نگاهی مختصر به زندگی شهید قومندان ملا محمد رحیم

شهید قهرمان و مجاهد کبیر قومندان ملا محمد رحیم خلیل فرزند مرحوم ملا نورمحمد و برادر بزرگتر شهید حافظ عبدالعزیز زلمی باشندهء اصلی قریهء سرپورست ولسوالی قره باغ ولایت غزنی ، ۳۵ سال پیش از امروز در ولسوالی اشکمش ولایت قندوز دیده به جهان فانی گشود. زندگی شهید قهرمان ملا محمد رحیم خلیل واقعا از […]

شهید قهرمان و مجاهد کبیر قومندان ملا محمد رحیم خلیل فرزند مرحوم ملا نورمحمد و برادر بزرگتر شهید حافظ عبدالعزیز زلمی باشندهء اصلی قریهء سرپورست ولسوالی قره باغ ولایت غزنی ، ۳۵ سال پیش از امروز در ولسوالی اشکمش ولایت قندوز دیده به جهان فانی گشود.
زندگی شهید قهرمان ملا محمد رحیم خلیل واقعا از پستی و بلندی، شیرینی و تلخی، حماسه ها، قربانی ها، فداکاری ها، قهرمانی ها و شاهکارها مملو بود که بیشتر به یک داستان حماسی شباهت دارد.
 
 از وقتی که خبر شهادت شهید به من رسید، تصمیم گرفتم که در مورد زندگی ، خاطرات و کارنامه های شهید مذکور معلومات مختصری جمع آوری نموده و بحضور شما خوانندگان محترم پیشکش نمایم، باور کنید که تا مدت زیادی این توان و طاقت را نداشتم که کاری در این مورد انجام دهم، زیرا از یکسو برای معرفی زندگی سر افراز قهرمانانهء ایشان الفاظ مناسب نبود و از جانب دیگر خبر شهادت ایشان تا هنوز هم برایم به شکلی غیر قابل پذیرش است.
 
به هرحال! میخواهم بصورت مختصر دربارهء مرحله های مختلف زندگی غازی و قهرمان شهید خلیل را به حضور محترم شما تقدیم کنم
.
الف- زندگی خانوادگی:
قهرمان شهید قومندان ملا محمد رحیم ، که نامهای مستعارش در میادین فعالیت های جهادی نخست نائب، بعد از آن عارف و بعد از آن خلیل بود که تا آخر زندگی به همین نام خلیل مشهور بود، ایشان در یک خانوادهء متولد گردید که از لحاظ اقتصادی ضعیف بود ولی بخاطر دیانت خانوادگی و از برکت تشویق و تلاش های پدر مرحومش بعد از ختم مرحلهء طفولیت برای فراگیری علوم دینی کوچه به کوچه، قریه به قریه و ولایت به ولایت رهسپار گردید.
ایشان تا پایان زندگی اهمیت چندانی به مشکلات و سختی ها قائل نبود وهمراه با برادر خوردتر خود قومندان شهید زلمی شانه به شانه ، راه واقعی خدمت و درس جهاد را پیشهء خود ساخته بود.
 
برادر کوچکتر ایشان شهید قاری عبدالعزیز زلمی نیز در زمان خودش یکی از مجاهدین مشهور، بهادر و قهرمان و  سرگروپ مجاهدین بود، که تقریبا پنج یا شش سال قبل از شهادت ایشان تحت قیادت قومندان نام آور و قهرمان شهید ابومنصور( کسی که کارنامه های عظیم و بی مثالی  همانند دستگیری ۲۳ تن از کوریایی ها را انجام داده بود) بر خلاف صلیبیان اشغالگر و غلامان آنها بعد از جنگ های فراوان ، بلاخره در یک حملهء ناجوانمردانهء دشمن به شهادت رسید.
 
ب- تعلیمات:
شهید قومندان خلیل تعلیمات ابتدائی و اولیه را علاوه بر اینکه از اساتید منطقهء خود فرا گرفت در ولسوالی شلگر و ولایات دیگر کشور همانند قندوز و لغمان از اساتید و علماء کرام مختلف فرا گرفت. همچنین کتب متوسطهء دینی رادر دوران جهاد جاری با استفاده از فرصت های پیش آمده از زمستان  و تعطیلات به شکل وقفه ای در دیار هجرت از نزد استادان جید کشور همانند شیخ الحدیث مولوی عبدالروف صاحب، شهید مولوی عبدالوهاب صاحب و مولوی عبدالحبیب صاحب و علاوتا دورهء نیمه تمام تجوید و قرائت را نیز انجام داد.
ایشان با توجه به وضعیت جهادی و ضروریات استفاده از امکانات عصری نظامی با تحمل مشکلات فراوان در مناطق مختلف تعلیمات نظامی و تجارب حربی کافی را یاد گرفته و بدست آورد.
 
