امارت شناسی/بخش نهم

در بخشِ تولید برق جنگ‌های طولانی مانند سایر شهرهای افغانستان، سیستمِ برقِ «کابُل پایتخت» را هم ویران کرده بود. شبکهٔ خطوط برق زیرزمینی از بین رفته بود و خطوط انتقال برق از سدها نیز تخریب گردیده بود. امارت‌اسلامی ابتدا کار، پروژهٔ افزایش ظرفیت انتقال برق بندهای سروبی، نغلو و ماهی‌پر را آغاز کرد و سپس […]

در بخشِ تولید برق

جنگ‌های طولانی مانند سایر شهرهای افغانستان، سیستمِ برقِ «کابُل پایتخت» را هم ویران کرده بود. شبکهٔ خطوط برق زیرزمینی از بین رفته بود و خطوط انتقال برق از سدها نیز تخریب گردیده بود. امارت‌اسلامی ابتدا کار، پروژهٔ افزایش ظرفیت انتقال برق بندهای سروبی، نغلو و ماهی‌پر را آغاز کرد و سپس به گونه‌ی عاجل با نصب پایه‌ها، خط انتقالِ برق «پنجاه» مگاواتی را به‌ کابـل رسـانید. بعـداً بـا یک‌جا ساختن برقِ این هر سه‌بند، بار دیگر شهر کابل از نعمت برق کامل بهره‌مند شـد. از بندِ کجکی در هلمند تا قندهار و لشکرگاه پایه‌هـای نصب و برق رسانیده شد. و به خاطر فـراهـم‌سـازی بـرق هـرات و ولایات شمالی افغانستان با ترکمنستان قراردادهایی عقد گردید که تا «اندخوی» برق رسید و تا جوزجـان هـم پـایه‌ها نـصب گردید. در سایر ولایات ظرفیت تولید برق بالا برده شد و در برخی از مراکز ولایات بر تولید و توزیع برق دیزلی کار آغاز گردید.

در زمینه آبیاری:

از جملهٔ کارهای مهم در بخشِ متذکره این بود که در ولایات هلمند، قندهار، بغلان، کندز و ننگرهار که دارای سیستم آبیاری منظم بـود، آب و زمین‌های زراعتی در تصرفِ زورمندان بود و از آن تنها استفادهٔ شخصی صورت می‌گرفت. امارت‌اسلامی نه تنها این اراضی را از تصرف زورمندان خارج کرد؛ بلکه با رعایت اصول در زمینهٔ آبیاری، به بسیاری از اراضی دورافتاده نیز آب‌رسانید. امارت‌اسلامی پلان داشت تا پروژه‌های نهرِ «سراج» هلمند و نهرِ «کریم» لغمان را احیاء کند و بندِ آب در «کامه» را بسازد که زمین‌های «کامه» و «گوشته» را آبیاری و ۴۵ میگاوات برق تولید کند. این طرح‌ها را مقام‌رهبری امارت‌اسلامی تصویب کرد و بررسی‌هایی نیز انجام گردید؛ اما به دلیل حملهٔ آمریکا کار آنها انجام نشد!

در بخشِ معادن:

به جُز بدخشان و پنجشیر، معادن سراسر کشور از غارت و دزدی مصون و از تصرف شخصی خارج گردید. استخراج معادن «رخام» در هلمند، «کرومیت» در لوگر و خوست، «سنگ‌تالک» و «مرمرسفید» در ننگرهار، «طلا» در کیان‌دره، «زغال‌سنگ» در پُل‌خمری، هرات و غوربند، «گاز» در شبرغان و «نفت» در سرپل، آغاز گردید که نه تنها

