نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
نویسنده: قاری عبدالستار “سعید” مترجم: احمدالله «مهاجر» تولد و آغاز طفولیت: شهید ابویوسف ملا ادریس تقبلهالله که اسم اصلی وی محمد یعقوب و فرزند حاجی عبدالعزیز میباشد، در قریهی لیوان ولسوالی اندر ولایت تاریخی غزنى در خانوادهٔ مجاهد پرور و متدین دیده به جهان گشود. پدرش شخصیت دینی و برادر بزرگش ملا عبدالقیوم […]
نویسنده: قاری عبدالستار “سعید”
مترجم: احمدالله «مهاجر»
تولد و آغاز طفولیت:
شهید ابویوسف ملا ادریس تقبلهالله که اسم اصلی وی محمد یعقوب و فرزند حاجی عبدالعزیز میباشد، در قریهی لیوان ولسوالی اندر ولایت تاریخی غزنى در خانوادهٔ مجاهد پرور و متدین دیده به جهان گشود.
پدرش شخصیت دینی و برادر بزرگش ملا عبدالقیوم مجاهد دلیر وقت خویش بود که در جهاد علیه اشغال شوروی سهم فعال داشته و در همان وقت به شهادت رسیده بود. شهید ابویوسف تقبلهالله در چنین خانوادهای جهادی به دنیا آمده و از آغاز طفولیت شوق و ذوق علمی داشت.
آموزش و پرورش:
شهید ابویوسف دروس ابتداییاش را در مسجد قریه آغاز کرده سپس در نور المدارس فاروقیه، مدرسهی معروف ولایت غزنی داخله گرفت. علاوه بر مدرسه مذکور در مدارس محلی متعددی درس خوانده است؛ در قریهای حیاتوال نزد شیخ صاحب نورالله منیر، در قریهای چهور نزد شیخ صاحب عبدالرحمن و در قریهای نظروال نزد شیخ صاحب نورمحمد به تحصیل پرداخته است، همچنان در ولایت پکتیکا ولسوالی ښرنې قریهای محمدخیل، ولسوالی واغز قریهای نیکزو و در زمان هجرت در پیشاور پاکستان و کویتهٔ بلوچستان نیز درس خوانده است.
در کویته بیشتر تعلق خویش را با مرحوم مولوی عبدالعلی دیوبندی، مفتى اعظم دیار افغان نگه میداشت و بعد از رحلت وی با مولوی صاحب رحمت الله تعلق بست که دورهی تفسیر را نیز نزد ایشان خواند.
او در زمان طلبگی مجاهد بینظیر بود، همواره با مشایخ کرام تعلق داشته و مسایل جهادی را از آنان میپرسید. گرچه تحصیلات خویش را تا دوره الصغریٰ رسانده بود اما همیشه مسایل جهادی را به دوستان خود ارایه مینمود.
آغاز زندگی جهادی:
خداوند متعال برای هر کاری افراد ویژهای مقرر میکند، دو دهه پیش تقریباً تمام جهان کفر به سردمداری آمریکا و ناتو به افغانستان یورش برد که جنگیدن و مبارزه علیه آنها از لحاظ عقل محال بود اما در همین زمان، خداوند متعال بندگانی را که با عزم راسخ آراسته بودند، آفرید تا با دستان خالی، اشغال را مبهوت و آمریکای فرعونصفت را بدنام تاریخ سازند که یک تن از این راسخان، شهید ابویوسف ملا ادریس تقبلهالله بود.
دوستان وی در موردش حکایت میکنند که تمام وجود این شخصیت قوی، مملو از شوق و جذبات جهادی بود. در آغاز اشغال آمریکا او کوچک بود و در ولسوالی واغز، قریهای نیکزو مشغول تحصیل بود. در آن زمان قاری محمد نعیم برای اولین بار تحرکات جهادی را علیه اشغال در ولایت غزنی آغاز نموده بود، ابویوسف تقبلهالله در همان زمان با وی رابطه داشته و در برخی از عملیات اشتراک میورزید.
در سال ۱۳۸۴ ه ش که جهاد علنی اعلان نشده بود ابویوسف نیز در ولایت پکتیکا در یکی از مدارس مشغول تحصیل بود. در آن زمان سخن گفتن از جهاد خطر بزرگ شمرده میشد حتی در سخنرانیهای انجمن مدارس موضوع جهاد کاملاً ممنوع قرار داده شده بود، ابویوسف در اواخر سال تحصیلی در سخنرانی خود موضوع جهاد را به تفصیل با بیان ضرورت و فرضیت آن ارایه کرد و در اخیر گفت: «بیان کردن حکم جهاد یکی از مسئولیتهای من بود و اگر من از قانون مدرسه سرکشی کرده باشم، معذرت خواسته و فردا میروم» همان بود که فردا از مدرسه خارج شد.
