نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
سرنوشت یک مبارز نویسنده: سعید مبارز ازدواج: شهید متقی که در سنین کودکی، پدر و مادرش را از دست داده بود و در عنفوان جوانی تلخیهای حبس و زندان را نیز کشیده بود، از آنجایی که علاقهٔ زیادی به جهاد و شهادت داشت، تا مدتی ازدواج نکرد؛ ولی در نتیجهٔ اصرار برادرانش، راضی به ازدواج […]
سرنوشت یک مبارز
نویسنده: سعید مبارز
ازدواج:
شهید متقی که در سنین کودکی، پدر و مادرش را از دست داده بود و در عنفوان جوانی تلخیهای حبس و زندان را نیز کشیده بود، از آنجایی که علاقهٔ زیادی به جهاد و شهادت داشت، تا مدتی ازدواج نکرد؛ ولی در نتیجهٔ اصرار برادرانش، راضی به ازدواج شد و در تاریخ ۱۳۹۲/۵/۳ ه.ش، ازدواج نمود. حاصل ازدواج شهید متقی یک دختر شد که وی او را «ساجده» نامید. این دختر، یگانه یادگاریست که از شهید متقی مانده است و بس.
هجرت:
شهید متقی پس از گرویدن به صفوف مجاهدین امارت اسلامی، او و فامیلش، در منطقه با مشکلات زیادی روبهرو شدند. در آن زمان، اکثر مناطق ولسوالی دولینه، به شمول منطقهٔ بیبییان در زیر سیطرهٔ نیروهای رژیم کابل و مزدوران آنها بود، و آنها در مقابل مجاهدین از هیچ نوع ظلم و تعدی دریغ نمیکردند. چندینبار برادران و نزدیکان شهید متقی بهخاطر اینکه او فردی از مجاهدین امارت اسلامی بود، توسط مزدوران رژیم کابل مورد احضار، بازپرسی، جریمه و آزار و اذیت قرار گرفتند.
بنابراین، شهید متقی مجبور شد تا در تاریخ ۱۹ برج ثور ۱۳۹۴ هـ.ش، با یگانه دختر و همسر خویش، راه هجرت را به پیش گرفته و نزد خویشاوندان خود در منطقهٔ تیلکِ بازار میدانک فیروزکوه که در آنجا میتوانست زندگیِ راحتتری داشته باشد، برود.
شهید متقی پس از هجرت، تا آخرین لحظات زندگیاش در دیار غربت مهاجر بود تا اینکه شهید شد و سپس فقط جسد مطهر او به منطقهٔ آباییاش انتقال داده شده و دفن شد.
شهادت:
چنانکه قبلا مفصلا بیان شد؛ شهید متقی در اواخر عمرش بر اساس لزوم دید بزرگان، بیشتر فعالیتهای چریکی را رهبری و سازماندهی میکرد. وی به همراه یکی از همسنگرانش در منطقهٔ آبپودهٔ مرکز فیروزکوه، در تاریخ ۱۳۹۴/۹/۲۶ ه.ش، بر اثر انفجار یک عراده موتر سایکل که در آن جهت نابودسازی اهداف مهم دشمن، مواد انفجاری جابهجا شده بود، به درجهٔ رفیع شهادت نایل شد و جسد نازنینش در قبرستان آباییاش، واقع در منطقهٔ تیلبدلُ ولسوالی دولینه، به خاک سپرده شد. روحش شاد و یادش گرامی باد.
شخصیت و ویژگیهای شهید متقی:
شهید متقی دارای چهرهای زیبا، جبینی گشاده، قامتی بلند و هیکلی قوی بود و از صفات نیکی چون اخلاق، تواضع، توکل، تقوی و اخلاص برخوردار بود و همواره تبسم بر لب داشت. او به امور دینی اهتمام زیادی میورزید و هیچگاه نماز تهجد را ترک نمیکرد.
