شخصیت و زندگی فاتح کابل شهید ملا بورجان – رحمه الله –

بازنشر به مناسبت ۲۴مین سالروز فتح کابل به دست امارت اسلامی و ۲۴مین سالروز شهادت ملا بورجان رحمه الله شاهد غزنیوال // ترجمه : حبیبی سمنگانی شهید ملا امین الله مشهور به ملا بورجان – رحمه الله – فرزند حاجی ملا محمد صادق و نواسه ملا موسی جان در سال ۱۳۷۹ هجری قمری مصادف با […]

بازنشر به مناسبت ۲۴مین سالروز فتح کابل به دست امارت اسلامی و ۲۴مین سالروز شهادت ملا بورجان رحمه الله

شاهد غزنیوال // ترجمه : حبیبی سمنگانی

شهید ملا امین الله مشهور به ملا بورجان – رحمه الله – فرزند حاجی ملا محمد صادق و نواسه ملا موسی جان در سال ۱۳۷۹ هجری قمری مصادف با ۱۹۵۸ میلادی در قریه تلکان در مربوطات ولسوالی پنجوایی ولایت قندهار در خانواده مجاهد و دیندار چشم به جهان فانی گشود.

آموزش :

شهید ملا بورجان – رحمه الله – چون در یک دودمان علمی زاده بود پدر بزرگوارش آرزو داشت پسرش نیز همچون نیاکان خود جاده علمی را پیش رو بگیرد و مصدر خدمت برای دین و میهن گردد، اما تقدیر الهی این بود که او هنوز در دهه دوم زندگی خود قرار داشت که پدر مهربانش رحلت نمود. او سال های بعدی زندگیِ پر نشیب و فراز را دور از سایه شفقت پدر و زیر سرپرستی مادر برای حصول علم وقف نمود. چون شوق فراوان با علوم دینی داشت کتاب های ابتدایی و متوسطه را در شرایط بسیار دشوار در مساجد و مدارس منطقه فرا گرفت.

جهاد و مبارزه بر ضد کمونیست ها :

شهید ملا بورجان – رحمه الله – هنوز درسهای دینی خود را تکمیل نکرده بود که کمونیست ها توسط کودتا زمام قدرت را در افغانستان به دست گرفتند. شهید ملا بورجان آن زمان در عنفوان جوانی قرار داشت و در پهلوی اشتیاق با تعلیم و تعلم، شوق جهاد و سنگرهای جهاد نیز در قلب او موج می زد. لوای جهاد و مقاومت اسلامی بر ضد کمونیست ها به شمول زون جنوب غرب در تمام ولایات افغانستان برافراشته شده بود. کمونیست ها علما، اساتید و صاحبان مفکوره اسلامی را در سراسر کشور به اتهام خصومت با دولت و عقیده کمونیسم به زندان ها می انداختند و سپس همچون صلیبیان امروزی و مزدوران آن ها بدون اتکا به اسناد و شواهد، توسط محاکم ظالم کمونیستی به شهادت می رساندند. کمونیست ها بعضی از استادان شهید ملا بورجان – رحمه الله – را نیز به بهانه مزاحمت در راه سوسیالیسم به اسارت گرفته و سپس مظلومانه به شهادت رساندند. شهید ملا بورجان در همان شب و روزها درس و مدرسه را ترک گفت و عازم جبهه جهادی شد. او در سن ۲۵ سالگی زندگی جهادی خود را در حوزه جنوب غرب کشور از جبهه قومندان مشهور جهاد و مقاومت حاجی ملا محمد آخند آغاز کرد. او در فداکاری و جانفشانی از همه همسنگران خود غیورتر و دلاورتر بود و در مدت کوتاهی به دلیل شجاعت و شهامت خاصی که داشت به عنوان دلیر ترین مجاهد جبهه شناخته شد و در منطقه به صفت مجاهد زیرک و با تکتیک شهرت یافت.

