نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
ایجاد نیروی دفاعی و نظامی
بعد از اینکه پیامبراکرم صلیاللهعلیهوسلم به رسالت مبعوث شد و ایشان با دعوت علنیشان کفار قریش را به ستوه آورد و مشرکان راه چاره را در محو کامل ایشان دیدند و نقشهی قتل ایشان را کشیدند، پیامبراکرم صلیاللهعلیهوسلم قصد هجرت به مدینه را نمود و نخست یارانشان را روانه نمود و در پایان خودش همراه یار غارش رهسپار شد. پس از استقرار در آنجا و گسترش دین اسلام، برای توسعهی اسلام و نابودکردن دشمنان قرآن، مسلمانان با جنگهایی گاه پراکنده و اتفاقی و گاه برنامهریزیشده و آگاهانه علیه کفار مواجه شدند؛ جنگهای نابرابر که به ظاهر نامعقول و خودکشی معلوم میشد و اگر سیاستهای مدبرانهی پیامبراکرم صلیاللهعلیهوسلم و قدرت فرماندهی ایشان نمیبود، شاید سپاه اسلام پیروز نمیشد و از همان روزهای آغازین استقرار و استحکام قوا ذر مدینه شکست میخورد. اما پیامبراکرم صلیاللهعلیهوسلم از قدرت فرماندهی بسیار بالایی برخوردار بود؛ ازهمینرو، زمانی که با دشمنان و کفار به جنگ میپرداخت و وارد رزم میشد، پیشاپیش به جمعآوری اطلاعات و کسب معلومات دربارهی نقاط ضعف و قوت دشمن مبادرت مینمود تا سپاه اسلام با استفاده از این اطلاعات محرمانه و مهم بتواند دشمن را شکست بدهد و بر آنان پیروز شود؛ به عبارت دیگر، از نقاط ضعف دشمن بهعنوان نقاط قوت خودشان استفاده میکرد؛ زیرا یکی از مسائل مهم امنیتی در هر جامعه تشکیل سپاه و تربیت نیروی کارآزمودهی رزمی و جنگی است که بتواند از مردم خود در مقابل حملات دشمنان، غارتگران و مهاجمان دفاع کند و کیان کشور و منطقه را مصون و ایمن گرداند. پیامبراکرم صلیاللهعلیهوسلم نیز بهعنوان یک حاکم سیاسی و باقدرت، این نیاز جامعهی نوپای مسلمانان را احساس کرد و از این اصل دفاعی بهخوبی استفاده نمود و نیروی مسلح و کارآزمودهای تشکیل داد و توانست به وسیلهی آنان، امنیت لازم را برای جامعهی دینی خود فراهم کند. تصمیم پیشگیرانهی پیامبراکرم صلیاللهعلیهوسلم از آن جهت حائز اهمیّت بود که مشرکان مکه وقتی دستشان از مسلمانان کوتاه شد و دیگر نمیتوانستند آنان را بهخاطر اعتقاد اسلامیشان، آزار بدهند و شکنجه کنند، تصمیم گرفتند به مرکز اسلام در مدینهی منوره هجوم ببرند. پیامبراکرم صلیاللهعلیهوسلم برای مقابله با چنین حملاتی مغرضانه و کینهتوزانه و در پی نزول آیهی جهاد و اجازهی دفاع، در اواخر سال اول هجرت با نیروی کم و ادوات محدود جنگی هستهی اولیهی ارتش اسلام را پیریزی کرد و گروهی متشکل از انصار مدینه و مهاجرین مکه تشکیل داد و آماده نمود.
در روزهای نخست ستونهای نظامی با نفرات اندک برای مأموریت گشتی و نظامی فرستاده میشدند؛ هدف پیامبراکرم صلیاللهعلیهوسلم از این مانورها، بالابردن قدرت دفاعی نیروهای اسلام و نیز تهدید خطوط بازرگانی قریش بود؛ چراکه آسیب اقتصادی بر دشمن و ایجاد رعب و نگرانی با این حملات رزمی، به مراتب مهمتر و مؤثرتر از کالاهای بهدستآمده از یورشهای نیروهای امنیتی اسلام بود؛ زیرا از طرفی هم نمایش قدرت رزمی مسلمانان و هشدار به مشرکان مکه بود تا به فکر حملهی نظامی به مدینه نباشند هم هشدار به دشمنان داخلی بود که در فکر فریب و نیرنگ علیه اسلام و مسلمانان مدینه نباشند و از توطئه و ایجاد اختلاف بین مردم بپرهیزند. در برخی از این جنگها و گریزها، پیامبراکرم صلیاللهعلیهوسلم با بعضی از قبایل اطراف، پیمان عدم همکاری با دشمنان اسلام را امضا میفرمود که در تاریخ از دو پیمان با قبیلهی بنی حمزه و بنی مُولج یاد شده است.
نتیجهگیری
۱. پیامبراکرم صلیاللهعلیهوسلم در کنار انجام رسالت و ابلاغ وحی الهی به مردم، بهعنوان حاکم اسلامی و رهبر اجتماعی امت نوپای مسلمان از شیوهها و روشهای گوناگون برای ایجاد امنیت و آرامش همهجانبهی جامعهی اسلامی خود استفاده میکرد؛ چنانکه خداوند در قرآن مجید رسولالله صلىاللهعلیهوسلم را الگویی نیک برای امت اسلام معرفی فرموده: «لَقَدْ کانَ لَکُمْ فی رَسُولِ اللّهِ أُسْوَهٌ حَسَنَهٌ؛ به یقین برای شما در زندگی پیامبراکرم صلیاللهعلیهوسلم خدا سر مشق نیکویی نیکویی بود.»
۲. شایسته است که همهی دولتهای اسلامی در کشورداری، بهخصوص تأمین امنیت اجتماعی در همهی ابعاد آن، رسولالله صلیاللهعلیهوسلم را الگوی خود قرار دهند و با استفاده از روشها و ابزارهای نوین هر عصر، ملت خود را از گزند خطرها و آسیبهایی که از ناحیهی دشمن متوجه آنهاست، در امان دارند؛ خطراتی که گاه ناشی از اختلافات درونی و نفوذ نفاق در صفوف مسلمانان است و گاهی به سبب تهدید و حملات دشمنان خارجی خواهد بود؛ چون برای دفاع از کشور و امنیت داخلی نیاز به نیروی قدرتمند دفاعی است. پیامبراکرم صلیاللهعلیهوسلم برای این امر مهم هم نیرو تشکیل داد هم افراد با استعداد را جهت رهبری این نیرو استفاده کرد؛ از جمله فرماندهان و کارگزاران نظامی، در آن زمان حمزهبن عبدالمطلب رضیاللهعنه، عبیدهبن حارث رضیاللهعنه، سعدبن ابیوقاص رضیاللهعنه، اسامهبن زید رضیاللهعنه، علیبن ابی طالب رضیاللهعنه، عبداللهبن رواحه رضیاللهعنه و… بودند، و از جمله مأموران امنیتی، خراشبن امیهی خزاعی رضیاللهعنه بود که برای صلح و امان به نزد اشراف قریش فرستاده شد. عمیربن وهب رضیاللهعنه نیز مأمور پیامبراکرم صلیاللهعلیهوسلم برای اعلانکردن به این مطلب بود که صفوانبن امیه در امان است. عمروبن امیهی ضمری رضیاللهعنه مأمور پیامبراکرم صلیاللهعلیهوسلم برای بازگرداندن پناهندگان حبشه بود.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاهها بسته است.