دوستان و هم اتاقی های شهید خلیل که با ایشان در دوران درس  همراه بودند، او را یک طالب ذکی، با حیا، متقی ، خادم و مودب تعریف می کنند.
 
ج- وظیفه و مسئولیت ها:
غازی و قهرمان شهید خلیل علی الرغم اینکه در زمان شروع تحریک اسلامی طالبان بر علیه اوباش های شر و فساد یک طالب خوردسال بود، اما از زمان حاکمیت امارت اسلامی تا وقت سقوط آن بحیث یک سپاهی فداکار در تشکیلات مختلف در حالی شرکت می نمود که از لحاظ سنی خوردسال و نوجوان بود و چندین مرتبه از سوی بزرگتر ها به خانه بازپس فرستاده شده است، اما به سبب عشق و علاقه به جهاد با این صف جهادی به اخلاص متعهد بود که توانست توجهء بزرگان منطقه ای امارت اسلامی را به خود جلب کند.
از اینرو هنگامی که به لغمان رفت در آنجا به امر والی وقت ملا محمد اسحاق آخندزاده ، تحت ریاست قومندان ملا محمد یعقوب عاصم حفظه الله در قطعهء منتظره بحیث مسئول مالی مقرر گردید که در این پست با امانت داری و صداقت کامل تا زمان تجاوز ناروای استعمارگران صلیبی و سقوط امارت اسلامی خدمت و وظیفه انجام داد.
 
 
د- در جهاد مقدس بر علیه اشغال:
هنگامیکه استعمارگران صلیبی به سرکردگی آمریکا، سیزده سال قبل از امروز بر حریم مقدس افغانستان تجاوز و حمله کردند، قهرمان شهید خلیل بحیث یک مجاهد و سپاهی امارت اسلامی آرام ننشست، بلکه بر اساس مجبوریت های خاص و بعد از یک وقفهء کوتاه در سال ۱۳۸۴هـ ش بروز نخست انتخابات نمائشی به شکل انفرادی همراه با تعداد محدودی از دوستان همرازش بصورت مخفیانه و بدون داشتن امکانات کافی چندین مرتبه تلاش نمودند تا انفجاراتی را بر خارجی ها و اجیران داخلی انجام دهند، اما از آنجائیکه ماین های مستعمله کهنه و زنگ زده بودند و از جانب دیگر انها در مراحل ابتدائی بودند، نتوانستند پروسهء انتخابات در منطقه را مختل و از بین ببرند.
 
اما بعد از ان مرحله به مرحله به جمع آوری و ترغیب دوستان نزدیک و بزرگان جهادی آغاز نمود که لله الحمد در مدت بسیار کمی آنچنان موفق گردید که علی الرغم داشتن امکانات محدود و بسیار کم یک صف قوی و مسنجم را ترتیب داد و با این مفکوره دها تن از جوانان با احساس دیگر را تربیه نموده و به میدان مقابله عرضه داشت.
 
هـ- دست آوردها و کارنامه های خاص:
قهرمان شهید خلیل توسط فکر و ذکاوت مبتکر خود  و مشوره های دوستان و بزرگان خود در اوایل جهاد بجای حملات تهاجمی و کمین تمرکزش بر انفجارات بود و در مربوطات ولسوالی قره باغ ، خصوصا بر روی شاهراه عمومی کابل – قندهار دها عراده از تانک های زره ای، موترهای نظامی و عساکر اشغالگران خارجی و اجیران داخلی را به جهنم واصل نمود.
یکی از همسنگران شهید خلیل میگوید: ایشان همیشه در هنگام انفجارات آماده سازی و جاسازی مواد و ماین ها را از نزدیک مشاهده می کرد تا خدای ناکرده کدام مجاهد  متضرر نگردد و یا باعث تلفات جانی نگردد، اما …. قسمت طور دیگری اتفاق افتاد.
ایشان در سطح ولایت بحیث ماهر و استاد انفجارات شناخته شده بود و صدها مجاهد را در این بخش تعلیم داده و تربیه نمود. در نتیجهء این مهارت ایشان مجلهء مورچل در سال ششم و شمارهء سوم خود با شهید خلیل در این مورد مصاحبه ای را انجام داده بود و همچنین ویدیوهایی که در ان صحنه های انفجاراتی که خودشان آماده و منفجر کرده بودند را در اصدار شماره ۴۲ تحت نام میدان حماسه ثبت و نشر نمود.
 
و- خصوصیات، عادات و قربانۍ:
شهید قومندان ملا محمد رحیم خلیل (تقبله الله) همیشه بر اساس فرمودهء الهی  (أَشِدَّاء عَلَى الْکُفَّارِرُحَمَاء بَیْنَهُمْ)
رفتار مینمود، در کنار اوصاف نیک دیگر خداوند متعال برای ایشان فکر عمیق و خصوصیات قیادت ، شعور سیاسی، رفتار ملایم و متواضع و شخصیتی متعادل و مهربان عطاء نموده بود.
ایشان همیشه به دوستان و همسنگرانش توصیهء رفتار نرم و شایسته با ملت، و احترام به شعایر دینی، بزرگان، علماء ، محاسن سفیدان و متنفذین قومی مینمود و از آنان میخواست که به ارزشها و عرف مردم احترام قائل شوند.
 
