نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
کارزار حوزهی غرب و فتح هرات
در روزهای نخست ماه حوت سال ۱۳۷۳ هـ.ش، تورن اسماعیل خان قومندان مقتدر در غرب افغانستان، نیروی متشکل از هزاران جنگجو را منسجم کرد و آنان را به رهبری قومندان جنگی خود، علاءالدین خان به سمت هلمند فرستاد. به نظر میرسید، این لشکر که تعداد نیروهای آن طبق اظهارات یکی از قومندانان حامی اسماعیل خان بهنام جنرال ظاهر عظیمی، به ۲۵ هزار تن میرسید، برای ریشهکن کردن تحریک طالبان مارش شده بود. لشکر بزرگ تورن اسماعیل از ولسوالی دلارام عبور کرده و در بیست کیلومتری جنوب خاشرود در تپههای سنگلان مستقر شدهبود که در برابر آن نیروی محدود طالبان به رهبری ملا محمد آخند، حضور داشت. نیروهای طالبان و تورن اسماعیل در شب دهم ماه حوت در اثر یک برخورد تصادفی باهم درگیر شدند. طالبان که خود را به درون نیروهای تورن اسماعیل رسانده بودند، لشکر اسماعیل خان را با شکست سنگین مواجه کردند. در این جنگ، صدها تن از افراد اسماعیل خان تسلیم و یا زنده دستگیر شدند. رهبر لشکر علاءالدین خان در روز دوم جنگ بهشدت زخمی شد و معاونش جنرال یلانی مجبور شد تا نیروهایش را غرض انسجام مجدد، بیست کیلومتر بهسمت دلارام به عقب برگرداند و در کنارۀ شمالی دریای خاشرود خط نبرد ایجاد کند.افراد اسماعیل خان که بهدست طالبان اسیر شده بودند، به امر ملا محمد عمر مجاهد، آزاد شدند که این امر فکر و نظر افراد اسماعیل خان را در مورد طالبان، از بنیاد دستخوش تغییر ساخت. احساس دشمنی در ضمیر آنان را کمرنگ کرد که بعد از آن همۀ آنان بهجای جنگ با طالبان، سعی در تسلیم شدن و یا فرار از جبهۀ جنگ را داشتند. بدینگونه فروپاشی تشکیلات نظامی اسماعیل خان آغاز شد.
جنگ با اسماعیل خان، کریم براهوی و قومندانان دیگر در غرب افغانستان هفت ماه تمام را در بر گرفت. در این مرحله مراکز ولایتهای فراه، نیمروز و مربوطات دیگر آن بارها دست بهدست شدند. ساحۀ مرکزی جنگ، منطقۀ فرارود واقع بر شاهراه قندهار-هرات بود که طرفهای درگیر در برابر یکدیگر کمربندهای نظامی ایجاد کرده بودند و بالای همدیگر حملهور میشدند. در جنگهای مذکور به هر دو طرف تلفات سنگین وارد شد. تعداد زیادی از افراد شناخته شدۀ طالبان، بهشمول اولین قومندان نظامی طالبان ملا محمد آخند و رهبران دیگر مانند مولوی عبدالسلام، مولوی عزتالله عارف و دیگران در همین جنگ به شهادت رسیدند. در اوایل ماه سنبله سال ۱۳۷۴ هـ.ش، نیروهای اسماعیل خان تعرض بزرگ را از استقامت فراه بهراه انداختند و طالبان را مجبور به عقبنشینی کردند. طالبان پس از به شهادت رسیدن ملا محمد آخند، با درگیری شدیدی در منطقۀ شوراب روبهرو شدند و تا گرشک عقبنشینی کردند. در عین حال اسماعیل خان در حال پیشروی بود و حتا تصور سقوط قندهار نیز میرفت. ملا محمد عمر مجاهد که مانند همیشه در حال بررسی جنگ بود، زمانیکه وضعیت جنگ برایش آشکار شد، با چند تن از یارانش از قندهار راهی گرشک شد تا جنگ را مستقیماً رهبری کند. ملا فاضل آخند، قومندان ورزیدۀ طالبان نیز با او همراه بود. یکی از همراهان ملا محمد عمر در این سفر، میگوید:
«زمانیکه به منطقۀ سرپوزه در قندهار رسیدیم، یک موتر بزرگ در برابر ما ظاهر شد که برخی از طالبان در آن سوار بودند و تعدادی از طالبان شهید و زخمی را به قندهار انتقال میدادند. این موتر را متوقف ساختیم. در میان این طالبان ملا رحمتالله آخند، معاون ملا محمد آخند نیز حضور داشت. ملا رحمتالله آخند از موتر پیاده شد، خبر شهادت ملا محمد آخند را به ملا صاحب داد و اوضاع خط نبرد در هلمند را برایش شرح داد. او به ملا صاحب گفت که اوضاع در هلمند بهشدت خراب است و باید اقدامات سریع صورت گیرد.»
