نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
سعد الله سعیدی روزهایی که سنگرهای کمربند خاشرود همواره با تشکیلها و مقابلۀ تعرضهای دشمن وحشی گرم بود، آن زمان که تسلط دشمن بر شاهراه خاشرود دلارام بسیار بود و همیشه حملات هجومانه برکمربند خاشرود جاری بود، جوانی که سرشار از غیرت و شهامت، عشق و ایمان، قوت و شجاعت بود خانه را به مقصد […]
سعد الله سعیدی
روزهایی که سنگرهای کمربند خاشرود همواره با تشکیلها و مقابلۀ تعرضهای دشمن وحشی گرم بود، آن زمان که تسلط دشمن بر شاهراه خاشرود دلارام بسیار بود و همیشه حملات هجومانه برکمربند خاشرود جاری بود، جوانی که سرشار از غیرت و شهامت، عشق و ایمان، قوت و شجاعت بود خانه را به مقصد این منطقه ترک گفت.
شهید یحیی معروف به امیر حمزه جوانی شجاع بود تازه به سن رشد رسیده بود. او برخلاف سن کمش بدنی درشت، همتی والا و غیرتی مثالزدنی داشت. قلبش همیشه به خاطر مصیبتهای امت اسلامی دردمند و چشمانش همواره اشکبار بود. از کودکی فکر رفتن به میدان جهاد را در سر میپروراند و در نشستهای با رفیقانش میگفت: مجاهدین چقدر در راه الله متعال قربانی میدهند، چقدر سختیها و مشکلات را تحمل میکنند اما ما راحت و آسوده در خانههایمان بهترین زندگی را میکنیم.
او در سن ۱۶ سالگی با اجازۀ والدین گرامیش پا به عرصۀ جهاد نهاد و با اشتیاق تمام خانه را به قصد کمربند خاشرود ترک گفت. مدتی در میدان جهاد گذراند و بعد از اتمام تشکیلش به خانه برگشت.
شهید باذن الله قبل از آخرین تشکیلش، گویا به او الهام شده که این آخرین ملاقاتش با اطرافیانش خواهد بود، شهید با خانواده و اطرافیانش خداحافظی میکند و با زندهکردن سنت حضرت حنظله رضیاللهعنه، ۱۷ روز بعد از عروسی خود به قصد تشکیل به کمربند خاشرود میرود.
بالاخره ایشان دو ونیم سال قبل، در ماه ربیع الاول در چاپۀ آمریکاییها به خاشرود، توسط هواپیمای بیسرنشین هدف قرار گرفت. روحش شاد و یادش گرامی.
این مطلب بدون برچسب(تکونه) می باشد.
لید بند دی.