امیرالمؤمنینی که من می‌شناسم/۸

نویسنده: مهاجر فراهی ترجمه: محمدصادق طارق تقوی و دین‌داری یگانه ملاک سنجش انسان‌ها در دین مقدس اسلام است، زمانی‌که ما در مورد یک فرد صحبت می‌کنیم، در نخست باید به تقوای او نگاه کنیم. همچنان پادشاه عادل رحمت خداوند متعال بر روی زمین است که خداوند به او جایگاه ویژه‌ای عنایت کرده است و هیچ […]

نویسنده: مهاجر فراهی
ترجمه: محمدصادق طارق

تقوی و دین‌داری یگانه ملاک سنجش انسان‌ها در دین مقدس اسلام است، زمانی‌که ما در مورد یک فرد صحبت می‌کنیم، در نخست باید به تقوای او نگاه کنیم. همچنان پادشاه عادل رحمت خداوند متعال بر روی زمین است که خداوند به او جایگاه ویژه‌ای عنایت کرده است و هیچ کس اجازه ندارد او را توهین و تحقیر کند.

بیعت نمودن با پادشاه مسلمان جزء عقیده اسلامی ما می‌باشد، پیامبر اکرم صلی الله علیه و سلم فرموده است: هر کس در حالی‌که ریسمان بیعت در گردنش نباشد، بمیرد گویا به مرگ جاهلیت مرده است.

خواننده محترم!
هدف بنده از سلسله‌ی (امیرالمؤمنینی که من می‌شناسم) اینست که در رأس یگانه نظام اسلامی قرن بیست و یک، که حاصل خون صدها هزار نوجوانان و مجموعه‌ی آه و ناله‌های صدها هزار مادران، بیوه‌ها و عروس‌خانم‌ها و سیل اشک یتیمان بی‌سرپناه است، و بعد از تحمل سختی‌ها، جان‌نثاری‌ها و فداکاری‌های شاقّه به‌دست آمده است، چه کسی قرار دارد.

وقتی‌ ما از سوانح و بیوگرافی مقام رهبری، زعیم و تصمیم گیرنده‌ی سطح اول این نظام مطلع شویم به راحتی می‌توانیم سطح تعهد آن را به اهداف، ارزش‌های اسلامی، دین، کشور و منافع ملی درک نمائیم.
هرچند من در مورد احتیاط مقام رهبری با بیت‌المال مطالب کوتاه نوشته بودم، اما از آنجایی‌که این بخش حائز اهمیت بیشتر است، مناسب می‌دانم در این مورد توضیحات بیشتری ارائه کنم.

ادعای من اینست که امیرالمؤمنین در استفاده از بیت‌المال بسیار محتاط و حساس است. حتی هیچ وقت در بدل کار خود از بیت‌المال معاش نگرفته است.

در این روزهای کوتاه مطلع شدم زمانی‌که مقام رهبری در دوره‌ی پیشین حاکمیت امارت اسلامی در ولایت ننگرهار من‌حیث قاضی ایفای وظیفه می‌نمود هیچ گاه حقوق نگرفته بود، در دیوانی‌که مسئولین هنگام گرفتن حقوق ماهیانه خود امضا می‌نمودند، امضاهای سایر قضاه وجود داشتند اما جای امضای ایشان خالی بود، از این نکته درک‌ می‌شود که مقام رهبری حتی در آن زمان نیز حق‌الزحمه خود را از بیت‌المال نمی‌گرفت.

حتماً در ذهن مخاطبین این سوال ایجاد خواهد شد که مقام رهبری فعلی امارت اسلامی وقتی در دوره‌ی پیشین امارت نیز حقوق دریافت نمی‌کرد، پس چگونه نیازهای زندگی را برآورده می‌کرد؟ در پاسخ باید گفت که برادر شهید مقام رهبری در آن زمان در ولسوالی بولدک امامت داشت و از این روش هزینه‌ی خانه را پرداخت می‌نمود.

قبل از فتوحات زمانی‌که مقام رهبری تحت تعقیب شدید دشمن قرار داشت، یکی از وابسته‌گان نزدیک شان جهت احوال‌گیری نزد ایشان می‌رود تا وضعیت شان را از نزدیک ببیند. وقتی وضعیت آنها را می‌بیند یک لک روپیه برای مخارج آنها می‌دهد تا مایحتاج زندگی را برآورده سازند.

بر اساس اطلاعات دقیق بنده هیچ یک از اعضای خانواده امیرالمؤمنین تا هنوز شغل رسمی ندارد و هیچ یک به‌شمول خود ایشان از بیت‌المال حقوق دریافت نمی‌کند، هرچند در بین نزدیکان مقام رهبری افراد مستعد و توانمندی وجود دارند، اما ایشان به کسی اجازه نداده‌است که شغل رسمی داشته باشد و یا از بیت‌المال معاش بگیرد.

همین الان من اطلاع دارم که دو نفر از خانواده رهبری در مساجدی که در ریاست حج و اوقاف رسمی هستند، امامت دارند اما از بیت‌المال حقوق نمی‌گیرند، هرگاه مقتدیان با رضایت خود چیزی به آنان بدهد، حوایج زنده‌گی را برآورده می‌سازند.

امیرالمؤمنین از تحفه‌ها و هدایایی که مهمانان برای ایشان می‌آورند، استفاده نمی‌کند، بلکه تمام آنها را به معتمد تحویل می‌دهد تا جزء بیت‌المال قرار داده شود.

سخن شگفت‌انگیز اینست که چندی پیش امیر المؤمنین حفظه‌الله مدرسه‌ای تأسیس کرده بود تا فرزندان برخی از مسئولینی که نمی‌توانند به سایر مدارس بروند، در اینجا درس بخوانند و ایشان شخصاً این حوزه را اداره کنند، اما بعداً نظرشان تغییر پیدا کرد که شاید سایر مقامات نیز به ساختن‌ و‌ اداره نمودن همچین مدارس دینی روی آورند، از همین‌رو مولوی نقشبندی صاحب، رئیس معارف ولایت قندهار را طلب کرده و به ایشان می‌گوید:
این مدرسه به شما تحویل داده شده‌است اعاشه و مصارف اساتید را خودتان بپردازید. برای مهتمم آن طوری کار را ترتیب دهید که با امضای خود حقوق اساتید و هزینه‌ی مدرسه را از بیت‌المال بیرون کند، اما خودش حقوق داشته نباشد. دلیلش اینست که مهتمم مدرسه از اعضای خانواده امیرالمؤمنین است او نمی‌خواهد هیچ یک از اعضای خانواده‌اش از بیت‌المال حقوق دریافت کند یا معاش ماهیانه داشته باشد.

بنده اطلاع دقیق دارم که چند روز پیش یک تن از وابسته‌گان نزدیک امیرالمؤمنین به ایشان ۵۰ هزار افغانی را جهت مخارج و مصارف خانه به‌عنوان هدیه آورده بود و ایشان قبول کرده بود.

ادامه دارد …