نظام سیاسی و اداری مسلمانان در صدر اسلام (رهبری) بخش دوازدهم 

در پیمان عمومی‌ مدینه خطاب به مؤمنان آمده است: «هر گاه شما مسلمانان در کاری دچار اختلاف شدید، آن را به خدا و محمد باز گردانید.»

نظام سیاسی و اداری مسلمانان در صدر اسلام

رهبری

بخش دوازدهم

پیامبراکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم رهبری این نظام سیاسی را بر عهده داشتند. دولت پیامبراکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم حاکمیت مطلقه بود؛ زیرا در اسلام حاکمیت از آنِ خداست و پیامبراکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم رسول و فرستاده او است. آیات متعددی نیز در مورد رهبری خاصه‌ی پیامبراکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم بر همه‌ی امور جامعه نیز وارد شده است:

«وَأَطِیعُوا اللَّهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ وَاحْذَرُوا فَإِنْ تَوَلَّیْتُمْ فَاعْلَمُوا أَنَّمَا عَلَی رَسُولِنَا الْبَلَاغُ الْمُبِینُ؛ و فرمان برید الله را و فرمان برید این پیامبر را و پرهیز کنید [از نافرمانی] و اگر پشت کنید، آنگاه بدانید که تنها بر [عهده] پیامبر ما [پیام] رسانیدن آشکارست.» (مائده: ۹۴.)

«مَنْ یُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّهَ وَمَنْ تَوَلَّی فَمَا أَرْسَلْنَاکَ عَلَیْهِمْ حَفِیظًا؛ هر که فرمان برد این پیامبر را، پس به راستی که فرمان برده است [از] الله و هر که روی برگرداند، پس نفرستادیم تو را بر آنان به نگهبانی.» (نساء: ۸۰.)

«النَّبِیُّ أَوْلَی بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَأَزْوَاجُهُ أُمَّهَاتُهُمْ در وَأُولُو الْأَرْحَامِ بَعْضُهُمْ أَوْلَی بِبَعْضٍ فِی کِتَابِ اللَّهِ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ وَالْمُهَاجِرِینَ إِلَّا أَنْ تَفْعَلُوا إِلَی أَوْلِیَائِکُمْ مَعْرُوفًا کَانَ ذَلِکَ فِی الْکِتَابِ مسطورا؛ پیامبر سزاوارتر است به مؤمنان از خود ایشان، و زنان او [پیامبر] مادران ایشانند؛ و خویشاوندان نسبت به یکدیگر [به ارث بردن] سزاوارترند در کتاب اللهاز [دیگر] مؤمنان و مهاجران، مگر آن‌ که بخواهید انجام دهید برای دوستان خود احسانی را؛ هست این [حکم] در کتاب [خدا] نوشته شده.» (احزاب: ۶)

«وَلَنْ یَجْعَلَ اللَّهُ لِلْکَافِرِینَ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ سَبِیلًا؛ هرگز قرار نمی‌دهد الله برای کافران بر ضد مؤمنان راهی را [برای غلبه].» (نساء: ۱۴۱.)

پیمان عمومی‌ که رسول‌ خدا صلی‌الله‌علیه‌وسلم در همان سال نخست هجری میان ساکنان یثرب طرح و اجرا کرد، حداقل در دو قسمت از پیمان عمومی‌ مدینه، داوری نهایی را به عهده‌ی خدا و رسول گذاشته است.

در پیمان عمومی‌ مدینه خطاب به مؤمنان آمده است: «هر گاه شما مسلمانان در کاری دچار اختلاف شدید، آن را به خدا و محمد باز گردانید.»

حتی در بندی دیگر به داوری و حاکمیت خدا و رسول خدا در مورد متعهدان به پیمان‌نامه، اعم از مسلمانان و یهودان و مشرکان، اشاره شده‌است: «هر گاه میان متعهدان به این پیمان‌نامه قتلی یا رویدادی ناگوار و ناسازگار رخ داد که خطر تباهی به همراه داشته باشد، بی‌گمان برای رهایی از آن باید به خدا و پیامبر وی، محمد صلی‌الله‌علیه‌وسلم، روی آورند.

پیامبراکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم نیز به رهبری خود بر امت اشاره می‌کند؛ هنگامی‌ که ایشان دعوت خود را علنی ساخت و فرمود: «همانا من فرستاده‌ی خدایم؛ شما را دعوت به پرستش خدای یکتا می‌کنم… .» قریش او را مسخره کردند و آزار دادند و به ابی‌طالب گفتند: «راستی که برادرزاده‌ات خدایان ما را بدگفته و خردهای ما را سبک شمرده و گذشتگان ما را گمراه دانسته است.»

پیامبراکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم رهبری بزرگ سیاسی و سیاست‌گزاری عالی‌مقام بود. ایشان در جاهای حساس و متعدد ثابت کردند که توانایی رهبری این امت را از هر لحاظ دارند. در ذیل به چند مورد از آن اشاره می‌شود:

۱. فراگیربودن حوزه‌ی رهبری و اطمینان در مورد برحق بودن دعوت در دو بخش تئوری و عملی و ایمان به پیروزی آن؛

۲. توان پیامبراکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم در استمرار دعوت با تبلیغ و اقناع مردم؛

۳. توان پیامبراکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم بر تربیت و سازماندهی و حرکت فراگیر پیروان او؛

۴. اطمینان و اعتماد میان پیامبراکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم و یاران او؛

۵. توان رهبری در استفاده از تمام امکانات عقلی و جسمی پیروان در میدان مبارزه با شناخت دقیق از وضعیت و استعداد هر کدام، و قراردادشان در جای مناسب آن؛

۶. توان کامل پیامبراکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم بر حل مشکلات:

الف: حل مشکل نصب حجرالاسود در محل آن؛

ب: نمونه‌ای از حل سریع مشکلات؛

ج: حل مشکلات هجرت؛

د: حل مشکل دفاع اوس از بنی قریظه؛

ط: حل مشکل شکست در احد.

۷. رسیدن به پیروزی و کارهای عملی پس از پیروزی و سازندگی برای پایداری در آینده، و پی‌ریزی بنیانی که در مسیر روزگار پایدار و ماندگار بماند.

امروز پیش از چهارده قرن از بعثتش می‌گذرد، اما هنوز دعوت پایدار و روش حکومت‌داریش ماندگار است. اگر امروز جهان اسلام در سیستم حکومت‌داری دچار ضعف است، مشکل به دوری از سیرت رسول الله بر می‌گردد.