حوزه جنوب غرب به ویژه شهر قندهار در دهه هشتاد میلادی مرکز جنگ ها و عملیات های خونین درمیان مجاهدین و شوروی ها و مزدوران آن ها – خلقی ها و پرچمی ها – بود. روزی نبود که ده ها عراده وسایط زرهی و چندین عساکر شوروی در عملیات های مرگبار مجاهدین در مرکز و مربوطات ولایت قندهار از بین نمی رفتند. ولایت قندهار به سبب حیثیت سوق الجیشی خود برای شوروی ها و رژیم دست نشانده شان در کابل، دارای اهمیت زیادی بود (چنانکه امروز برای امریکای ها و مزدوران شان بسیار مهم است) . لذا آن ها برای کنترول آن و جلوگیری از فعالیت های مجاهدین درین منطقه بسیار متوجه بودند.

آن ها برای حفاظت شهر قندهار کمربندهای مستحکم امنیتی در اطراف آن ساخته بودند و محافظان روسی و افغانیِ آن کمربندها را به مدرن ترین وسایل حربی مجهز کرده بودند. مجاهدین نیز تلاش داشتند این شهر مهم را هدف حملات پیهم قرار بدهند و در محاصره خود نگه دارند. مجاهدین نیز در محله جات، پاشمول، خوشاب و مناطق دیگر برای محاصره شهر و انجام دادن عملیات ها، کمربند های نظامی تشکیل داده بودند و مجاهدین ورزیده و با تدبیر را با وسایل پیشرفته در آن کمربندها جا بجا نموده بودند. شمار آن مجاهدین به صدها تن می رسید و آن ها وابسته به تنظیم های مختلف جهادی بودند. اما رهبری آن مجاهدین به دوش شهید ملا بورجان بود. او هرچند وابسته به حزب اسلامی مرحوم مولوی محمد یونس خالص بود، اما به سبب شهرت جهادی و نیکنامی خود در قلب همه رهبران جهادی جایگاه خاصی داشت. رهبران جهادی به لیاقت نظامی، فهم عسکری و دلاوری او باور کامل داشتند و به همین اساس او را مسئول عمومی خط اول شهر قندهار انتخاب کرده بودند. آنانیکه در جهاد بر ضد شوروی سهم گرفته اند شهادت می دهند که شهید ملا بورجان نخستین کسی بود که حملات چریکی را در روز روشن بر مراکز شوروی ها و خلقی ها درین منطقه آغاز نمود.

شهید ملا بورجان الگوی شهامت، غیرت، دلاوری و فداکاری بود. دشمن از او بسیار می ترسید. در عملیاتی که او شریک می شد مجاهدین باور می داشتند که پیروز می شوند. مجاهدین یکشب پلان گرفتند بر یک مرکز مهم شوروی ها در شهر قندهار عملیات انجام بدهند، فرماندهی آن عملیات به دوش شهید ملا بورجان بود، او چند تن مجاهدینِ آزموده و ورزیده را انتخاب کرد، که مرحوم امیرالمؤمنین ملا محمد عمر مجاهد نیز شامل آن ها بود، آن چند نفر مجاهدین به سوی مرکز نظامی دشمن حرکت کردند، شماری دیگری مجاهدین در اطراف مرکز جا بجا شدند و خود شهید ملا بورجان در جوار آن مرکز بر بام یک ساختمان بلند شد و نگاه کرد که تعداد زیادی از عساکر شوروی و خلقی های مزدور در داخل مرکز مشغول پربازی هستند، شهید ملا بورجان فی الفور راکت را که در پایین نزد مجاهدین بود بر بام همان ساختمان بلند کرد و دشمن را غافلگیر نموده، چندین نفر دشمن را کشته و زخمی ساخت و خودش با تمام مجاهدین سالم به مراکز خود برگشتند.