باعث ایجاد شغل برای مردم شد؛ بلکه نقش مهمی در درآمدِ دولت نیز داشت. کارخانه‌ها و منابع تولیدی که در اثر جنگ‌ها آسیب دیده بـود بـا تلاش وزارت صنعت بازسازی شد. بـه‌عنـوان مثال، فابریکهٔ کـود و بـرق مزارشریف که گذشته در طول ٢۴ ساعت «پنجاه» تُن کود تولید می‌کرد، پس از بازسازی ظرفیت آن به «دوصد» تُن افزایش یافت و برای «چهارهزارو‌پنجصد» کارگر زمینهٔ شغل برابر شد. کارخانهٔ «سمنت‌غوری» در پُلخمری که تولید آن در گذشته «چهل تـا پنجاه‌» تُن بود، بعداً تولید آن به «چهارصد» تُن در روز افزایش یافت. در قندوز فابریکه‌های حلاجی و روغـن‌سازی شرکت «سپین‌زر» و حلاجی «تصدی‌ب‍ُست» در هلمند که دارای تولیدات روغن، صابون و کنجاره بود، به نحوِ بسیار خوبی فعال شد. با این کار نه‌تنها کشت پنبه در ولایات کندز، تخار، بغلان و هلمند افزایش یافت بلکه فرصت‌های وسیعی را برای دهقانان و کارگران ایجاد کرد.

در بخشِ مخابرات:

امارت‌اسلامی در زمانی بر کابل حاکم شد که افغانستان از شبکهٔ ارتباطی جهان خارج شده بود. سیستمِ آنالوگِ سابق که بسیار قدیمی و فرسوده بود %۸۰ از بین رفته بـود.

از دورهٔ «ربانی»، ارتباط «کابـل» بـا جهان تنها از طریق یک دستگاه مایکروویو «صدوبیست» کانالی از طریق ارتباط با سیسامِ تلفونی پشاور روی کود ۹۲ انجام می‌شد؛ ولی امارت‌اسلامی در مدت‌ِ کوتاهی نه‌تنها کود ۹۳ را دوباره فعال کرد؛ بلکه یک سیستم دیجیتال «دوازده‌هزار» خطی را در کابل توزیع کرد تا هم‌وطنان ما بتواند ارتباطات صادره و واردهٔ دائمی با جهان داشته باشند.

در شهرهای هرات، قندهار، جلال‌آباد و خوست نیز شبکه‌های تلفـون دیجیتال با ظرفیت هزاران خط شروع به‌کار کردند.

به‌همین ترتیب، گسترش همین سیستم در کنر، غزنی، هلمند، فراه، کندز و بسیاری از مراکز ولایات تحت برنامه بـود.

تعداد زیادی تلفون ماهواره‌ای سیار (ستلایت) به کشور وارد و آمادهٔ خدمت شد. اخیراً به ابتکار وزارت مخابرات در توافق با یک شرکت آمریکایی، شرکت «افغان‌بیسیم» تأسیس شد که با سرمایه‌گذاری ۱۴۰ میلیون‌دالر، «سیصد‌هزار» گوشی مبایل را طی دو‌سال توزیع و راه‌اندازی کند؛ اما به‌دلیل تحریم‌های بین‌المللی، این پروژه‌ها ناتمام ماند و پس از حملهٔ آمریکا که تحریم‌ها برداشته شد این پروژه به همان نام اجرایی شد.

در بخش هوایی:

وزارت هوانوردی امارت‌اسلامی که مسئولیت هر دو بخشِ ملکی و نظامی را برعهده داشت، نه‌تنها اقدامات مهمی در تعمیر میدان‌های هوایی انجام داد؛ بلکه هلیکوپترهای آسیب‌دیده در جنگ‌ها را که توسط افراد مسلح استفادهٔ شخصی می‌شد، جمع‌آوری و ترمیم آن‌هـا را شروع کرد. در نتیجه، نُه فـرونـد هـواپیمای مسافربری، شانزده طیارۂ جنگی و نوزده فروند هلیکوپتر که در جنگ‌ها آسیب‌دیده و از پرواز افتاده بودند، ترمیم و آمادهٔ خدمت شدند که مشخصات آنها به شرح زیر می‌باشد:

 

طیارات حمل و نقل:

سه «آنتونوف ۱۲»؛

چهار «آنتونوف ۳۲»؛

دو «آنتونوف ٢۶»؛

 

طیارات جنگی:

هشت «۲۱MIG»

سه «Su M ۴٢٠»؛

پنج «۲۲Su».