ملا محمد عمر مجاهد، پس از شنیدن این توضیحات برگشت و مستقیماً به قول اردوی قندهار رفت. نامبرده ملا ربانی و ملا مشر آخند را از خطوط جنگی کابل فراخواند، جلسهای را با حضورداشت ملا فاضل آخند و ملا رحمتالله در قول اردوی قندهار ترتیب داد و طرح دفاع در برابر حملۀ اسماعیل خان را ریخت. ملا رحمتالله آخند را بهجای ملا محمد آخند، رهبر حوزۀ غربی تعیین کرد. به ملا یارمحمد آخند دستور داد تا تمام تانکها و قوای زرهی را به سمت هلمند سوق دهد. در همین روز ملا رحمتالله آخند که ملا فاضل نیز او را همراهی میکرد، به هلمند رفت تا طالبان را در جنگ قاطع فراه رهبری کند.
ملا عبدالسلام مجروح یکی از اشتراککنندگان همین جنگ، میگوید:«جنگ، اول صبح شروع شد، دشمن از سلاحهای سنگین استفاده کرد، اما جلوی پیشروی شان گرفته شد و مجبور به عقبنشینی شدند. تا عصر همان روز، جنگ شدید در جریان بود و لشکر دشمن دوباره به سمت حوض خشک به عقب رانده شد. در این جنگ وسایط، وسایل، مواد لوژستیکی و اسیران زیادی بهدست طالبان افتاد. پانزده تانک زرهی از افراد اسمعیل خان در میدان نبرد در حالت روشن بهجا ماند و مهمات زیاد بهشمول یک عراده لاری مملو از چهل میلهها و مواد لوژستیکی بهدست طالبان افتاد. در همین روز امیرالمؤمنین ملا محمد عمر مجاهد در موتر به ولسوالی گرشک آمد، در خط مقدم نبرد با رهبران مجاهدین ملاقات کرد و مجاهدین با تأکید برایش تذکر دادند که احتیاط پیشه کند، چون چرخبالهای دشمن بمباران مسلسل بهراه انداخته اند. اما ایشان هنوز هم در ساحه بود.»
نیروهای اسماعیل خان در جنگ گرشک، مجبور به عقبنشینی شدند و طالبان آنان را تعقیب کردند تا اینکه بهتاریخ ۷ سنبله از دریای خاشرود گذشتند و ولسوالی دلارام بدست طالبان افتاد. پس از تصرف دلارام، رهبران نظامی به رهبری ملا محمد عمر، در منطقۀ «گلهمیخ» ولسوالی دلارام، زیر یکی از پلها جلسۀ اضطراری ترتیب دادند که ملا محمد ربانی، ملا رحمتالله، ملا مشر، ملا عبدالسلام مجروح و رهبران دیگر نیز در آن اشتراک داشتند.
ملا محمد عمر مجاهد، مجاهدین را در دو تشکیل انسجام بخشید، یک تشکیل را به استقامت منطقه «ججه» و تشکیل دومی را بهسمت «آب خرما» فرستاد. نیروهای اسماعیل خان، بهتاریخ ۸ سنبله در منطقۀ «چکاب» شکست سنگینی خوردند که در پی آن مربوطات زیادی از ولسوالی فرارود بهدست طالبان افتاد؛ اما مخالفین هنوز هم در این ولسوالی به مقاومت میپرداختند و خط دفاعی ایجاد کرده بودند. روز بعد طالبان به مرکز فراه داخل شدند و حاکمیت این شهر مهم در غرب افغانستان را بهدست گرفتند.
برای اینکه نیروهای اسماعیل خان، دوباره منسجم نشوند، ملا محمد عمر مجاهد در همین روز بار دیگر به ولسوالی فرارود رفت و طالبان را به تعرض امر کرد. این تعرض هنگام شام آغاز شد. طالبان دو تشکیل بودند که یک گروه مستقیماً بالای سرک عمومی و دیگری در جنوب سرک از استقامت خوست، حملهور شدند. افراد اسماعیل خان که قبلا در فرارود کمربند داشتند، ماینهای زیادی در این منطقه جاسازی کرده بودند. تعدادی از طالبان با انفجار ماینها شهید و زخمی شدند؛ اما بالاخره تعرض کامیاب و خط نبرد افراد اسماعیل خان شکسته شد. طالبان همان شب، افراد اسماعیل خان را تا تعقیب کردند که فردا صبح بهشمول میدان هوایی شیندند، مربوطات این ولسوالی را نیز تصرف کردند، و تا منطقۀ میرداود در کنار شهر هرات پیشروی کردند.