همچنین مخالفت شدید با نفاق فی مابین مجاهدین، گروپ و گروپ سازی، غیبت، تخریب و دیگر افعال و خصوصیات منفی داشت و مجاهدین تحت امرش را امر می نمود که از اینگونه افکار و اعمال منفی دوری کنند.
بخاطر اینکه عشق و محبت  به فداکاری و قربانی در فطرت و ضمیر شهید آمیخته شده است، بنابر این ایشان علاوه بر زخمی شدن های سطحی ، دو مرتبه در جنگ رودررو با دشمن و در آخرین بار چهارماه قبل از شهادت در روز دوم ، دور دوم انتخابات جعلی و نمائشی سال ۱۳۹۳ هـ ش  بشمول شهید قهرمان فتح الله همراه با هفت ۷ تن از همسنگران خود یکجا مورد حمله و بمبار طیارهء بی پیلوت آمریکائی قرار گرفتند که تمام دوستان دیگرش شهید شدند و ایشان به شدت زخمی گردیده بود که نجات یافت.
 
آن لحظه هنوز هم در چشم من ظاهر میشود که بعد از حادثهء فوق در هنگام یادآوری خاطرات همسنگران شهیدش بسیار افسوس مینمود و میگفت که ای کاش! یا همه زخمی میشدیم و یا هم من نیز همراهشان شهید میشدم. وای……
 
ز- مسئولیت و امورات جهادی:
 همانگونه که قبلا ذکر کردیم ، زندگی قهرمان شهید خلیل (تقبله الله) به فضل الله تعالی قدم به قدم با فتوحات، نصرت ها و دست آوردها همراه و همگام بود.
به این اساس در چندین سال گذشته از جانب مسئولین محترم نظامی در ولسوالی های مختلف بار بار بحیث سرپرست و مسئول نظامی ایفای وظیفه نموده است که از بخت نیکش در هنگام مسئولیت اکثریت مردم ملکی ، بزرگان و مجاهدین از او راضی و خشنود بودند.
 
همچنین در اوایل سال جاری از جانب مسئول نظامی ولسوالی و مشورهء سرگروپ ها از او خواسته شد که برای نجات و خلاصی ساحات و مناطق بالایی ولسوالی قره باغ از وجود اربکی های وحشی یک پلان قوی را طرح و عملی سازد،  که در نتیجه با همکاری تعداد کثیری از مجاهدین فدائی در مدت کوتاهی توانست که مناطق مذکور را پاکسازی و تحت تسلط مجاهدین در آورد، در اینجا برای نمونه میتوانیم از پوسته های قبرغی، میره کو، قلعهء اکبر خان ، و تعدادی از پوسته های یاد کنیم که لله الحمد تحت قومندانی شهید خلیل و هماهنگی و همکاری تمام مجاهدین منطقه یکی پس از دیگری فتح گردیدند.
 
همچنین شهید خلیل تقبله الله تا آخرین لحظات زندگی خود بحیث معاون گروپ خالد بن ولید(رض) خدمات شایان قدری انجام داد. ایشان در کنار جهاد به دعوت نیز ادامه میداد ایشان یک هفته قبل از شهادت خویش یک برادر با احساس بنام محمد حنیف را از صف دشمن بیرون نموده و با مجاهدین یکجا ساخت.
 
هـ – شهادت:
این قهرمان ،غازی و حماسه ساز سرزمین افغان بتاریخ ۳۰ میزان سال جاری ۱۳۹۳ هـ ش مطابق به ۲۴ اکتوبر ۲۰۱۴ میلادی ساعت هشت ۸ شب چهارشنبه در هنگام جاسازی ماین جام شهادت را نوشید و به سفر ابدی بسوی جنت رهسپار گردید.
انا لله و انا الیه راجعون
 
با استناد به برگ های زرین تاریخ اسلامی گفته میتوایم که این دین، این امت و این ملت عاشق به جهاد و آزادی در هر وقت و زمان پیشگامان و قهرمانان  خود را از دست خواهند داد ، اما خداوند متعال جل جلاله این خالیگاه را بسیار زود طوری پُر میکند که از توقع و انتظار انسان بیرون است.
 
الله رب العزت خالیگاه این شهید و شهدای دیگر قهرمان را هرچه زودتر در نعم البدل بهتر پُر نماید.
  آمین ثم آمین!
ارواح تمام شهداء شاد، راهشان روشن، رهروانش فراوان و یادشان جاودانه باد.