نیروی بزرگی شوروی ها در سال ۱۹۸۸ میلادی به ولسوالی ارغنداب ولایت قندهار که در آن زمان مرکز محکم و مهم مجاهدین پنداشته می شد تشکیل شد. رهبری آن قوه را جنرال بورس گروموف، آخرین فرمانده نیروهای شوروی سابق در افغانستان به عهده داشت. مقامات نظامی شوروی اعتراف داشتند این بزرگ ترین قوای آن ها در افغانستان بود و تعداد زیادی طیارات جنگی و وسایط زرهی شامل این قوه بود. جنرال بورس گروموف در کتاب خود «لشکرهای سرخ در افغانستان» در مورد تشکیل این نیروی بزرگ و مقاومت شدید مجاهدین در برابر آن بحث مفصل داشته است. ارغنداب ولسوالی پر جمعیت و زراعتی است و در پنج کیلومتری شمال غرب شهر قندهار موقعیت دارد. ولسوالی شاه ولی کوت در شمال، ولسوالی خاکریز در شمال غرب، ولسوالی ژری در غرب و شهر قندهار در جنوب شرق آن قرار دارد. این ولسوالی چون به اساس موقعیت استراتژیک خود نقش مهم در کنترول و سقوط شهر قندهار داشت، شوروی ها نیروی بزرگی را به این ولسوالی فرستاده بودند.

عساکر شوروی فرمانده مشهور جهادی حوزه جنوب غرب و مسئول عمومی مجاهدین ارغنداب ملا نقیب الله را با همه مجاهدین شان از ۳۳ روز به اینسو در این ولسوالی محاصره کرده بودند. شهید ملا بورجان نیز در ساحات پاشمول و محله جات از سوی عساکر شوروی با تهدید مواجه بود. اما او تحمل نتوانست مجاهدین ارغنداب زیر بمباردمان مرگبار شوروی ها محاصره بمانند. همان بود که با تعداد زیادی از مجاهدین به منطقه رفت و خط های حلقوی نیروهای شوروی را ناگهان از عقب مورد حمله تکتیکی قرار داد، دشمن را پراگنده ساخت و مجاهدین را از محاصره نجات داد. این حمله کمرشکن، شوروی ها را وادار ساخت تا از ارغنداب عقب نشینی بکنند و سپس آن ها تا هنگام خروج از افغانستان دوباره جرات نتوانستند کدام مرکز مجاهدین را در ولایت قندهار محاصره بکنند و یا هم بر آن هجوم ببرند. این کارنامه تاریخی شهید ملا بورجان به شهرت و محبوبیت او دیگر هم افزود. این امتیاز خارق العادۀ شهید ملا بورجان بود که دشمن هیچگاه جرات نداشت بر او یورش ببرد، بلکه همواره شوروی ها و مزدوران شان آماج حملات مرگبار او قرار می گرفتند. او در دوران جهاد با شوروی ها، تمام سال های مقاومت را در حوزۀ جنوب غرب کشور به صفت فرمانده شهره و ورزیده مجاهدین در مبارزه با قشون سرخ شوروی و مزدوران آنان سپری نمود و دو بار در جریان درگیری ها به شدت جراحت برداشت. شهید ملا بورجان – رحمه الله – پس از فروپاشی نظام کمونیستی به رهبری داکتر نجیب همچون بسیاری از مجاهدین مخلص در خانه نشست و در جریان زد و خورد تنظیم ها به نفع هیچ یکی از احزاب نجنگید.

نقش مهم شهید ملا بورجان در تأسیس تحریک اسلامی طالبان :

تحریک اسلامی – ملی طالبان در افغانستان در حالی آغاز شد که بیشتر مجاهدین مخلص همچون شهید ملا بورجان – رحمه الله – از رسیدن به آرمان های مقدس جهاد چهارده ساله شان نا امید شده بودند، آتش خانه جنگی ها روز بروز شعله ور تر می شد و یک اداره فاسد و بی اختیار بر خلاف آرزوهای یک و نیم ملیون شهدای کشور در کابل حاکم بود. برای آنانیکه قربانی ها و جانفشانی های زیادی را برای قیام نظام خالص اسلامی متقبل و متحمل شده بودند و نزدیک ترین خویشاوندان و شیرین ترین دوستان شان را از دست داده بودند، این وضعیت قابل تحمل نبود و چون عزم راسخ و اراده محکم داشتند آرام نشستن و یا تسلیم شدن به آن وضعیت را جفا با خون شهدا می دانستند. شهید ملا بورجان نیز از آن رهروان راسخ العقیده، اولو العزم و خستگی ناپذیر کاروان جهاد و مقاومت بود. او برای رسیدن به آرمان پاک خود از روز اول در پهلوی مؤسس تحریک اسلامی طالبان ملا محمد عمر مجاهد – رحمه الله – ایستاده شد، از جولایی ۱۹۹۴ تا ۲۷ سبتمبر ۱۹۹۶ میلادی تا تصفیه کابل در پیروزی های نظامی و سیاسی طالبان نقش بزرگی ایفا نمود و خدمات صمیمانه یی انجام داد. طالبان پس از اینکه بتاریخ ۵/۱۱/۱۹۹۴ مرکز ولایت قندهار را در کنترول خود درآوردند، شورای عالی ایجاد نمودند، شهید ملا بورجان در کنار اینکه عضو کلیدی این شوری بود، تنظیم و انسجام بعض امور نظامی تحریک را نیز به عهده داشت.

