آخرین خاطرات مجاهد استشهادی/۱۳

نویسنده: شهید محمد عمر منیب تقبله‌الله ترجمه: محمدصادق طارق آخرین روز زندگی: امروز روز جمعه است، گمان می‌کنم زمان عملیات به راستی نزدیک شده است. ظهر به خانه زنگ‌ زدم و گفتم: حتماً برایم دعا کنید ممکن است یک مدت بسیار طولانی نتوانیم با هم صحبت کنیم. مادرجانم گفت: فرزندم! هیچ وقت فراموشت نکرده‌ام تو […]

نویسنده: شهید محمد عمر منیب تقبله‌الله
ترجمه: محمدصادق طارق

آخرین روز زندگی:
امروز روز جمعه است، گمان می‌کنم زمان عملیات به راستی نزدیک شده است. ظهر به خانه زنگ‌ زدم و گفتم: حتماً برایم دعا کنید ممکن است یک مدت بسیار طولانی نتوانیم با هم صحبت کنیم. مادرجانم گفت: فرزندم! هیچ وقت فراموشت نکرده‌ام تو هم برایم دعا کن.

امروز از فرط خوشحالی زیاد در لباس خود نمی‌گنجم، دستور رسیده بود که برای آخرین سفرتان آماده باشید، چهره‌های خود را منظم کردیم و ریش نازنین را باید از دست می‌دادیم؛ اگر خواست خداوند بود از فردا صبح مرکز خود را ترک‌ می‌کنیم، هر زمانی‌که از مرکز حرکت می‌کردم آخرین یادداشت‌هایم را به یک تن از دوستان تحویل می‌دهم، ممکن فردا نتوانم چیزی بنویسم از همین‌رو می‌خواهم درد دلم را امروز با شما در میان بگذارم، چیزی را که می‌خواهم بنویسم درد دلم است.

♡♡♡

آخرین صحبت‌های قلبی به دوستان استشهادی

استشهادیان برادرانم هستند. البته برادرانی که فقط به فضل و مرحمت خداوند با هم برادر شده‌ایم، اکثر لحظات شیرین زندگی را در کنار هم و یک‌جا سپری کرده‌ایم، جمع انبوهی از میان ما در عشق خداوند تکه تکه شدند، خیلی از دوستان را به شکل آخرین خداحافظی در آغوش گرفتیم که بعد از آن حتی تکه‌های گوشت‌‌شان را نیافتیم، همانطوریکه بقیه‌ی دوستان قافله‌ی استشهاد آخرین توصیه‌های شان را پشت سر گذاشته‌اند، من نیز می‌خواهم چند سخن از عمق قلب با شما در جریان بگذارم.

دوستان صمیمی استشهادیم!!
◇ نا امید نشوید!
وقتی من مورد قبول خداوند قرار گرفتم شما را حتماً می‌پذیرد، هرگز با خود چنین تصور نکنید که آیا مورد پذیرش خداوند قرار می‌گیریم یا خیر؟! هیچ گاه فکر یأس و نا امیدی بر شما حاکم نشود، نا امیدی وسوسه شیطان است، از رحمت خداوند هرگز مأیوس نشوید. استشهاد رحمت و نعمت خاص خداوند می‌باشد هرگز نباید از آن مأیوس شد، من نیز با خود گمان می‌کردم که دوستان خدمتی را به استشهادی نمی‌برند، من هم فکر می‌کردم وقتى این اندازه به تأخیر افتادم و الله اعلم که قبول شوم! اما امروز به نصرت خداوند آخرین توصیه‌هایم را در حالی می‌نویسم که به عملیاتم فرصت بسیار کمی مانده است از همین‌رو می‌خواهم به شما نیز توصیه کنم که نا امید نشوید و به سوی خداوند متوجه باشید!.

ادامه دارد …