نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
نخستین اصلاحات و اقدامات ملا محمد عمر مجاهد، تحریک را با هدف محو فتنه و فساد و تنفیذ نظام شرعی آغاز کرد. همانگونه که او در هر مجلس و تقریر، حرف از (نظام الله بر زمین الله) را یادآور میشد، در عمل نیز سعی داشت که هر حکم شریعت را تطبیق و نظام اسلامی را […]
نخستین اصلاحات و اقدامات
ملا محمد عمر مجاهد، تحریک را با هدف محو فتنه و فساد و تنفیذ نظام شرعی آغاز کرد. همانگونه که او در هر مجلس و تقریر، حرف از (نظام الله بر زمین الله) را یادآور میشد، در عمل نیز سعی داشت که هر حکم شریعت را تطبیق و نظام اسلامی را گام به گام عملی سازد.
طالبان قبل از فتح کابل یا قبل از اینکه امارت اسلامی به یک نظام کشور شمول مبدل شود و تمام نظام حکومتی کشور را رسماً بر پایۀ بنیادهای شرعی استوار سازند، در مواردیکه با احکام شرعی بر میخوردند، سعی در احیای آن میکردند. از آن جمله نمونههای اولین اقدامات و اصلاحات به شرح زیر اند:
محو فساد و تأمین امنیت
تفنگسالاران، دزدان، رهزنان و افراد مسلح خودسر عاملان فساد بودند که نه تنها خود شان دست به قتل، دزدی، غصب، اختلاس، زنا، قمار و گناهان دیگر میزدند؛ بلکه آن را در جامعه نیز ترویج و رشد میدادند. براساس این ارشاد رسول الله صلیالله علیه وسلم که میفرماید: «من رأی منکم منکرا، فلیغیره بیده، فإن لم یستطع فبلسانه، فإن لم یستطع فبقلبه، وذلک أضعف الإیمان؛ رواه مسلم.» ترجمه: اگر کسی از شما عمل ناروایی دید آنرا با دست منع دارید، اگر توان ممانعت با دست را نداشتید، با زبان مانع شوید، و اگر با زبان هم نتوانستید آنرا دفع نمایید، در دل از آن بیزاری بجویید که همین پایینترین مرحلۀ ایمان است.
ملا محمد عمر مجاهد و دوستان مجاهدش مبارزه برای جلوگیری از مظالم و منکرات را آغاز کردند که در این راستا از دست، زبان و هر وسیلۀ دیگر کار گرفتند تا مفسدین را از فساد و منکرات بازدارند.
اکثر مفسدین، آنانی بودند که برای اهداف مختلف، مشغول قتل و بیعزت سازی مسلمانان و مصادرۀ اموال آنان بودند و بدینگونه بر زمین الله تعالی جال کثیف فساد گسترده بودند. الله تعالی در مورد جزای چنین افراد میفرماید:(إِنَّمَا جَزَاءُ الَّذِینَ یُحَارِبُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَیَسْعَوْنَ فِی الْأَرْضِ فَسَادًا أَنْ یُقَتَّلُوا أَوْ یُصَلَّبُوا أَوْ تُقَطَّعَ أَیْدِیهِمْ وَأَرْجُلُهُمْ مِنْ خِلَافٍ أَوْ یُنْفَوْا مِنَ الْأَرْضِ ۚ ذَٰلِکَ لَهُمْ خِزْیٌ فِی الدُّنْیَا وَلَهُمْ فِی الْآخِرَهِ عَذَابٌ عَظِیمٌ) [المائده ۳۳]
ترجمه: همانا کیفر آنان که با خدا و رسول به جنگ برخیزند و در زمین به فساد کوشند جز این نباشد که آنان را بهقتل رسانده، یا به دار کشند و یا دست و پایشان به خلاف یکدیگر بِبُرند و یا به نفی و تبعید از سرزمین (صالحان) دور کنند. این ذلت و خواری عذاب دنیوی آنهاست و اما در آخرت به عذابی بزرگ معذّب خواهند بود.
طالبان در روشنایی همین آیت و دیگر ارشادات قرآنی، دزدان، رهزنان، صاحبان ایستهای بازرسی (پاتک ها) و عناصر مفسد دیگر را سرکوب کردند. آنان را هنگام جنگ به قتل رسانیدند، برخی از رهزنان را به دار آویختند و هر منطقۀ را که فتح میکردند، بساط فساد را از آن بر میچیدند. با این وضعیت ولایتهایی که تحت سیطرۀ طالبان بودند، بهنام ولایتهای صلح و امنیت مشهور شدند. در این ولایتها، به برکت نظام اسلامی امنیتی برقرار شد که به ماهها خبری از حادثۀ امنیتی، قتل، دزدی یا جنایت دیگر شنیده نمیشد. طالبان با این کارکرد شان در قضاوت مردم، لقب (فرشتههای امنیت) را از آن خود کرده بودند و مردم تمام مناطق افغانستان آرزوی این را داشتند که این نظام و امنیت به مناطق آنان نیز توسعه یابد تا از فساد و ظلم حاکم رهایی یابند و از نعمت صلح و امنیت عادلانه برخوردار شوند.
اما بزرگترین تهدید موجود برای امنیت در مناطق تحت حاکمیت طالبان، کثرت سلاحهای بود که در دوران هفده سالۀ انقلاب و مبارزه وارد افغانستان شده بود که در نتیجه آن افراد جامعه بیش از حد نیاز صاحب سلاحهای سبک و سنگین شدند. پس از خروج شوروی و شکست کمونیزم در افغانستان، این تسلیحات فقط برای قتل و مغلوب ساختن هموطنان مسلمان به کار میرفتند. طالبان برای تأمین و تضمین امنیت، این تسلیحات را جمع آوری کردند که با همان سلاحها هم قیام جهادی خود را اکمال کردند و هم بخش زیاد از آن را در دیپوهای بیتالمال ذخیره کردند.
دیدگاهها بسته است.