زندگان جاوید / بخش ۲۵

مرتب: حبیبی سمنگانی شهید مولوی محمد امین سیفی – تقبله الله: شهید مولوی محمد امین «سیفی» فرزند مولوی صاحب سیف الدین رحمهما الله در سال ۱۳۵۲ هجری شمسی در قریه استرب ولسوالی وردوج ولایت بدخشان در یک خانواده علمی و روحانی دیده به جهان گشود. وی دوره ابتدا‌یی آموزشی اش را نزد پدر گرامی و […]

مرتب: حبیبی سمنگانی

شهید مولوی محمد امین سیفی – تقبله الله:

شهید مولوی محمد امین «سیفی» فرزند مولوی صاحب سیف الدین رحمهما الله در سال ۱۳۵۲ هجری شمسی در قریه استرب ولسوالی وردوج ولایت بدخشان در یک خانواده علمی و روحانی دیده به جهان گشود.

وی دوره ابتدا‌یی آموزشی اش را نزد پدر گرامی و دیگر علمای منطقه به خصوص مرحوم مولانا نورالدین رحمه الله فرا گرفت، سپس جهت فراگیری بیشتر علوم دینی به کشور پاکستان سفر نمود و در مدارس مختلف ایالت خیبرپختونخوای آن کشور؛ جامعه نعمانیه (چهارسده) دارالعلوم ترنگزی (چهارسده) دارالعلوم چهار باغ (سوات) و مدرسه زید بن ثابت (سوات) به سلسله درسخوانی اش دوام داد و آخر الامر در سال ۱۴۲۲ هجری قمری دوره حدیث را در جامعه اشرف المدارس واقع در منطقه دکورک (سوات) نزد شیخ الحدیث مولوی عبدالحق رحمه الله به پایان رسانده، سند فراغت را اخذ نمود و به منظور خدمت به اسلام و ملت به کشور خود عودت نمود و باقی ماندهٔ عمر عزیز خویش را در مسیر دعوت و مبارزه بر ضد فساد و اشغال سپری نمود و به حیث چهره بارز علمی و دعوتی در منطقه عرض وجود کرد.

وی مسئولیت و رسالت ایمانی و ملی اش را در راستای پاکسازی جامعه از لوث فساد و اشغال به نحوه احسن انجام داد و منحیث یک مدرس توانا، دعوتگر با اندیشه و مبلغ حق بیان در مسجد جامع و مدرسه مرکزی ولسوالی وردوج خدمت نمود. اغلب خطبات وی بر خطرات فراراه اسلام و مسلمان ها و همچنان زیان های استعمار و اشغال متمرکز بود و تا آخرین رمق زندگی مستعار دنیا در این راه مبارزه نمود. وی در برابر انواع فشارهای که از سوی دست نشاندهان استعمارگران با آن مواجه می شد با کمال متانت و جرات ایستادگی نمود. وی از انگشت شمار علمای ربانی بود که در تهداب گزاری بنیان جهاد مسلحانه کنونی در ولایت بدخشان نقش کلیدی و اساسی داشت و جوانان را به جهاد و مجاهدت در برابر اشغال کشور و برای حاکمیت نظام مصفای اسلامی تشویق می نمود. هرگاه برادرش مولوی قاری فصیح الدین فطرت (مسئول پیشین جهادی بدخشان و معاون کنونی کمیسیون نظامی در حوزه شرقی کشور) به حیث مسئول جهادی ولسوالی وردوج تعیین شد، مجاهدین به حمایت و رهنمایی مؤثر آن عالم مجاهد فعالیت های جهادی شان را به پیش می بردند. همان بود که او مورد توجه و تعقیب خاص نیروهای اشغالگر و غلامان داخلی شان قرار گرفت.

