نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
غزوهی خیبر
این جنگ در آخرین روزهای ماه محرمِ سال هفتم هجری رخ داد.
سبب غزوهی خیبر
پیامبراکرم صلیاللهعلیهوسلم پس از صلح حدیبیه از شر طایفهی قریش در امان ماندند و تصمیم گرفتند همچنانکه داخل شهر مدینه را از وجود یهودیها پاک کرده بودند، اطراف مدینه را نیز از جمعیتهای یهود کاملا پاک کنند؛ زیرا یهودیها در خیبر قلعههای محکمی داشتند که در آنها نزدیک به ده هزار جنگجو همراه با اسلحه و مهمات زیادی وجود داشت. آنان همیشه اهل مکر و حیله بودند، لذا باید پیش از آنکه برای مسلمانان مشکلآفرین شوند و ایجاد ناامنی کنند، آنان را بهکلی از بین ببرند؛ بههمینخاطر، پیامبراکرم صلیاللهعلیهوسلم دستور داد مسلمانان به خیبر حمله کنند.
آنحضرت صلیاللهعلیهوسلم به همراه هزار و ششصد جنگجو بهسوی خیبر حرکت کردند. هنگامی که به خیبر رسیدند، پیامبراکرم صلیاللهعلیهوسلم نزدیک قلعهای به نام «حسن النطاف» اتراق کردند. حباببن منذر گفت: یا رسول الله، من با این منطقه آشنایی کامل دارم، جایی که ما هستیم موقعیت خوبی ندارد؛ آنان بر ما مسلط هستند و شبانه از پشت درختهای خرما به ما حمله میکنند.
پیامبراکرم صلیاللهعلیهوسلم پیشنهاد حباب را قبول فرمودند و لشکر را به جای دیگری انتقال دادند. جنگ شروع شد و مسلمانان قلعهها را یکی پس از دیگری فتح کردند. کشتهشدگان یهود در جنگ خیبر نودوسه نفر و شهیدان مسلمانان پانزده نفر بودند.
غزوهی مؤته
این غزوه در ماه جمادیالاول سال هشتم هجری انجام شد. مؤته روستایی در ارتفاعات شام است که امروزه «الکرک» نام دارد.
سبب غزوهی موته
جنگ موته به آن علت رخ داد که پیامبراکرم صلیاللهعلیهوسلم به پادشاه بصره که نمایندهی هرقل بود، نامهای نوشتند. وقتی نامهرسان پیامبراکرم صلیاللهعلیهوسلم وارد روستای موته شد، یکی از پادشاهان عرب -که پیرو قیصر روم بود- به فرستادهی پیامبر گفت: کجا میروی؟ آیا فرستادهی محمد هستی؟ او گفت: آری، نمایندهی محمد هستم. پادشاه او را زنجیر کرد و گردنش را زد. این خبر به رسول خدا صلیاللهعلیهوسلم رسید، ایشان خیلی نگران شدند و لشکری سه هزارنفره را برای جنگ با آنان فرستادند. رسول خدا صلیاللهعلیهوسلم زید پسر حارثه را فرماندهی آن لشکر مقرر فرمودند و به آنان توصیه کردند که اگر زید شهید شد، جعفر گبن ابی طالب و اگر جعفر هم شهید شد، عبداللهبن رواحه فرمانده شود. رسول خدا صلیاللهعلیهوسلم به زیدبن حارثه دستور دادند: «در جایی که حارثبن عمر (نامهرسان پیامبر) شهیدشده قرار گیرد و مردم آنجا را به قبول دین اسلام دعوت کند؛ اگر پذیرفتند، خیلی خوب و اگر قبول نکردند، با یاری خداوند با آنان بجنگند.
لشکر با برکت و استمداد خداوند حرکت کرد و شخص پیامبراکرم صلیاللهعلیهوسلم آن را بدرقه فرمودند. وقتی به «معان» رسیدند، شنیدند که هرقل پادشاه روم لشکر بزرگی را برای رویارویی با آنان آماده کرده است.
مسلمانان باهم مشورت کردند. بعضیها گفتند: از پیامبراکرم صلیاللهعلیهوسلم درخواست نیروی کمک کنیم که برایمان بفرستدند یا دستور دیگری صادر کنند تا انجام دهیم. اما عبداللهبن رواحه گفت: سوگند به خدا، آنچه از آن میترسید همان چیزی است که برای آن آمدهایم. ما شهادت میخواهیم. ما با تعداد زیاد یا با قدرت نمیجنگیم، بلکه سلاح جنگ ما دینی است که خداوند ما را به واسطه آن گرامی داشتهاست. ما یکی از دو راه نیکو را داریم، یا پیروزی یا شهادت. همهی لشکر نیز با او موافقت نمودند و وارد جنگ شدند. جنگ شروع شد و زیدبن حارثه که پرچم را در دست داشت، جنگید تا شهید شد. پس از او جعفربن ابی طالب پرچم را در دست گرفت. او سوار بر اسب جنگید سپس ناچار از اسب پیاده شد و جنگید تا اینکه دست راستش قطع شد. پرچم را با دست چپ گرفت، دست چپ نیز قطع شد. پرچم را در آغوش گرفت تا شهید شد. پس از او عبداللهبن رواحه پرچم را گرفت و جنگید تا به شهادت رسید. پس از شهادت عبداللهبن رواحه، با رأی همهی جنگجویان خالدبن ولید فرماندهی آنان شد. این اولین جنگ در اسلام بود که خالد در آن شرکت کرده بود. او با به کارگیری تاکتیکهای نظامی توانست لشکر را نجات دهد و آنان را به مدینه برگرداند. غزوهی مؤته اولین غزوهای بود که مسمانان خارج از منطقهی جزیرهالعرب علیه روم انجام دادند. هرچند شخص پیامبراکرم صلیاللهعلیهوسلم در این جنگ حضور نداشتند، اما چون جنگجویان زیادی در آن شرکت کرده بودند، آن را غزوه نامیدهاند؛ زیرا معمولا تعداد شرکتکنندگان در سریهها کم بود. پیامبراکرم صلیاللهعلیهوسلم در این جنگ لقب خالدبن ولید را سیفالله/شمشیر خدا نهادند.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاهها بسته است.