افغانستان را تشکیل میدهد این پروسه عملاً جاری شدهاست. بدون اینکه خونریزی شود، مرمی فیر شود و به طرفهای درگیر ضرر برسد، هر دو طرف در سطح محلی در یک فضای تفاهم و اعتماد به توافق رسیده و به جای جنگ، راه حل صلحآمیز را انتخاب کردهاند.
۲- این تحولات گسترده در سطح داخلی نشان داد که مسئله افغانستان بدون دخالت خارجیها به بهترین وجه قابل حل است. ما میبینیم که بزرگان غیرنظامی و علمای محترم، هنگام تسلیم شدن بیشتر ولسوالیها، مراکز نظامی و پایگاههای بزرگ به عنوان میانجگران بیطرف مسئولیتشان را ادا میکنند. آنها بر اساس اصول و موازین دینی و افغانی خود بین دو طرف توافق ایجاد میکنند و به این روش نه تنها جان سربازانی را که در معرض خطر مرگ هستند نجات میدهند، بلکه از تخریب آبادیها نیز جلوگیری میکنند. از تمام این موارد واضح شد که پروسه صلح بینالافغانی تنها در صورتی میتواند کارساز باشد که واقعاً بینالافغانی باشد و از تأثیر عوامل خارجی برکنار باشد.
۳ــ این تحول گسترده و پایان علتهای جنگ در دهها ولسوالی نشان داد که تعداد بسیار کمی از مردم افغانستان خواهان ادامه جنگ هستند. و آنها از معدود رهبران رژیم کابل هستند که خانههای شان در خارج از کشور میباشند، دارای تابعیت کشورهای خارجی هستند و برای پیگیری منافع خارجی و تعمیل آجندای بیگانگان به افغانستان اعزام شدهاند. به استثنای تعداد انگشتشمار مذکور حتی مقامات پائینرتبه و سربازان اداره کابل نیز نمیخواهند جنگ ادامه یابد. آنها اکنون به این نتیجه رسیدهاند که دفاع از اشرف غنی و اطرافیانش ارزش به کشتندادن خویشتن را ندارد. از همینرو با مجاهدین اعلام همبستگی میکنند.
۴ــ تحولات اخیر همچنان سطح بالای اخلاقی مجاهدین امارت اسلامی را مانند خورشید در معرض دید همه جهان قرار داد. گفته میشود که عطوفت، عفو و گذشت واقعی آن است که در زمان برتری و سلطه انجام شود. بر همین اساس گفته شدهاست که اگر میخواهید از اخلاقیات شخصی مطلع شوید به او قدرت بدهید. یعنی نمودار واقعی شخصیت و وضعیت اخلاقی فرد در زمان قدرت شناخته میشود.
ما میبینیم که مجاهدین امارت اسلامی در اوج قدرت، تسلط و برتری خود دلایل سنگینی از شفقت، مهربانی، تحمل و خیرخواهی ارائه میدهند. با سربازان محاصره شده طوری رفتار میکنند که گویا آنان غلبه کرده و طالبان مغلوب هستند. سربازی که لحظاتی پیش علیهشان میجنگید حالا به گردنش گل میاندازند و مانند برادرانشان در آغوش میگیرد. این مدرکی از اعتلای اخلاقی است که یافتن آن در دنیای امروز غیرممکن است.
۵- رویه و برخورد امارت اسلامی در برابر نیروهای محاصره شده و بر میدانِ خالی مانده ثابت میکند که امارت اسلامی واقعاً به غم مردم افغانستان میباشد. درد ملت را درد خود میداند و حتی افراد منحرف ملت خود را از خود جدا نمیداند و آنها را جزئی از بدن خود میداند. به همین دلیل با بخشش و آزادی بیقید و شرطِ هزاران سرباز، میلیونها خانواده افغان را خوشبخت کرده و اعتماد و اطمینان آنها را جلب کرده است. در طول تاریخ جنگی افغانستان هرگز شاهد چنین صحنههایی نبودهایم. این ظرفیت بالا نشان میدهد که امارت اسلامی در واقع قدرت نمایندگی این ملت و حق حاکمیت بر آن را دارد.
در باره وقایع و تحولات جاری میتوان مطالب بیشتری نوشت، اما در حال حاضر همین اندازه کفایت میکند.
این مطلب بدون برچسب(تکونه) می باشد.
دیدگاهها بسته است.