شهید مولوی صاحب در جریان مراسم تدفین چند تن شهدا که به اثر بمبارد طیاره های بمب افگن نیروهای اشغالگر به شهادت رسیده بودند، علنا و صراحتاً فتوای جهاد بر ضد اشغال و به هدف نابودی رژیم غیر اسلامی کابل را صادر نمود. وی در این راستا، از چندین پلان های شوم دشمن بزدل و کوردل جان به سلامت برد، اما بالاخره شب جمعه به تاریخ ۲۱ جوزا سال ۱۳۹۲ هجری شمسی در چاپه مشترک اشغالگران و همکاران مزدور شان بسیار وحشیانه و مظلومانه به شهادت رسید، اما خون پاک او چنان رنگ آورد که صداهای تکبیر گویان همرهان و رهروان او، تمام وردوج را برای دشمنان اسلام و مسلمان ها به خطه سوزان تبدیل ساخت.

شهید مولوی عبدالملک خراسانی – تقبله الله:

شهید مولوی عبدالملک خراسانی – تقبله الله – فرزند عبدالعلیم در سال ۱۳۵۶ هجری شمسی در روستای کیب ولسوالی جرم ولایت بدخشان در یک خانوادهٔ متدین و دین دوست دیده به جهان گشود .

موصوف دوره کودکی تا جوانی را در روستای پدری اش در کنار پدر و مادر گذرانید و در این بخش از زندگی خود علاوه بر خدمت پدر و مادر، از تعلیمات ابتدایی اسلامی نیز بهره یاب گردید. وی چون علاقه خاصی با علوم اسلامی داشت، جهت فراگیری هرچه آن، در سال ۱۳۷۴ هجری شمسی عازم کشور همسایه پاکستان شد و مدت ۸ سال از عمر گرانبهایش را صرف خواندن و آموختن علوم دینی نمود.

وی که دارای ذکاوت بسیار عالی بود پس از فراگرفتن تعلیمات اسلامی به کشور بازگشت و به زندگی عادی خود در کنار پدر ومادر ادامه داد. اما چون شهید خراسانی از مفکوره اصیل اسلامی و آزادگی برخوردار بود، ناچار در مخالفت با رژیم دست نشانده کابل قرار گرفت. هرگاه صدای آزادی خواهی مجاهدین امارت اسلامی در اوج زورگویی اشغالگران و مزدوران شان از کوه پایه های بدخشان بلند شد و مورال تازه ای به ملت مبارز و حق پرور بدخشان بخشید، در آن هنگام عبدالملک خراسانی با کمال شوق به دعوت مردم به سوی جهاد و مقاومت ادامه داد. وی به جرم حق گفتن و فراخوانی مردم به حمایت از امارت اسلامی دو بار از طرف اداره مزدور کابل توقیف و پشت میله های زندان انداخته شد، اما به همکاری و پا درمیانی مردم محل از زندان آزاد گردید.

وی بالاخره برای ادای مسئولیت و فریضه دینی رسما به صف مجاهدین امارت اسلامی پیوست و دوشادوش برادران مجاهد با جان و مال در مقابل لشکر طاغوت رزمید. اما سرانجام پیک اجل به سراغ این عالم فرزانه رسید و به تاریخ ۸ حوت ۱۳۹۷ هجری شمسی در یک کمین دشمن در مسیر قریه های کیب و فرغامنج ولسوالی جرم از سوی اربکی های شریر و مزدور به درجه رفیع شهادت نائل گردید.

(با سپاس فراوان از ملا معزالدین احمدی که جزئیات سوانح شهید مولوی محمد امین سیفی و شهید مولوی عبدالمالک خراسانی را تهیه نمودند).

شهید حافظ ضیاء الدین طلحه غوری – تقبله الله:

شهید حافظ ضیاء الدین معروف به قاری طلحه پسر حاجی غلام نبی در سال ۱۳۹۵ خورشیدی مصادف با ۱۹۹۶ میلادی در قریهء تیل بدل ولسوالی دولینه ولایت غور در یک خانوادهء  متدین، مخلص  و با تقوا دیده به جهان گشود

شهید حافظ طلحه (تقبله الله)- تعلیمات ابتدایی دینی اش را نزد ملا امام قریه شروع نمود و بنا به شوق و علاقهء تام و وافر که پدرشان به پرورش و تربیهء صحیح جگرگوشه اش داشت ضیاء الدین را برای فراگیری علوم دینی به ویژه حفظ قرآن عظیم الشان رسماً به مدرسه فرستاد.

