نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
شخصی از پکتیا برایم حکایت کرده و گفت: «سهروز قبل، سه فرزندم در مقابل چشمانم زیر شکنجهٔ این ظالمها، به شهادت رسیدند». مؤظفین ریاست مذکور، همانند فرعون و نمرود ظالم بودند و نه از انسانیت چیزی میدانستند و نههم از اسلام، و هیچگونه ظلم و جنایتی علیه زندانیان دریغ نمیکردند.
بنده تمام شکنجههایشان را تحمل کردم و هیچ مستنطقی موفق نشد تا از من اعتراف بگیرد و در مقابل آن از اربابان خود امتیاز کسب کند. بنابراین پس از آن به من گفتند: «تو اعتراف نکردی، پس ما نیز تو را به زندان بگرام انتقال میدهیم».
خلاصه اینکه بگرام در واقع گوانتاناموی افغانستان بود که ریکاردهای جنایات ضدبشری در آن ثبت شدهاند و اگر اکنون از هر اسیری تحقیق و تفتیش صورت گیرد حتماً شاهد انواع و اقسام مظالم غیر انسانی بوده است اما مسئولان ظالم، فاسد و وحشی بگرام چند بار مکرراً توسط رؤسای جمهور آمریکا (جورجبوش، بارکاوباما، دونالد ترامپ و...) مورد تشویق و ترغیب قرار گرفتهاند.
بر اساس معلومات دفتر رسانههای وزارت امور مهاجرین: یک کودک افغان که ۲ سال و شش ماه در زندان کشور پاکستان به سر میبُرد، پس از رهایی توسط اتشه امور مهاجرین خیبر پښتونخوا در تورخم به والدین آن سپرده شد.
بعد از اینکه به هوش آمدم، کاملا از هر نوع جوابی در مقابل پرسشهایشان، عاجز و ناتوان بودم. فردای آن روز، تقریبا ساعت ۱۰:۰۰ قبلازظهر بود که با بیرحمی و بیعزتی تمام، با پای برهنه دوباره مرا به همان اتاق کثیف انتقال دادند و دروزاه را بستند و خودشان به جوی آب رفتند، تا چهرههای کثیف خودشان را بشویند.
با وجود اینکه بگرام تکراریترین اسم در تاریخ افغانستان و نام آشنا در ادبیات کشور میباشد اما در دو دههٔ اخیر مردم از شنیدن نام آن به سبب ساختن میدان هوایی و زندان بزرگ در آنجا پس از اشغال جهانی، بیزار بودند.
تقریبا ساعت ۱۰:۰۰ شب بود که مرا دستبسته پیش قومندان زمریالی بردند. از شدت قیدبودن ولچکها، درد شدیدی را در دستانم حس میکردم، و آثار زخم بر تمام بدنم ظاهر بود.
پس از چهارسال رهایی از زندانی ( خاطرات اولین بار زندانی شدن شیخ رحیم الله را نیافتیم)، باریدیگر در سال ۱۴۳۳ ه.ق، در اول ماه مبارک شعبان، در ولسوالی علیشینگ ولایت لغمان، سر پل اسلامآباد، توسط افراد ظالم قوماندان زمریالی که علیه من کمین کرده بودند، گرفتار شدم. بعد از گرفتارشدنم، همانند گرگهای وحشی و […]
بخش نخست ترجمهٔ کتاب "د پنجرو شانه" به قلم جاوید افغان و ترجمهٔ محمدصادق طارق.
خاطرات تلخ زندانیان دوران بیستسالهی جهاد و انقلاب افغانستان
با وجود تحریمهای ظالمانه قطبهای منطقه و قدرتهای جهانی، اما تحریمها هم با تلاش و پشتکار بزرگان امارت اسلامی خواهند شکست.
قسمتی از خاطرات تلخ زندان، به روایت یکی از مجاهدین امارت اسلامی