ثالث عمر

عمر ثالث/بخش بیست‌ودوم

در قندهار و مناطق دیگر افغانستان هیچ نظام حکومتی قابل تأمل قبل از طالبان وجود نداشت. و در هرجا بی‏نظمی و هرج‌ومرج تمام عیار حاکم بود. ملا محمد عمر مجاهد، در اولین اقدام خویش، تلاش در راستای اقامۀ یک نظام و سیستم اداری مبتنی بر بنیادهای شرعی را آغاز کرد.

قندهار و هستۀ اولیه‏ نظام

طالبان به‌رهبری ملا محمد عمر مجاهد، به‌تاریخ ۲۱ عقرب سال ۱۳۷۳هـ.ش، (۸/۶/۱۴۱۵هـ.ق) پایتخت قدیمی و دومین شهر بزرگ افغانستان «قندهار» را تحت تصرف خود درآوردند. آن‌چه که نیاز اولیۀ این شهر و مناطق مفتوحۀ دیگر بود، ایجاد یک نظام حکومتی صالح و معیاری بود.

در قندهار و مناطق دیگر افغانستان هیچ نظام حکومتی قابل تأمل قبل از طالبان وجود نداشت. و در هرجا بی‏نظمی و هرج‌ومرج تمام عیار حاکم بود. ملا محمد عمر مجاهد، در اولین اقدام خویش، تلاش در راستای اقامۀ یک نظام و سیستم اداری مبتنی بر بنیادهای شرعی را آغاز کرد.

ملا محمد عمر مجاهد، مؤسس و مبتکر خیزش اسلامی که دعوت برای قیام را آغاز کرد و به تنهایی برای مبارزه با تفنگ‌سالاران و آماده کردن مجاهدین مخلص برای مقابله با آنان، اقدام کرده بود، عملاً در رأس تحریک اسلامی به‌حیث رئیس عمومی و امیر قرار گرفت. نام‌برده پس از فتح قندهار، مسئولین ادارات مهم را غرض احیای نظام حکومتی تعیین کرد.

ملا محمد حسن آخند، منحیث والی قندهار، ملا محمد آخند منحیث قومندان نظامی عمومی تحریک، ملا بورجان آخند، قومندان امنیه، ملا عبید‌الله آخند، قومندان قول اردو، مولوی عبدالسلام، مسئول میدان هوایی، مولوی احسان‌الله احسان، رئیس مستوفیت، ملا محمد عباس آخند، شاروال قندهار، ملا حاجی محمد آخند، رئیس بانک، مولوی وکیل‌احمد متوکل، رئیس اطلاعات و فرهنگ و ملا الله داد طبیب، به‌حیث رئیس گمرک تعیین شدند.

این مسئولین فعالیت در ادارات خویش را از صفر آغاز کردند. در ادارات حکومتی قندهار به‌جای نظام، آثار تفنگ‌سالاری باقی مانده بود. اولین کار طالبان این بود که ادارات خدماتی قندهار را از آثار مواد مخدر، بدکاری و وحشت تفنگ‌سالاران تصفیه کنند.

اقدام بعدی ملا محمد عمر مجاهد، در راستای توسعه و انکشاف ساختار تشکیلاتی تحریک، ایجاد و منظور کردن شورای عالی بود که در همان شرایط ابتدایی مخصوصاً در امور سیاسی و انتظامی نقش مهمی داشت. اعضای شورای عالی تحریک اسلامی که در آغاز هشت تن بودند، در ادامه در حال افزایش و کاهش مدام بود. این شورا پس از امیر تحریک اسلامی ملا محمد عمر مجاهد، دومین موقف مهم و باصلاحیت را داشت و به‌دقت به مشوره و فیصله در خصوص امور مهم می‏پرداخت.

جلسات شورای عالی، در آغاز به‌رهبری ملا محمد عمر و بعدآً بنابه مشغولیت بیش از حد او در امور نظامی، به سرپرستی ملا ربانی تشکیل می‏شد. ملا محمد عمر مجاهد، از آغاز شکل‌گیری تحریک تا فتح هرات، توجه بیش‌تر خویش را به امور نظامی مبذول داشته بود. او بیش‌تر اوقات با مسئولین نظامی مصروف بود و بعضی اوقات حتی به مناطق در حال جنگ می‏رفت. در این مرحله به امور سیاسی، امور ملکی و خدماتی، ملاقات‌ها، استقبال از پیوستن علما و طالبان جدید و بیش‌تر امور غیر نظامی دیگر از طرف شورای عالی رسیدگی می‏شد.

ملا محمد عمر مجاهد، مقام ولایت قندهار را به‌عنوان اقامت‌گاه خویش انتخاب کرده بود. در این زمان که طالبان مدارس، از مناطق مختلف دسته دسته برای پیوستن به تحریک طالبان رجوع می‌کردند، ملا محمدعمر با آنان در ساختمان ولایت دیدار می‏کرد، بیعت آنان را می‏پذیرفت، مسئولین و سرگروه‌های شان را تعیین می‏کرد و آنان را بر اساس نیاز و مصلحت به وظایف ملکی یا نظامی می‏فرستاد. تشکیلات مدارس طالبان قبل از ایجاد تحریک طالبان در داخل و بیرون از کشور با نام‌های جمعیت‌الطلبه یا اتحادیه‌های مختلف اهل‌السنه و الجماعه موجود بودند، با آغاز تحریک تمام این تشکیلات وارد همین صف واحد شدند و ملا محمد عمر مجاهد را به‌عنوان امیر خویش پذیرفتند. ملا محمد عمر، با صدور فرمان به‌تاریخ ۲۲ قوس ۱۳۷۴ هـ.ش، (۲۰/۷/۱۴۱۶هـ.ق) تمام گروه‌ها و اتحادیه‌های طالبان بیرون از تحریک را منحل قرار داد که با این اقدام، وحدت در صفوف طالبان بیش‌تر از قبل تضمین شد.

با ایجاد هستۀ اولیه نظام در قندهار، سیستم حکومتی رو به فعالیت گذاشت، شاروالی، بانک، آب‌وبرق، صحت‌عامه، معارف و ریاست‌های دیگر، خدمات خویش را از سر گرفتند. محکمه قندهار در بخش قضایی فعال شد و قاضی مشهور دوران جهاد علیه شوروی، مولوی سید محمد پاسنی، به‌عنوان رئیس آن تعیین شد. در بخش فرهنگی نیز ایستگاه رادیویی قندهار به فعالیت خویش آغاز کرد و زیر نام (رادیو صدای شریعت) نشرات خویش را آغاز کرد. جریدۀ طلوع افغان که چندین سال از چاپ باز مانده بود، چاپ و نشر آن نیز یک‌بار دیگر از طرف اطلاعات و فرهنگ آغاز شد.

یکی از امتیازهای اداره‏ طالبان در قندهار و در بخش‌های دیگر افغانستان، این بود که بر بنیادهای شرعی استوار بود و شریعت اسلامی را در هر امری به دید معتبرترین قانون می‏نگریست. همین نظام به‌دنبال فتوحات بیش‌تر به ولایت و ولسوالی‌های دیگر نیز توسعه می‏یافت.