نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
در این زمان، راهبرد ملا محمد عمر، تا حد زیادی مسالمتآمیز و مبتنی بر دعوت بود، او مکرراً به پوستههای تفنگسالاران میرفت و از آنان دعوت میکرد که دست از آزار ملت بردارند. طالبان که در هفتۀ نخست ماه سنبله سال ۱۳۷۳هـ.ش، به دند رسیده بودند، زمان شان را تا پانزدهم میزان (حدود بیشتر از یک ماه) به دعوت و مذاکره با تفنگسالاران و صاحبان ایستهای بازرسی سپری کردند تا زنجیرهای شان را خود شان از راه های عامه بردارند و از آزار ملت دست بردارند. ملا محمد عمر، با قومندانان شهر قندهار مانند سرکاتب، عبدالعلیم، امیر لالی و دیگران ملاقاتهای رو در رو داشت و داعیۀ خویش را برای شان به عرض رسانید. مرکز فرماندهی منصور، یکی از قومندانان دوران کمونیزم، در قریۀ «غر کلی» بود و نزدیک پل ترنک ایست بازرسی ایجاد کرده بود. ملا محمد عمر، به مرکزش رفت و برایش گفت که ایست بازرسی خود را بردارد. علاوه بر شهر قندهار و مناطق اطراف، مراکز دیگر تفنگسالاران، شهرک سرحدی سپین بولدک بود. آنجا نیز پوستهها و ایستهای بازرسی زیادی بالای شاهراهها ایجاد شده بود و هرنوع ظلم و جنابات، جریان داشت. ملا محمد عمر مجاهد، به کمک برخی از مجاهدین مخلص مانند ملا خالقداد و ملا دوست محمد، روند دعوت خویش را تا بولدک توسعه بخشید و درخواست خویش را به عرض قومندانان بولدک رساند که عدۀ آنان پذیرفتند؛ اما چند تن از قومندانان عمده مانند محمد نبی و اختر محمد از ایستهای بازرسی شان دست بردار نبودند.
مرکزیت طالبان در ولسوالی دند که حدود بیش از یکماه بهطول انجامید و در جریان آن هیچ جنگی واقع نشد، به تحریک طالبان قوت و نظم زیادی بخشید. در همین مرحله روند آمدن طالبان از مناطق و ولایتهای دیگر غرض همراهی با تحریک گرمتر از قبل شد و تعدادی از چهرههای شناخته شده جهاد مانند ملا ربانی ، ملا محمد غوث، ملا بورجان آخوند ، ملا نورالدین ترابی و بعضی از اشخاص دیگر زمان جهاد علیه شوروی، به طالبان پیوستند. شمولیت مجاهدین متنفذ اسبق در صفوف طالبان و رسیدن آنان به رهبری، تمام آن پندارها را در نطفه خنثی کرد که مخالفان طالبان آن را دامن میزدند و میگفتند که طالبان ربطی به جهاد اسبق ندارند؛ بلکه برای سرکوب مجاهدین بهپا خاسته اند.
در این زمان ملا محمد آخند منحیث قومندان عمومی نظامی تحریک تعیین شد. زمانیکه مذاکرات دعوتگرانۀ چند هفتهای با تفنگسالاران نتیجهای حاصل نکرد و برخی از تفنگسالارانِ بولدک حرف از جنگ زدند، بهتاریخ ۱۶ ماه میزان سال ۱۳۷۳ هـ.ش، (۳/۵/۱۴۱۵هـ.ق) ملا محمد عمر و ملا محمد آخند به انجام عملیات بالای بولدک تصمیم گرفتند.
برای تطبیق عملیات، قومندان عمومی ملا محمد آخند، ملا عبدالخالق آخند، ملا حمیدالله آخند و دوست ملا محمد ربانی (ملا محمد) و تعدادی از طالبان دیگر انتخاب شدند.
بهنقل از ملا محمد آخند، طرح جنگ از این قرار بود که از هر گروه طالبان در میوند و دند، پنج – پنج تن طالبان ورزیده فراخوانده شدند. بنا به دستور ملامحمد عمر مجاهد، احدّی نباید از این طرح باخبر شود که به کجا حمله میکنیم. بعداً این طالبان در ولسوالی ژړی به یک سرای خالی منتقل شدند. طالبان از آنجا در دو موتر هینو (که یکی از طرف حاجی بشر و دیگری از طرف جبهۀ شهید لالا ملنگ به تحریک اهدا شده بود) جابهجا شدند که در هر موتر حدود پنجاه نفر بود. هنگام حرکت تمام طالبان را در جریان گذاشتند که چه نوع عملیاتی در راه است. بالای موترها ترپال کشیده بودند تا تفنگسالاران شاهراه باخبر نشوند و طرح عملیات افشا نگردد.
هردو موتر، نارسیده به بولدک ایستادند، ترپالها از روی شان برداشته شد، ساختار عملیاتی طالبان آماده و اهداف هر گروه مشخص شد تا همزمان با رسیدن به مقصد کار بالای اهداف شان را آغاز کنند. موترها پس از توقف کوچک دوباره حرکت کرد و زمانیکه به مرکز بولدک رسید، یکی از موترها به ساختمان ولسوالی داخل شد و دیگری در ایست بازرسی ایستاد، طالبان از موتر پیاده شدند و در زمان بسیار کم تعمیر ولسوالی، گروه امنیت، تعمیر محکمه و جاهای مهم دیگر را تحت تصرف درآوردند.
طالبان، بخش غربی شهرک بولدک را در همین روز بدست گرفتند و افراد ایستهای بازرسی از چوک به سمت شرقی شهر عقبنشینی کردند و در همانجا سنگر گرفتند. جنگ تا دو روز دیگر به این دلیل تعلیق بود که مذاکرات بهواسطۀ بزرگان قومی در حال انجام بود تا ساحه بدون جنگ تصفیه شود. اما دو روز بعد، تفنگسالاران در پی جنگ تصادفی هنگام شام شکست خوردند و بولدک بهگونۀ کامل بهدست طالبان افتاد.
دیدگاهها بسته است.