زندگان جاوید / بخش ۲۴

مرتب: حبیبی سمنگانی شهید ملا عبدالمتین مشهور به غضنفر – تقبله الله : شهید ملا عبدالمتین غضنفر – تقبله الله – فرزند احمد شاه و نواسه سخی داد در قریه مرغابی ولسوالی گرزیوان ولایت فاریاب در سال ۱۳۷۱ هجری شمسی در یک خانواده متدین، دیده به جهان هستی گشود. شهید غضنفر تعلیمات ابتدای خود را […]

مرتب: حبیبی سمنگانی

شهید ملا عبدالمتین مشهور به غضنفر – تقبله الله :

شهید ملا عبدالمتین غضنفر – تقبله الله – فرزند احمد شاه و نواسه سخی داد در قریه مرغابی ولسوالی گرزیوان ولایت فاریاب در سال ۱۳۷۱ هجری شمسی در یک خانواده متدین، دیده به جهان هستی گشود. شهید غضنفر تعلیمات ابتدای خود را نزد ملا امام مسجد منطقه فراگرفت. سپس در سال ۱۳۸۶ شمسی به ولسوالی کوهستانات ولایت سرپل سفر نموده، در مدرسه های قلعه سوخته و شیرین جراح به روند آموزشی اش دوام داد. سپس مدتی از مولوی مخدوم حفیظ الله در مدرسه اشرف المدارس، ولسوالی گرزیوان ولایت فاریاب اکتساب فیض نمود. هنوز او در نیمه راهی سفر علمی اش قرار داشت که عشق جهاد و مبارزه او را بیتاب ساخت و وارد صحنه مقاومت شد.

ملا عبدالمتین در سال ۱۳۸۹ خورشیدی در منطقه چول ولسوالی درزاب دوشادوش مجاهدین به فعالیت های جهادی اش آغاز نمود. سپس به لزوم دید مسئولان جهادی به ولسوالی گرزیوان رفت و دران جا در عملیات های چریکی در پهلوی مجاهدین سهم گرفت و خدمات ارزنده ای انجام داد. سپس هرگاه مجاهدین به عملیات های تهاجمی آغاز کردند، او در خط های مقدم جبهه قرار می داشت و مقدم تر از دیگران در برابر هر مشکل سینه خود را سپر می گردانید. او از طریق کشاورزی به ضروریات خود رسیدگی می نمود و هیچگاه دست طلب به سوی کسی دراز نمی کرد. شهید غضنفر به حیث مسئول مالی ولسوالی گرزیوان نیز خدمت نمود و گروپ جهادی اش را نیز رهبری می کرد.

شهید غضنفر که مجاهد خدا ترس و نیک سرشت بود، بالاخره به تاریخ ۶/۸/۱۳۹۹ شمسی در یک عملیات شبانه در منطقه علی آباد، دونگ جام سعادت بخش شهادت را به سن ۲۸ سالگی نوش جان نموده، به عالم ابدیت پیوست. روحش شاد و یادش گرامی باد.

(با سپاس از نجیب الله ابوالاحسان گرزیوانی که جزئیات سوانح شهید را تهیه نمودند).

شهید حمایت الله مقصودی – تقبله الله :

شهید حمایت الله مقصودی مشهور به سهیل – تقبله الله – در سنه ۱۴۱۶ هجری قمری در قریه مقصود ولسوالی دره صوف ولایت سمنگان در یک خانواده متدین به دنیا آمد. وی به سن ۹ سالگی به راهنمایی پدر مهربانش شامل لیسه ذکور واقع در دهی مرکز ولسوالی دره صوف شد. اما چون مکتب از خانه وی فاصله زیادی داشت، وی دوازده سال در خانه یکی از اقارب شان زندگی نموده، دوره مکتب را به پایان رسانید.  سپس برای تحصیلات عالی به ولایت بلخ رفت و آن جا در یکی از پوهنتون های خصوصی ثبت نام نمود. اما مدتی نگذشته بود که او در یکی از مجلس ها با مرد کهن سالی رو به رو می شود و ازان مرد موسفید ماجرای دردناکی، مبنی بر بی عفتی و سپس قتل دو دختر جوان افغان از سوی امریکایی ها در پایگاه بگرام را می شنود، و با شنیدن این خبر وحشتناک، غیرت ایمانی و افغانی او به جوش می آید و به هدف دفاع از دین و میهن، به کاروان جهاد و عزیمت می پیوندد.

وی به اوطاق خود می رود، با دوستان خود خدا حافظی می کند، به ایستادگاه موترهای ولایت سرپل می رود و دران ولایت با مجاهدین امارت اسلامی یکجا می شود. شهید حمایت الله مدت دو و نیم سال دوشادوش مجاهدین علیه اشغالگران و مزدوران شان می جنگد و همچنان مقابله علیه فتنه داعشی در جوزجان نیز تا آخر می رزمد، که به شکست داعشی ها تمام می شود.

پس از دو و نیم سال، وی به دیدار پدر و مادر به خانه بر می گردد، پدر و مادرش که درین مدت طولانی هیچ احوالی حتی از زنده و مرده بودن او خبر نداشتند، از دیدن جگرگوشه شان بسیار خوشحال می شوند. حمایت الله سه ماه را در خانه می گذارند و سپس در سال ۱۴۳۹ هجری قمری در ولسوالی خودش دره صوف، سمنگان در پهلوی مجاهدین به خدمات جهادی اش دوام می دهد.