محمدنصیر؛ برادر شهید به نقل از شهید متقی میگوید: از زمانی که به سن تکلیف رسیدهام، هیچ نمازی را بدون استعمال مسواک، نخواندهام.
بزرگان جهادی، رفقاء و همسنگرانش از او خاطرات زیادی دارند که دال بر شخصیت والا و اخلاق پسندیدهی او، میباشند.
در اینجا جهت استشهاد، نظریات و دیدگاههای بعضی از بزرگان و همسنگرانش را بیان میداریم:
– الحاج مولوی نیکمحمد حذیفه یکی از مجاهدین بزرگ ولایت غور در مورد شهید متقی میگوید: «متقی؛ واقعا یک شخص متقی، مخلص، هدفمند و بیآلایش بود و در مبارزات جهادیاش پشتکار داشت و در سفرها و مبارزات هیچگاه خستگی را نمیپذیرفت و بهخاطر انجام فعالیتهای مهم جهادی، مشکلات و مشقات زیادی را به جان میخرید؛ اما مأیوس و ناامید نمیشد. او در قبال امارت اسلامی بسیار حساس بود و حیثیت امارت اسلامی در نزدش ارزشمند بود و هیچگاه انتقاد و حرف کسی را در مورد امارت اسلامی تحمل نمیکرد».
– الحاج مفتی عبدالهادی امین یکی از مجاهدین تراز اول ولایت غور، در مورد شخصیت شهید متقی چنین میگوید: «شهید جمالناصر (نام مستعار)؛ شیرمحمد مشهور به «متقی»، مرد سنگر و میدان بود و اشعار دلنشین و حماسهآفرینش دلهای مرده را زنده میکرد و زمزمههای پرطنینش رونق هر مجلس بود. او تنها یک شاعر و خواننده نه، بلکه یک قهرمان و مبارز ورزیده بود. و بالآخره او کسی بود که در دل همه مجاهدین جا داشت».
– الحاج مولوی عبدالکریم ابوشعیب یکی از مجاهدین سابقهدار امارت اسلامی در ولایت غور، چنین میفرماید: «برای شهید متقی هر صفتی که بیان شود، مبالغه نیست. او از لحاظ تقوی، ثبات در جهاد، مبارزات و فعالیتهای فداییگونه در داخل شهرها بهحیث یک چریک مؤفق برای همه معلوم است و نیازی به یادآوری ما نیست. همه او را با این اوصاف میشناسند».
شهید متقی با وجود اینکه عمری زیادی نکرده بود، از محبوبیت خاصی در بین مجاهدین و سایر مردم برخوردار بود و همه از خوبیهای او یاد میکنند. بالآخره این ستاهٔ محبوب میدان جهاد و ادب، آسمانی شد و به خدای خود پیوست و ملتی را در سوگ و فراقش نشاند. دوستدارانش در سوگ او نثرها گفتند و شعرها سرودند و شایسته است که یاد او را در این مقاله، با شعری از الحاج مولوی محسن سعیدی که در فراق شهید متقی سروده بود، خاتمه ببخشیم:
خدایت رحم فرماید عزیز و مهربان بودی
برای دین حق دائم دلیر و قهرمان بـودی
ترا شیرمحمد گفته بودند از ازل زانـرو
به حمزه نسبتی داری ازان مسلک نشان بودی
ازانت متقی خـواندند یاران حقیقتگو
که در هر حال و در هر جا ترا حق در زبان بودی
تو بودی بلبل باغ جهاد و رزم و آزادی
نه بهر مال و منصب که بری از این و آن بودی
یکی در بند آوازت یکی عاشق بروی تو
دیگر مفتون اخلاقت که تو خوش داستان بودی
به ایام جوانی تابع احکام حق بودی
به پیری نارسیده پارسا و وردخوان بودی
قیام شب کمال تو فزود از آن جمال تو
خوشا دائم به حال تو که نیک و خوشزبان بودی.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاهها بسته است.