شهید ملا بورجان آخند در ابتدا قومندان امنیه قندهار مقرر شد. سپس هرگاه طالبان اقدام به تصفیه دیگر ولایات کردند شهید ملا بورجان آخند، مرحوم حاجی معاون صاحب ملا محمد ربانی و قومندان عمومی نظامی تحریک شهید ملا محمد آخند – رحمهم الله – نقش خاصی در انسجام تشکیل های نظامی داشتند. طالبان با استفاده از تکتیک های کامیاب شهید ملا بورجان آخند توانستند در مدت کوتاه از قندهار به کابل و چهار آسیاب و میدان شهر برسند. شهید ملا بورجان آخند به تاریخ ۲۵ دلو ۱۳۷۳ خورشیدی مصادف با ۱۴ فبروری ۱۹۹۵ میلادی  در چهار آسیاب در جنوب کابل به شدت زخمی شد و برای تداوی به قندهار انتقال داده شد و پس از مدت کوتاه دوباره وارد خط های مقدم نبرد در چهارآسیاب شد. طالبان از ماه فروری ۱۹۹۵ تا اگست ۱۹۹۶ میلادی بارها برای فتح کابل کوشیدند اما موفق نشدند. شهید ملا بورجان آخند به مشوره بزرگان طالبان پلان بدیل نظامی را که تصرف کابل از طرف شرق بود روی کار نمود. او پروسه تطبیق پلان جدید نظامی را به تاریخ اول اگست ۱۹۹۶ میلادی در شرق کابل از استقامت سپینه شگی آغاز نمود و پس از تصفیه سپینه شگی، حصارک، ازره و مراکز ولایت های ننگرهار، لغمان و کنر، خط مقدم جنگ را در یک ماه و ۲۶ روز به دروازه شرقی کابل «ماهیپر» رساند.

مهارت جنگی شهید ملا بورجان رحمه الله :

شهید ملا بورجان – رحمه الله – تعلیمات جنگی را از کدام مرکز حربی نیاموخته بود و نه هم در دانشگاه حربی درس خوانده بود. اما خداوند متعال مهارت خاص نظامی را برای او موهبت نموده بود. آنانی که در جهاد گذشته سهیم بودند، می گویند : هرگاه شهید ملا بورجان آخند پلان عملیات بر شهر قندهار می داشت، رفت و آمد کمونیست ها دران روز در تمام شهر متوقف می شد، زیرا آن ها باور داشتند که ملا بورجان آخند حملات خود را به گونه دقیق و تکتیکی طرح ریزی می کند. در زمان طالبان نیز در استقامت که شهید ملا بورجان موجود می بود پیشروی های نظامی طالبان بسیار تیز می بود و مجاهدین تا حد زیادی از تلفات جنگی مصئون می بودند. او پیش از هر تصمیم نظامی چانس های کامیابی و ناکامی را دقیقاً ارزیابی می نمود. او گفته بود که بنا بر تجربه من، ما کابل را از سوی چهارآسیاب و میدان شهر گرفته نمی توانیم، اگر از استقامت شرق کابل تصمیم بگیریم می توانیم کابل را در مدت کوتاه در تصرف خود بیاوریم، طالبان هرگاه به مشوره او عمل کردند توانستند در مدت که او پیش بینی کرده بود شهر کابل را به شکل گسترده در کنترول خود بیاورند.