شهید حافظ طلحه (تقبله الله) حفظ کلام الله مجید را در دارالحفاظ قریه بی بی یان ولسوالی دولینه آغاز نمود و غرض تکمیلی آن به ولایت همجوار غور «هرات» سفر نمود، وی در مدت سه سال قرآن عظیم الشان را حفظ نمود و بعدا به فراگیری علوم متداوله دینی پرداخت.

شهید حافظ طلحه در ابتدای سنین جوانی در خلال حفظ کلام الله مجید و فراگیری علوم دینی بنا به شوق و جذبهء جهادی که داشت نمی توانست  جنایات اشغالگران و مزدوران شان را در قبال دین و میهن اسلامی خود تحمل کند، بناء از اوقات تعطیلی و رخصتی های مدرسه استفاده نموده در این مدت به صفوف مجاهدین امارت اسلامی جهت سرکوبی مسلحانهء اشغالگران و عمال داخلی شان می پیوست.

اما از آن جایی که از یکطرف جنایات و وحشت آفرینی های اشغالگران و غلامان زرخرید شان نسبت به اسلام و مسلمین روز به روز افزون تر می شد و از طرف دیگر هم وجدان و ایمان حافظ طلحه برایش اجازه نمی داد که این همه جنایت و دهشت  را به چشم سر مشاهده کند و مهر سکوت را بر دهان کوبیده، زنجیر اسارت را بر پاها ببندد و از دور نظاره گر این جسارت ها و خیره سری های اجیران و باداران خارجی شان باشد.

همان بود که حافظ طلحه کمر همت را برای پاسداری از مقدسات و ارزش های اسلام و برای دفاع از نوامیس و اموال مسلمانها بسته و برای همیش به صف مجاهدین امارت اسلامی پیوست و به جهاد پاک و بی آلایش در مقابل اشغالگران و کارمندان اجیر رژیم دست نشاندهء کابل پرداخت.

شهید حافظ طلحه بحیث یک مجاهد شجاع و دلیر فعالیت های زیادی را در عرصه جهاد و مقاومت انجام داد و از بزرگ ترین نوع ایثار و فداکاری جهت پیشبرد اهداف دینی و اسلامی مجاهدین امارت اسلامی دریغ نورزید. شهید حافظ طلحه دارای سیمای زیبا ، چهرهء نورانی و اخلاق نیکو و پسندیده بود و در تمام افعال و کردارش تابع سنت مطهر نبوی (صلی الله علیه وسلم) بود و از محبوبیت خاص در بین مجاهدین و مردم منطقه برخوردار بود.

زمانی که مجاهدین امارت اسلامی در آغاز عملیات الخندق به تصفیه و پاک سازی مناطق بزرگی از ولسوالی دولینه و شهرک ولایت غور  از لوث ظالمان و اجیران دون صفت ادارهء کابل پرداختند، حافظ طلحه در آن عملیات نقش بارز داشت و در حملات تعرضی در صف مقدم جنگ جهت شکستاندن کمربندهای دشمن دوشادوش همرزمان و همسنگرانش با شوق و اشتیاق کامل می رزمید، تا اینکه تمام آن مناطق فتح شد و تعداد ۱۵ تن از اجیران را کشتند و سلاح و مهمات زیادی را به غنیمت گرفتند.

اما این مجاهد دلیر پس از فتح و پاکسازی این مناطق در جنگ دیگری جهت پیشروی به طرف مرکز ولسوالی دولینه شرکت کرد، اما به اثر انفجار ماین عصر روز  یکشنبه ۲۳ جوزای ۱۳۹۷ خورشیدی مصادف با ۱۳ می ۲۰۱۸  به مقام رفیع شهادت نایل آمد.

(با سپاس فراوان از محترم سعید مبارز که جزئیات سوانح شهید را تهیه نمودند).

با سپاس از شماره ۴۶ مجله حقیقت