نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
هرگاه در کشوری، تبعیض به اوج خود برسد. مردم به یک چشم دیده نشوند و بینشان تفاوت باشد و خواستههای مردم برآورده نشود. مشکلات اقتصادی، سیاسی و سایر مشکلات دامنگیر آنان باشد، مردم از اوضاع و احوال راضی نباشند، حتما مردم آن کشور در برابر حکومت قیام کرده و حقوق خود را مطالبه میکنند؛ اما […]
هرگاه در کشوری، تبعیض به اوج خود برسد. مردم به یک چشم دیده نشوند و بینشان تفاوت باشد و خواستههای مردم برآورده نشود. مشکلات اقتصادی، سیاسی و سایر مشکلات دامنگیر آنان باشد، مردم از اوضاع و احوال راضی نباشند، حتما مردم آن کشور در برابر حکومت قیام کرده و حقوق خود را مطالبه میکنند؛ اما اگر به مطالبات و خواستههای آنان توجه نشود و یا نادیده گرفته شوند و یا هم با آنان برخورد نادرست صورت گیرد، مردم به راههای گوناگونی روی میآورند و انزجار خود را به هر نحوی از دولت وقت، حاکمان و مسئولین مختلف اعلان میدارند و از راههای متفاوت به مقابله میپردازند و حقشان را از چنگال زورگویان بیرون میکنند. کشور پاکستان نیز یکی از کشورهای است که بین مردم خود تفاوت قایل است. در زیر سایه این حکومت، عدهای به بالاترین قلهها رسیدند و شماری نیز هنوز در حضیض بوده و از کمترین حقوق مشروع خود محروم هستند. در چنین حالاتی مردم ناچار و ناگزیر میشوند که به زور توسل جسته و حق خود را از حلقوم چنین افرادی در بیاورند، اما اگر توانایی این کار را نداشته باشند با حکومت قطع رابطه نموده و دستورات آن را اطاعت نمیکنند.
مدتهاست که در کشور پاکستان حملات متعددی صورت میگیرد، بیشتر این حملات را تحریک طالبان پاکستانی انجام میدهند؛ حرکتی که در خود کشور بهوجود آمد، رشد کرد و در برابر حکومت ایستاد. طالبان پاکستانی باشندگان خود پاکستان بوده و هیچ ربطی به افغانستان ندارند. هرکشوری که ملت آن از حکومت راضی نباشد و یا به آن بیتوجهی شود چنین واکنشی نشان خواهد داد. تحریک طالبان پاکستانی (فارغ از هر نوع اهدافی که دنبال میکنند و برای آن تلاش میکنند)، در خود پاکستان تأسیس شده و رهبری آن نیز توسط خود پاکستانیها صورت میگیرد.
کارشناسان و آگاهان مسائل سیاسی مینویسند: عمدهترین دلیل به وجود آمدن این گروه، اِعمال تبعیض بین اقشار و اطیاف مختلف، فقروبحران اقتصادی و انگیزههای دیگری است که به خودشان مربوط میشود و آنان برای اثبات آن دلایلی دارند.
اما کشور پاکستان که در مهار و کنترل این بحران، عاجز شده و از سوی دیگر با مشکلاتی همچون بیارزش شدن پول کشور و افزایش یافتن قرضهای بینالمللی کلنجار میرود و هیچ راهحلی برای مقابله با این گروه که هرازگاهی حملات بسیار شدیدی بر فوج و سایر مقامهای دولتی انجام میدهد، نمییابد همانند کسی است که در آب غرق شده و به هر خسوخاشاکی چنگ میزند تا خود را به هر وسیلهای از آن مهلکه نجات دهد. کشور پاکستان بارها، مسئولین کشور افغانستان را به همکاری و پناه دادن به اعضای تحریک طالبان پاکستانی متهم نمودهاست. همین اتهامات باعث شده تا همواره نگاهِ خصمانهای به این کشور داشته باشد و در خاک آن تجاوز کند و کودکان و زنان را به ناحق به شهادت برساند؛ از همینرو در بامداد دوشنبه ۲۸ حوت ۱۴۰۲ هجری شمسی، جتهای جنگی کشفیِ پاکستانی وارد خاک افغانستان شدند و بهطور آشکار قوانین بینالمللی را نقض کردند و خانههایی را در ولایت پکتیکا مورد هدف قرار دادند که تعدادی از هموطنان عزیز ما در این بمباران شهید شدند. این عملکرد کشور پاکستان یک تجاوز آشکار است که بیواکنش باقی نخواهد ماند. پاکستان اگر میخواهد مشکل خود را حل کند، باید دنبال راهحل مناسب باشد و به خواستهها و مطالبات ملت خود تن دهد تا به چنین حالوروزی نیفتد.
این مطلب بدون برچسب(تکونه) می باشد.
دیدگاهها بسته است.