هرگاه مجاهدین دره صوف به رهبری مولوی صاحب محمد انس عزیزی، رئیس کمیسیون نظامی ولایت سمنگان عملیات بزرگ تصفیوی را علیه اربکی های شریر (قومندان کور ابراهیم) در ربیع الثانی سال ۱۴۴۰ هجری قمری (ماه قوس ۱۳۹۷ خورشیدی) در منطقه زیرکی به راه می اندازند، که آن در حقیقت سرآغاز فتوحات مجاهدین در دره صوف بود، دران عملیات از مجاهدین دو تن شهید شدند که یکی شان حمایت الله مقصودی بود، و از اربکی ها ۱۷ تن کشته و ۱۷ تن دیگر زخمی می شوند و غنائم زیادی به دست مجاهدین آمد.

همسنگران شهید حمایت الله از دلاوری وی دران عملیات روایت های زیادی دارند. وی متفاوت تر از روزهای گذشته، چنان دلیرانه حرکت می کرد گویا مژده جانفزای به او رسیده باشد، با ما شوخی می کرد و می خندید، و بالاخره  در داغ ترین لحظات نبرد بر اثر اصابت مرمی دشمن به رتبه شهادت سرفراز شد.

(با سپاس از محترم خیرخواه سمنگانی که جزئیات سوانح شهید را تهیه نمودند).

شهید مولوی محمد اسحاق جندالله – تقبله الله :

شهید مولوی محمد اسحاق فرزند حاجی عبدالحی، باشنده قریه جلوگیرک منطقه جلگه مزار ولسوالی شهرک ولایت غور، شخصیت گرانقدر علمی و جهادی بود. وی درس های ابتدایی خود را نزد ملا امام مسجد خواند و سپس علوم و فنون دینی را در مناطق دریتخت، دهن حصارک، تگاب مزار، کمنج و استوبه ولسوالی شهرک فرا گرفت. وی در جهاد و مقاومت کنونی، نخست مخفیانه و سپس علنا به مبارزه در برابر اشغال و نظام دست نشانده در ولایت غور پرداخت. وی در ابتدا در ولسوالی های مختلف غور خدمت نمود و سپس فعالیت های خود را در ولسوالی شهرک متمرکز ساخت. وی همزمان با جهاد مسلحانه، به سلسله درسی اش نیز دوام داد و دوره حدیث را نزد شیخ الحدیث مولوی محمد عوض متوکل در منطقه استوبه در سال ۱۳۹۵ هجری شمسی تکمیل و دستار بیضا را به سر نمود.

مولوی محمد اسحاق پس از فراغت، به حیث امام مسجد در قریه پشته کفش ولسوالی خود به خدمت آغاز نمود، بلکه آن منطقه را به قرارگاه جهادی تبدیل نمود و ازان جا به عملیات های جهادی می رفت. از جمله کارنامه های عمدهء جهادی آن ها؛ از بین بردن کامل قطار اکمالاتی دشمن در منطقه کورهء لیلا (که در بین ولسوالی های شهرک و دولینه قرار دارد) را می توان یاد کرد. همچنان وی در فتوحات مناطق مناطق اوشان، سلمین و خواجه گان سهم بارز داشت.

شهید مولوی اسحاق، که نخست به کرم پور و بعدا به جندالله شهرت یافت، در سال اخیر زندگی اش از سوی امارت اسلامی به حیث عضو کمیسیون نظامی ولایت غور مؤظف شده بود.

در تابستان ۱۳۹۸ خورشیدی، شهید مولوی صاحب بار اخیر به هدف مسدود نمودن راه بر روی دشمن، به منطقه تیغ گلزار، که در امتداد شاهراه غور و هرات موقعیت دارد، رفته و دران جا ماین ها را فرش نمود، و در برگشت به قریه سیرزار ولسوالی دولینه، که مربوط مردم غلامک است آمد و شب را دران جا سپری نمود. فردای آن روز، مولوی صاحب به هدف برگردانیدن عساکری که از مردم غلامک بودند و به میدانک، غرب شهر فیروزکوه رفته بودند، با موسفیدان آن مردم دید و بازدید نمود و پس فردا در قریه سیاه سنگ با مردم مجلس نمود و توافق بر این شد که فرزندان شان صفوف اداره اجیر را ترک نموده، بدون کدام مشکل به خانه های شان برگردند. این از خیرخواهی و حسن تعامل مجاهدین بود، اما عده ای از مردم غلامک اراده غدر و محاصره مجاهدین را داشتند. مجاهدین پس از پایان مجلس به منطقه بیدان برگشتند و برای صرف غذا به اوطاق ها تقسیم شدند. اما در همین حالی که هنوز بعضی مجاهدین در اوطاق ها و بعضی در داخل بازار بودند، مورد غدر قرار گرفتند. حملات از هر نقطه بر مجاهدین آغاز شد و مجاهدینِ محاصره از ساعت ۱۰ صبح تا ۵ عصر جنگیدند و بالاخره مهمات شان تمام شد و آن های که هنوز شهید نشده بودند از سوی خائنان زنده دستگیر شدند. اما آن ظالمان جنایتکار اسیران را نیز شهید ساختند. شهید مولوی صاحب محمد اسحاق تقبله الله نیز ازان مجاهدانی بود که به تاریخ ۲۹ ماه  اسد ۱۳۹۸ شمسی، پس از اسارت به شهادت رسانده شدند. تقبلهم الله تعالی

(با سپاس از محترم مولوی عبدالرحیم فائز که جزئیات سوانح شهید را تهیه نمودند).

با سپاس ویژه از مجله حقیقت