در حالیکه هواپیماهای جنگی اسماعیل خان مسلسل از میدان هوایی هرات پرواز میکرد و بمباران شدیدی را به راه انداخته بود، ملا محمد عمر مجاهد به ولسوالی شیندند رفت و در آنجا رهنماییهای لازم را برای رهبران نظامی کرد. توافق روی این مورد صورت گرفت که نخست باید شیندند به کلی تصفیه شود، آنگاه به سمت شهر هرات پیشروی صورت گیرد. ملا محمد عمر، عصر همان روز با چرخبالش به قندهار برگشت.
نیروهای اسماعیل خان در روزهای بعد، در منطقۀ میرداوود و شهر هرات نیز شکست خوردند و بهتاریخ ۴ سنبله (۹/۴/۱۴۱۶هـ.ق) با فتح کامل شهر هرات، تسلط طالبان بر ولایتهای سه گانۀ غربی (هرات، فراه و نیمروز) کامل شد.
ملا محمد عمر مجاهد، روز دوم فتح هرات در چرخبال از قندهار به هرات رفت. در مسجد جامع تاریخی شهر هرات یک جلسۀ بزرگ دائر شد که ملا محمد عمر مجاهد نیز در آن شرکت داشت. ملا ربانی در آغاز مجلس، پس از تلاوت قرآنکریم، پیام صادر شده از دفتر تحریک اسلامی را اینگونه بیان کرد:
«علمای کرام ارجمند، قومندانان جهادی، ریش سفیدان، بزرگان قومی، روشنفکران و محصلان!
السلام علیکم ورحمت الله و برکاته!
اینکه در تاریخ هفده سال اخیر افغانستان چه چیزی اتفاق افتاد، برای همۀ شما روشن است و تبصره روی آن ضروری نیست. در اوضاع حاکم در بارۀ فتوحات اخیر، از مردم مؤمن و مسلمان هرات که در برابر تحریک اسلامی و غازیان قهرمان اسلام، مقاومتی از خویش نشان ندادند، اظهار سپاس ویژه مینمایم. تقاضای ما این است که در چوکات شریعت الله تعالی و پیامبر گرامیاش، محمد صلیالله علیه وسلم به زندگی مفید و آبرومندانۀ خویش ادامه دهیم. همه باید بدون هیچگونه هراسی وظایف روزمرۀ شان را در هر جایی که بودند، انجام دهند. ما با احدّی خصومت شخصی نداریم. ما قیام را به این دلیل آغاز کردیم، که افغانان رنج کشیده و در بهدر از این بدبختی ها رهایی یابند. اشکهای یتیمان و بیوهها خشک شوند. کشور ویران و خراب شدۀ ما دوباره آباد شود. ما میخواهیم که بالای زمین الله تعالی، نظام الهی تسری یابد. در اخیر یک بار دیگر از مسلمانان هرات اظهار سپاس مینمایم. و منالله التوفیق!»
پس از آن ملا محمد ربانی، طی سخنرانی مفصلی، اهداف تحریک اسلامی را بیان کرد. ملا محمد عمر مجاهد، پس از فتح، چند روز دیگر نیز در هرات ماند و در آنجا رهبران امارت بهرهبری او در قصر خانۀ جهاد جلسه دایر کردند که در آن ملا یار محمد آخند، والی هرات، ملا محمد عباس آخند، معاون والی، ملا معاذالله قومندان امنیه، ملا سراجالدین قومندان فرقه ۱۷ زلمیکوت و حاجی عبدالسلام مجروح، به صفت قومندان قول اردوی هرات تعیین شدند.
ملا محمد عمر مجاهد، به بندر تجارتی و ستراتژیکی تورغندی نیز رفت و در آنجا از دیپوهای بزرگ تسلیحات و مهمات جنگی، که از زمان تهاجم شوروی بر جا مانده بود، دیدن کرد. او پس از کسب اطمینان در خصوص حفاظت از سرحد مشترک با ترکمنستان، به قندهار برگشت.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاهها بسته است.