نظام اسلامی

نظام سیاسی و اداری مسلمانان در صدر اسلام/بخش دهم

سومین اقدام پیامبراکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم پیمان‌بستن میان مسلمانان و غیرمسلمانان بود. پیامبراکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم به‌خوبی می‌دانست برای ایجاد حکومت نظام‌مند باید بین قبایل اتحاد ایجاد کند و با برقراری عقد اخوت میان مهاجرین و انصار به اختلافات قبیله‌ای پایان دهد؛ در همین راستا، اقدام بعدی ایشان پیمان‌نامه‌ی عمومی‌ بود که می‌توان آن را قانون اساسی مدینه هم […]

سومین اقدام پیامبراکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم پیمان‌بستن میان مسلمانان و غیرمسلمانان بود. پیامبراکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم به‌خوبی می‌دانست برای ایجاد حکومت نظام‌مند باید بین قبایل اتحاد ایجاد کند و با برقراری عقد اخوت میان مهاجرین و انصار به اختلافات قبیله‌ای پایان دهد؛ در همین راستا، اقدام بعدی ایشان پیمان‌نامه‌ی عمومی‌ بود که می‌توان آن را قانون اساسی مدینه هم نامید. جامعه‌ی مدینه در آن روزگار متشکل از یهودیان، قبایل عرب، مشرکان و منافقان بود و پیامبراکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم قوانین و حقوقی برای همه‌ی گروه‌ها و برای هر کدام به‌طور جداگانه وضع نمود که در همان پیمان‌نامه عمومی‌ ذکر شده بود؛ به‌طور مثال در آن پیمان‌نامه آمده بود: هیچ مشرکی مال و جان کسی از قریش را پناه نمی‌دهد. در قسمتی دیگر گفته شده بود: یهودیان بنی‌عوف در کنار مؤمنان گروه مستقلی را تشکیل می‌دهند. به حقوق اقوام دیگرِ یهود نیز در این پیمان‌نامه اشاره شده بود.
این پیمان‌نامه در برگیرندۀ بسیاری از قوانینی است که امروز در مجامع بین‌المللی مطرح می‌شود. این جامعیت نشانه‌ی نبوغ و مهارت پیامبراکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم در نحوه‌ی تعامل میان مسلمانان با غیرمسلمانان و روش حکومت‌داری صحیح است. اصول کلی این عهدنامه‌ی تاریخی و جاودان را به شرح ذیل ذکر می‌کنیم:
۱. حفظ وحدت امت اسلامی؛
۲. پشتیبانی از یکدیگر بدون ظلم، عصیان و تجاوز؛
۳. همکاری‌کردن با یکدیگر بدون ظلم و فساد؛
۴. مشارکت همگانی پیرامون برقراری روابط با دشمنان؛ این‌طور نباشد که یک عده از مسلمانان با آنان رابطه برقرار کنند و دیگران نکنند؛
۵. به‌وجودآوردن یک جامعه‌ی پویا، قدرتمند و هدایت‌یافته؛
۶. سرکوب‌کردن شورشیان علیه دولت اسلامی و ممنوعیت یاری‌رساندن به آنان؛
۷. حمایت از هر شخصی که می‌خواهد با مسلمانان در صلح و آرامش زندگی کند و ممنوعیت تجاوز و یورش بر آنان؛
۸. غیرمسلمانان در دین‌شان آزاد هستند و اموال‌شان محفوظ است و به مسلمان‌شدن وادار کرده نمی‌شوند؛
۹. غیرمسلمانان همانند مسلمانان در تأمین مخارج دولت شریک هستند؛
۱۰. غیرمسلمانانی که در کشور اسلامی زندگی می‌کنند، در مبارزه با دشمنان و دفاع از حریم کشور مانند مسلمانان باید همکار باشند؛
۱۱. تا زمانی که دولت اسلامی در حالت جنگ به سر می‌برد، غیرمسلمانان مانند مسلمانان باید در مخارج جنگ همکاری کنند؛
۱۲. دولت اسلامی باید مانند مسلمانان در برابر ظلم از غیرمسلمانان دفاع کند؛
۱۳. مسلمانان و غیرمسلمانان باید از حمایت دشمنان دولت اسلامی خودداری کنند؛
۱۴. هرگاه صلح با دشمن به نفع دولت اسلامی تشخیص داده شد، باید همه‌ی مسلمانان و غیره این صلح را بپذیرند؛
۱۵. نباید هیچ انسانی به سبب گناه دیگری مورد مؤاخذه قرار بگیرد و هر کسی که مرتکب خطایی شود، تاوانش بر او و خانواده‌اش است؛
۱۶. کسانی که تحت حمایت دولت اسلامی‌اند، در خارج و داخل مورد حمایت دولت می‌باشند؛
۱۷. خطاکار و ظالم نباید حمایت کرده ‌شود؛
۱۸. اساس تعاون مجتمع بر نیکی و تقواست نه بر گناه و ظلم؛
۱۹. طبق مفاد این پیمان‌نامه، یهودیان بنی‌عوف، بنی‌نجار، بنی‌حارث، بنی‌ساعده، بنی‌جشم، بنی‌اوس و بنی‌ثعلبه اعم از خودشان و بردگان‌شان در عمل به دین‌شان همانند مسلمان آزاد هستند. مگر آن کسی که ظلم و ستم پیشه کند؛ در این صورت، تنها خود و خاندانش را در هلاکت انداخته است؛
۲۰. از یهودیان هرکسی از ما پیروی کند، از یاری و نصرت ما برخوردار خواهد بود، نباید به آنان ستم یا افرادی علیه شان هم‌دست شوند؛
۲۱. طرف‌های این پیمان باید حرمت یثرب را رعایت کنند و هرگونه جنگ در آن ممنوع است.
باتوجه به آنچه گذشت، به این نتیجه می‌رسیم که هنگام تأسیس دولت اسلامی با رهبریت پیامبراکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم و مدیریت و درایت بی‌نظیر ایشان، میان تمام باشند‌گان مدینه رابطه‌ی انسانی و برادری توأم با عدالت برقرار شده بود.‌
آنچه در این پیمان‌نامه بیشتر به چشم می‌خورد، نبوغ بی‌نظیر پیامبراکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم، اثبات مرجعیت قرآن و سنت، حقوق مساوی در برابر قانون، آزادی عقیده، شناسایی قلمروی حکومت، قدرت سیاسی، امنیت عمومی، تکافل اجتماعی و حفظ حریم جامعه از جرایم می‌باشد.
لذا آنچه گذشت، برخی از مفاد پیمان صلح میان اهل مدینه چه مسلمان چه غیرمسلمان بود.