• تاریخ : دوشنبه, ۱۹ سنبله , ۱۴۰۳
  • ساعت :

    امید

    امید امید داشت قسمت هجدهم
    اسد ۲۲, ۱۴۰۳
    رمان

    امید امید داشت قسمت هجدهم

    مادر امید جواب داد که پیش‌ترها در همین محدوده بالون‌های سفید رنگ بزرگی در هوا معلق بودند و هر کسی در مورد آن‌ها تحلیل‌های مختلف خودش را داشت یکی می‌گفت که به این‌ها دوربین‌های قوی‌ای نصب است

    امید امید داشت
    اسد ۹, ۱۴۰۳

    امید امید داشت

    امید که به صحبت‌های مادر و مادربزرگ کابلی گوش می‌داد از سر کار آمدن امارت اسلامی خیلی خوشحال بود و در دل خود قند آب می‌کرد و با خود می‌گفت که الحمدلله نشانه‌های امیدواری در ولایت‌های مختلف وطنم به چشم می‌خورد و یقینا وعدۀ خداوند راست است که می‌فرماید: بعد از هر سختی آسانی است.

    امید امید داشت این قسمت: امید صاحب وظیفه می‌شود
    سرطان ۲۵, ۱۴۰۳

    امید امید داشت این قسمت: امید صاحب وظیفه می‌شود

    هر کسی به جای مشخص شدۀ خودش نشست و امتحان شروع شد و چون امید کتاب‌ها را خوب خوانده بود توانست جواب همۀ سوالات را بنویسد و در نهایت امتحان با نظم خوب به پایان رسید.

    امید، امید داشت/بخش دوازدهم
    سرطان ۴, ۱۴۰۳

    امید، امید داشت/بخش دوازدهم

    مادر و پسر در حال گفتگو بودند که گوشی امید زنگ خورد. گوشی را جواب داد. از طرف ادارۀ تذکره‌های الکترونیکی زنگ زده بودند و به امید خبر دادند که نوبت بایومتریک او رسیده است

    آیا هنوز هم امید بیداری است؟!
    جوزا ۱۰, ۱۴۰۳

    آیا هنوز هم امید بیداری است؟!

    تصور کنید ۳۶ هزار شهید، بیش از هشتاد‌هزار زخمی و هزاران آواره و درمانده! پس دو میلیارد مسلمان روی این کره خاکی چکار می‌کنند، وقتی نتوانند دو میلیون مسلمان را از چنگال ددمنشان درنده و حامیان مجرم‌شان نجات بدهند؟ آیا منتظر هستیم آمریکا جنایت‌کار، فرانسه خون‌خوار و بریتانیای پیر به داد آنان برسند؟ این در حالی است که دست‌های خودشان آغشته به‌خون کودکان فلسطینی هستند.

    امید امید داشت/بخش نهم
    ثور ۱۱, ۱۴۰۳

    امید امید داشت/بخش نهم

    شرح حال دوران حکومت سابق در قالب قصه‌ی جوانی به نام امید

    امید، امید داشت/ بخش هشتم
    دلو ۳۰, ۱۴۰۲
    ۲۶ دلو

    امید، امید داشت/ بخش هشتم

    روایتی از کودک این وطن در یکی از سالگرد‌های شکست شوروی در افغانستان در دوره حکومت سابق

    go Up