رحمدلی و همدلی شهید ملا بورجان رحمه الله :

شهید ملا بورجان آخند با وصف اینکه بیشتر سالهای زندگی خود را در امور جنگی و نظامی سپری کرده بود، شخص بسیار حلیم، نرم خو و خوشطبع بود. تعامل او با دوستان خود مصداق این آیت قرآن بود : «اشداء علی الکفار رحماء بینهم» .

او در دشوار ترین لحظات جنگ می کوشید خون کسی به ناحق نریزد. در همه عملیات های نظامی طالبان می کوشید مخالفین کشته نشوند، بلکه برای آن ها زمینه مساعد شود تا تسلیم شوند و یا هم عقب نشینی بکنند. طالبان هرگاه در ماه فروری ۱۹۹۵ میلادی ولایت های میدان وردک و لوگر را فتح نمودند، ژورنالیست بخش پشتوی بی بی سی با شهید ملا بورجان آخند در مورد پیشروی های اخیر طالبان مصاحبه کرد. ژورنالیست در جریان مصاحبه پرسید : شما چرا عملیات های خود را در روز انجام می دهید و در هنگام شب هیچگونه حرکت نظامی شما مشاهده نمی شود. او در جواب گفت : «ما نمی خواهیم بر مخالفین خود به شکل غافلگیرانه حمله بکنیم، زیرا در این صورت تعداد زیادی آن ها کشته و زخمی می شوند و ما طرفدار این کار نیستیم، ما می خواهیم بدون اینکه آن ها کشته شوند ما مناطق شان را در تصرف خود بیاوریم» . تعجبآور اینست که در تنگی ابریشم در جای که او به شهادت رسید و طالبان در نزدیکی آن مسجد ساخته اند، حالا نیروهای اداره کابل یک پوسته امنیتی ساخته اند. آن ها برای حفاظت از جان خود بر دیوار پوسته به خط بزرگ نوشته اند : پوسته امنیتی شهید ملا بورجان .

شهید ملا بورجان – رحمه الله – یکروز در خط اول جنگ چهارآسیاب بر شماری از طالبان خشمگین شد و حرف های تند و تلخ زد. سپس هرگاه به مرکز خود برگشت از برخورد خود به شدت پشیمان شد و برای عذرخواهی نزد مجاهدین آمد. آن ها را راضی ساخت، از فرد فرد آن ها معذرت خواست، با آن ها معانقه کرد و خوشحال و شادمان به مرکز خود برگشت.

تقوی و دیانت :

شهید ملا بورجان – رحمه الله – چنانکه در شهامت و غیرت، دلاوری و فداکاری مشهور بود، دیانت، اخلاق زیبا و پرهیزگاری او نیز الگو بود. هیچگاه از پول بیت المال برای ضرورت های شخصی خود استفاده نمی کرد. دیگران را نیز توصیه می کرد : مجاهدین هرگاه در بیت المال خیانت بکنند تکالیف و مصائب شان افزوده می شود و تلفات شان بیشتر می گردد. او با اینکه همواره مسئولیت های بزرگی را پیش می برد، وضعیت اقتصادی خانواده اش خوب نبود. او بیشتر سال های زندگی خود را در راه جهاد سپری کرده بود، نه کدام کاروبار دنیوی نداشت و نه هم از بیت المال استفاده نادرست می نمود. برای رفع نیازمندی های اساسی خانه اش از دوستان خود قرض می گرفت و مشکل خود را حل می نمود.

شهادت :

این آفتاب درخشان آسمان جهاد و مقاومت، الگوی روحیه بخش غیرت و شهامت، سمبول تقوی و صداقت، قهرمان افتخار آفرین، پیکر فداکاری و جانفشانی و مجاهد نامدار شهید ملا امین الله مشهور به ملا بورجان – رحمه الله – به تاریخ ۶ میزان ۱۳۷۵ خورشیدی مصادف با ۲۷ ستمبر ۱۹۹۶ میلادی ساعت ۴ عصر در منطقه تنگی ابریشم در اثر اصابت گلوله تانک زره دار مخالفین به شهادت رسید و به سن ۳۸ سالگی جهان هست و بود را الوداع گفت.

انا لله و انا الیه راجعون.