 

هلیکوپترها:

شش «۸ Mi»؛

هشت «Mi٣۵»؛

پنج «L۳۹».

 

علاوه بر تعمیر و ساخت میدان‌های‌ هوایی جلال‌آباد، قندوز، نیمروز، فاریاب، بادغیس، هلمند و خوست، سیستم‌های رادار در ننگرهار، قندوز، رباط‌سنگیِ هرات، نیمروز و جندهِ غزنی نیز نصب و فعال شدند. ارتباط مستقیم بین میدان‌های هوایی داخلی مجدداً فعال شد و اخیراً در میدانِ هوایی «خواجه‌رواش» با سرمایه‌گذاری «هشت میلیون‌دالری» سیستمِ پیشرفتهٔ V.SET فعال شد که از ظرفیت بالایی مدیریت ترافیک هوایی برخوردار بود و تعداد طیارات در حال عبور از افغانستان شش برابر افزایش یافت.

 

در زمینهٔ معارف:

پیش از این گفته شد که حملـهٔ شـوروی و جنگ‌های داخلی نـه‌تنهـا نظام تعلیمی کشور را ویران کرد؛ بلکه ساختمان‌های اکثر مکاتب و مؤسسات تعلیمی نیز ویران یا غارت شده بود. امارت‌اسلامی در مدتِ کوتاهی توانست «دوهزار و سـه‌صـد» بابِ مکتب ابتدایی، متوسطه و ثانوی را در سراسر کشور تأسیس کنـد و حـدود یک میلیون متعلم را به تعلیم سـوق دهد. همین روند تعلیمی سـال‌بـه‌سـال در حال پیشرفت بود. یکی دیگر از دستاوردهای مهم در عرصهٔ تعلیم و تربیـت ایـن بـود کـه «هزار و یک صد» باب مدرسه‌دینی ساخته شد و برای صدها هزار طالب‌العلم فرصت تحصیل در آنها فراهم شد.

در این مدارس علاوه بر تعداد زیادی از طلاب نهاری (روزانه)، حـدود «صدهزار» طلاب لیلیه (شبانه) نیز بودوباش می‌کردند، این یک گام بسیار مهم در توسعهٔ تعلیمات دینی در تاریخ افغانستان بود. گسترده‌ترین تشکیلات و بیشترین بودجه امارت‌اسلامی به وزارت‌معارف اختصاص یافته بود. وزارت‌معارف یک برنامهٔ درسی جدید برای مؤسسات تعلیمی تهیه کرد و کار جدی را در زمینهٔ چاپ کتاب‌ها نیـز آغاز کرد. در طولِ یک‌سال «هفتاد» عنوان کتابِ ضروری با تیراژ سه‌میلیون جلـد چـاپ شد و این سلسله ادامه داشت.

 

در بخش تحصیلات‌عالی:

امارت‌اسلامی در زمینهٔ تحصیلات‌عالی نیز مانند معـارف، کار را از صفر شروع کرد و در طول چند‌سال خدمات بزرگی انجام داد. قبـل از نظامِ امارت‌اسلامی، پوهنتون کابل به‌میدان جنگ تبدیل شده و بخشی از آن مرکز جنگجویان حـزبِ «وحدت» بود؛ اما‌ اندکی‌بعد همین پوهنتون به غیر از «سه‌هزار» محصل لیلیـه، هـزاران محصل نهاری نیز داشت و تمامی پوهنځیهای آن فعال شده بود. در دورهٔ نخستِ حکومت امارت‌اسلامی، در مجموع دوازده مؤسسه‌تعلیمی، از جمله پوهنتون‌های کابل، قندهار، هرات، جلال‌آباد و مزارشریف، خدمات تعلیمی ارائه می‌کردند که ده‌مؤسسه از آنها تا سطح لیسانس و دو مؤسسهٔ تعلیمی دیگر از آنها تا سطح ماستری (کارشناسی‌ارشد) برنامه داشتند.

