نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
در جریان دیدار جناب عالیقدر امیرالمؤمنین -حفظهالله- با اساتید پوهنتون کابل، ایشان سخنانی مهم و پندهای آموزندهای فرمودند که هر کدام از آنها میتواند مشعل راهی برای آینده درخشان وطن باشد و مسئولان کشور و مردم ملکی با تأسی به این سخنان و استفاده از آنها میتوانند باعث ترقی و پیشرفت کشور و سبب آبادانی و عمران آن باشند.
ایشان در بخشی از این سخنان با مثالی بسیار زیبا و جالب، جایگاه خویش را در نظام امارت اسلامی برای ملت و مردم بیان کرده و فرمودند:
«شما به منزله اولاد من هستید و من در برابر شما مسئول هستم. شما به من حیثیت پدری بدهید تا من به شما حیثیت فرزندی بدهم، در غیر اینصورت موفق نمیشویم».
این سخن حکیمانه و ماندگار در واقع برگرفته از آموزههای دینی و اسلامی میباشد و از یک طرف جایگاه رهبر و امیر را تبیین نموده و از طرف دیگر سنگینبودن و دشواری این مسئولیت را نشان میدهد، و در آخر سخنیست آغشته با مسئولیتپذیری و تعهد.
آری رهبر حکومت و امیر نظام اسلامی در مقابل دیدگان نخبگان و فرهیختگان ملت اعلام میکند و از آنان هم میخواهم که جایگاه پدربودن او را بپذیرند و همانند فرزندان نیک و صالح کمکحال و همکار او بوده و در ادای این مسئولیت سنگین و دشوار با دلسوزی و خیرخواهی با او مشارکت نمایند.
در واقع این سخن عالیقدر امیرالمؤمنین برگرفته از آموزههای صحیح و تعالیم ناب رسول خدا -صلیاللهعلیهوسلم- است؛ چونکه ایشان هم خود را پدر ملت معرفی نموده و همه آحاد جامعه و افراد امت را فرزندان خود قلمداد مینماید، چنانکه در حدیثی که از سیدنا ابوهریره -رضیاللهعنه- روایت شده است رسول خدا -صلیاللهعلیهوسلم- فرمودند: «إنما أنا لکم بمنزله الوالد أعلمکم؛ من همانند پدر شما هستم و در زمینه آموزش و تعلیم و تربیت شما مسئول و متعهد میباشم».
تاریخ بهترین گواه است که رسول خدا -صلیاللهعلیهوسلم- در زمینه تعلیم و تربیت آحاد امت خود چقدر زحمت کشیده و تلاش نمود و در این زمینه تا چه حدی مؤفق شد.
از آنجایی که خود جناب عالیقدر امیرالمؤمنین -حفظهالله- یک روحانی برجسته و یک استاد تفسیر و حدیث هستند به خوبی معنا، مفهوم و مسئولیت بسیار سنگین واژهٔ مقدس «پدر» را درک نموده و از دشواری و سختی جایگاه آن اطلاع کافی دارد. هنگامی که اعلام میکند که انتظارم از نخبگان و فرهیختگان ملت آن است که من را نه بهعنوان یک حاکم، پادشاه، سلطان و امیر بلکه به عنوان یک «پدر» بپذیرید و شما هم همانند فرزندان صالح و نیکوکار در کنارم بمانید، میخواهد این پیام را بدهد که در جایگاه رهبر و زعیم یک ملت تمام افراد ملت را -با وجود تمام تفاوتهای دینی، مذهبی، زبانی، قومی و نژادی- به چشم یک خانواده نگاه کرده و با همه به صورت عادلانه و منصفانه رفتار خواهد نمود و همهٔ مزایا و امکانات موجود را با همگان شریک نموده و از همهٔ ملت در مقابل سختیها و دشواریها حمایت خواهد نمود و اجازه نخواهد داد به کسی آسیبی برسد و یا فردی تلف شود.
چنانکه در سنن أبیداود از عبدالله بن عمرو -رضیاللهعنهما- روایت است که رسول خدا -صلیاللهعلیهوسلم- فرمودند: «کفى بالمرء إثماً أن یضیع من یقوت؛ برای بدبودن یک انسان همین کافی است که افراد زیردستش (به خاطر سهلانگاری و عدم مسئولیتپذیریاش) تلف شوند».
بلی، رهبر و پیشوای ملت تصمیم گرفته است در برابر همهٔ دشمنان و بدخواهان با رشادت و شجاعت از همهٔ افراد ملت همانند فرزندان و خانوادهٔ خود حمایت و پشتیبانی نموده و نگذارد کوچکترین آسیب و زیانی از طرف دشمن به آنان برسد. ایشان تصمیم دارد همانند یک پدر شفیق و دلسوز همهٔ فرزندان خود را به آغوش گرفته و برای صلاح و رستگاری آنان تمام داشتههای خود را هزینه کند، تا فرزندان را به سلامتی و موفقیت به سرمنزل مقصود برساند.
رهبر و پیشوای ملت تصمیم گرفته است با قاطعیت و جدیت پدرانه -همراه با لطف و محبت پنهانمانده- فرزندان خود را انسانهایی برومند، شجاع، دلیر، جنگجو، صبور و شکیبا تربیت کند که از داشتههای خود به نیازمندان و فقیران ببخشند، دیگران را نرنجانند، ظلم نکنند و در برابر ظالم تسلیم نشوند، علم بیاموزند و برای امت و جامعهٔ خود افرادی مؤثر و تأثیرگذار باشند.
اما ایشان انتظار دارد که فرزندان او با نیکی و احسان با او رفتار کنند، از شادی و تبسم و لبخندش لذت ببرند و از خشم و عصبانیت او حساب ببرند، در شادی و غم و در خوشی و عزا، در داشتن و نداشتن، فرزندان مطیع و فرمانبردار باشند، احسانات و خدمات پدر را همواره مدنظر داشته باشند و سعی کنند با محبت و اطاعت و فرمانبرداری، این احسانات را جبران کنند، با دشمنان پدر بجنگند و با دوستانش مهر بورزند.
بلی، امیرالمؤمنین زمان تصمیم دارد که هم خود و هم همهٔ فرزندان خود را از جهنم سوزانِ جنگ، اختلاف، برادرکشی، دودستگی، فقر، نداری، ناامنی و… بهسوی گلستانِ صلح و سازش، اتحاد و همدلی، برابری و عدالت و توسعه و پیشرفت رهنمون سازد و حال نوبت فرزندان است که ثابت کنند چقدر قدردان چنین پدری دلسوز و مهربان هستند و چقدر حاضراند تا از او و خواستههایش حمایت نموده و اراده و خواستههای او را برآورده سازند!
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاهها بسته است.