شهید ابویوسف تقبلهالله تا اواخر سال ۱۳۸۵ تحت قیادت قاری محمد نعیم جهاد را ادامه داد؛ بعد از اشغال اولین کسی بود که در غزنی جهاد را پایهگذاری کرد. در وهلهی نخست به واسطهی چاقو عسکری را کشته و اسلحهی وی را غنیمت گرفت و پس از زمانی پیشرفت فوقالعادهای پیدا کرد. وی نه تنها در غزنی بلکه در جاهای متعدد دیگر با اشغالگران و اجیرانشان جنگیده است که شهید ابویوسف یکی از افراد مطلوب، زیرک و فداکار قاری محمدنعیم شمرده میشد.
در همین سال قاری محمد نعیم در ولسوالی واغز با آمریکاییها جنگ کرد که در نتیجه بعد از تلفات گسترده به دشمن، قاری محمد نعیم و سه تن از دوستانش به مقام رفیع شهادت نایل آمدند.
بعد از شهادت او شهید ابویوسف بر اساس مشورههای مجاهدین رهبری گروه را بر عهده گرفت و تا سیزده سال به عنوان قاید این گروه شاهکاریهای زیادی را در تاریخ به ثبت رسانده است.
ویژگیهای فعالیتهای جهادی:
شهید ابویوسف نه تنها در سطح غزنی بلکه در تمام افغانستان یکی از رهبران مؤثر و پیروز شمرده میشد، من نیز در هنگام جمعآوری رویدادهای زندگی وی، رمز موفقیت او را از دوستانش پرسیدم که آنان در چند کلمه ذیل بیان نمودند.
_اخلاص و للهیت:
رمز مهم پیروزی وی اخلاص بود که هر لحظه و هر قدم خود را فقط جهت کسب رضایت الهی برمیداشت؛ وی در طول هجده سال زندگی جهادی خویش خواهان هیچ رتبه و شهرتی نبود، تمام تلاشهای وی برای افزایش و گسترش فعالیتهای جهادی بوده و خویشتن را وقف کرده بود.
_مشوره و استخاره:
یکی از ویژگیهای پیروزی وی مشوره با دوستان و استخاره بود؛ هرگاه ارادهای عملیاتی میکرد، دو رکعت نماز خوانده و بعد از نماز مراقبه مینمود، بعد از آن قلبش که به هر طرف مایل میشد الله متعال در آن برکت انداخته و پیروز میشد.
_ترصد:
ترصد یا تشخیص هدف و جمعآوری معلومات جنگی که افراد اندک، به آن آراسته بودند یکی از پیروزیهای بزرگ این رادمرد شمرده میشد. دوستان وی میگویند که این کار به عادت شهید تقبلهالله تبدیل گشته بود و تا هنگامی که ترصد کامل نمیکرد و خودش ساحهای دشمن را نمینگرست، هرگز اقدام نمیکرد. حتی در روزهای سخت اشغال که بر مرکز ولسوالی واغز عملیات داشت خودش ظاهراً به نیت گرفتن تذکره داخل ولسوالی رفته و تمام معلومات را جمعآوری نموده بود.
خلاصه قبل از هر حملهای، از محل جنگ معلومات کامل حاصل میکرد، دوستان خود را آگاه مینمود سپس اقدام و پلان خویش را اجرا میکرد.
او بیشتر اوقات با یک مجاهد دیگر شبهنگام یا روز به ساحهای دشمن داخل میشد و ترصد میکرد حتی از طرف شب گاهی اوقات بدون بوت/دمپایی به ساحهای دشمن داخل میشد تا دشمن خبر نشود. او باور داشت اگر پلان به مجاهدین تفصیلاً نشان داده نشود و بدون ترصد کامل اقدام صورت گیرد، امکان دارد به گرفت خداوند متعال مبتلا شویم؛ همین بود که در هر عملیات تلفات او اندک و پیروزمندانه بر میگشت.
_دعا و روحیه دادن مجاهدین:
ویژگی دیگر شهید ابویوسف این بود که قبل از هر عملیات مجاهدین را جمع میکرد، قرآن را ختم مینمود، اذکار نزول فتح، نصرت و پیروزی را بیشتر ورد میکرد و بعد از آن سخنرانی جذاب مینمود که در آن ایثار و فضایل جهاد و شهادت را بیان میکرد، بعداً دعا، گریه و عاجزی به درگاه خداوند میکرد و در اخیر اقدام مینمود؛ به همین دلیل اکثراً پیروزمندانه بر میگشت.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاهها بسته است.