در بخشِ صحت:

در بخش صحت نیز سیستم معالجوی و وقایوی که غیرفعال بود، دوباره احیا و فعال شد. شفاخانه‌های ملکی، کلینیک‌های حفظ‌الصحهٔ مـادر و طفـل یـا MCH، بانک‌های خون و مراکز وقایوی از بیماری‌های عفونی در کابل و تمام شهرها فعال شدند. فعالیت‌های مبارزه با فلجِ اطفال، ملاریا، سل، کولرا و سایر بیماری‌هـا به‌طور معمول انجام می‌شد.

علاوه بر شفاخانه‌های نظامی در کابل و قندهار، بسیاری از کلینیک‌های سیار

نیز توسط وزارت‌صحت برای تداوی مجروحان ایجاد شده بود.

حکومت‌داری و قوانین:

امارت‌اسلامی در اصلاح حکومت‌داری و قوانین نیز گام‌های مهمی برداشت و برای اصلاح همه‌ی قوانین حکومتی کمیته‌ای تعیین کرد. قوانین را از نظر علما و قانون‌دانان گذرانید و بر شریعت‌اسلامی عرضه کرد و موادِ غیر‌شرعی در آنها را اصلاح و تعدیل نمـود. ایـن کمیته اسـناد تقنینی مربـوط بـه «هیجده» اداره از «سی‌و‌چهار» ادارهٔ دولتی را نهایی کرد که پس از توشیح برای اجرا ارائه شد. اسنادِ حقوقی سایر ادارت نیز به‌سرعت زیر‌ِ کار، قرار داشت.

فرهنگ و رسانه:

در زمینهٔ فرهنگ و رسانه نیز اقداماتِ مهم و قابل تـوجهی انجـام شـد. مـوزیم‌کابل، کتابخانـه‌هـا، آرشـیف‌هـا و دیگر مراکز فرهنگی که %۷۰ آثار آن‌ها توسط جنگجویان سابق به‌سرقت رفته بود، آثار باقیمانده محفوظ گردیده و کار ترمیم آن‌ها آغاز شد. افزون بر رادیو مرکزی «صدای‌شریعت»، چهارده ایستگاهٔ رادیویی دیگر نیز در ولایات فعال شدند که در سطح محلی نشرات داشتند.

در بخش مطبوعات، هفته‌نامهٔ «شریعت»، روزنامهٔ «هیواد»، روزنامهٔ «انیس»، هفته‌نامهٔ «کابل‌تایمز»، در قندهار روزنامهٔ «طلوع افغان»، در مزارشریف روزنامهٔ «بیـدار»، روزنامهٔ ننگرهار در جلال‌آباد، روزنامهٔ «اتفاق‌اسلام» در هرات، همچنین گاه‌نامه‌های مختلف در ولایات، مانند نشریه‌های «سنایی»، «ورانگه»، کنـدز و دیگر نشریات از این‌دست دوباره به‌کار آغاز کردند.

علاوه بر این، مجلهٔ «خلافت»، مجلهٔ «قندهار»، مجلهٔ عربی و انگلیسی «الإماره‌الإسلامیه» و مجلاتِ خاص وزارت‌صحت، وزارت‌دفاع، سترهٔ محکمه، آکادمی علوم و برخی وزارتخانه‌های دیگر به‌طور منظم منتشر می‌شد.

موارد مذکور به‌عنوان «مُشت نمونهٔ خروار» از خـدمات دورهٔ اول امارت‌اسلامی به‌شمار می‌رود که با توجه به‌ اختصارِ کتاب مختصراً به شرح آنها پرداختیم.

همهٔ این خدمات درحالی انجام شد که امارت‌اسلامی نه‌تنها درگیر جنگ با مخالفان داخلی بود؛ بلکه تحریم‌های بین‌المللی نیز موانع قابـل تـوجهی را در زمینهٔ خدمات انکشافی ایجاد کرده بود.