نظام اسلامی

نظام سیاسی و اداری مسلمانان در صدر اسلام/بخش سوم

تأکید بر اصلاح رابطهٔ خود و خدا تربیت روحی و روانی مردم هدف اصلی دعوت پیامبراکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم در مکه بود. پیامبراکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم با بعثتش این مهم را دنبال کرد تا نظام فکری موجود را به‌هم بزند و یک نظام فکری جدید را جایگزین کند تا در این مسیر نیروی لازم را برای تأسیس جامعهٔ اسلامی […]

تأکید بر اصلاح رابطهٔ خود و خدا

تربیت روحی و روانی مردم هدف اصلی دعوت پیامبراکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم در مکه بود. پیامبراکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم با بعثتش این مهم را دنبال کرد تا نظام فکری موجود را به‌هم بزند و یک نظام فکری جدید را جایگزین کند تا در این مسیر نیروی لازم را برای تأسیس جامعهٔ اسلامی و نمونه تربیت نماید. محتوای آیات مکی و مقایسهٔ آن با آیات مدنی و تکیهٔ اصلی آیات مکی بر مسائل اخلاقی و اعتقادی تأییدکنندهٔ این دیدگاه است.

سیرهٔ پیامبراکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم چنین بود که یاران و پیروان خویش را در انجام‌دادن هر امری به اصلاح رابطه‌شان با خدا فرامی‌خواند. در مرحلهٔ نخست دعوت، پیامبراکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم بشخصه شاهدی گویا بر این حقیقت است. زمانی که پیامبراکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم مبعوث شد، افرادی را به‌صورت گلچین و پنهانی به اسلام دعوت می‌کرد. این دوران مقدمه‌ای برای آمادگی و تربیت عقیدتی و روحانی کسانی بود که به کلام خدا و رسالت پیامبرش ایمان آورده بودند. همچنین آنان را در برابرحوادث و اتفاقاتی که در پیش‌رو داشتند، محکم و استوار می‌ساخت.

در این یادداشت مراحل دعوت پیامبراکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم در مکه بررسی می‌شود که چهار مرحله است: ۱. مرحلهٔ آغاز رسالت؛ ۲. مرحلهٔ دعوت محدود و مخفی و ارتباط فردی و چهره‌به‌چهره؛

۳. مرحلهٔ دعوت گسترده و شروع ارتباط گروهی تا هجرت به حبشه؛

۴. مرحلهٔ پس از هجرت گروهی مسلمانان به حبشه تا هجرت عمومی به مدینه.

 

مراحل دعوت

 

مرحلهٔ دعوت محدود و مخفی

نخستین مرحلهٔ دعوت پیامبراکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم به دعوت مخفی معروف است، چون وقتی صهیب و عماربن یاسر با همدیگر به منزل رفتند و پس از شنیدن آیاتی از قرآن اسلام آوردند، آن روز تا غروب در منزل پیامبراکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم ماندند و در تاریکی شب به‌صورت پنهانی از منزل بیرون آمدند و برگشتند تا کسی آنان را نبیند. (ابن عبدالبر، ج ۲، ص: ۱۷۷)

یکی از اسلام‌شناسان می‌گوید: پیامبراکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم در آغاز رسالتش با یاران خودش ارتباط مخفی داشت.

مرحلهٔ گسترش و علنی‌شدن دعوت

دومین مرحلهٔ دعوت پیامبراکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم مرحلهٔ گسترش دعوت و روی‌آوردن پیامبراکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم به شیوهٔ ارتباط گروهی است که معمولاً مرحلهٔ علنی‌شدن نامیده می‌شود. ورود به این مرحله به معنای کنارگذاشتن کلی روش ارتباطی فردی و چهره‌به‌چهره نبود. معروف است که در آستانهٔ گسترده‌ترشدن دایرهٔ دعوت پیامبراکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم آیهٔ ذیل خطاب به پیامبراکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم نازل شد: «و أنذر عشیرتک الأقربین و اخفض جناحک لمن اتبعک من المؤمنین» (شعراء، ۲۱۴_۲۱۵)

از مهم‌ترین ویژگی‌های این مرحله از دعوت پیامبراکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم درافتادن با نظام اجتماعی فاسد و حاکم بر مکه بود. مشرکان نیز از ترس به‌خطرافتادن و ازدست‌رفتن موقعیت‌ها و امتیازهای اجتماعی‌شان رفته‌رفته به فکر مقابله با پیامبراکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم و باطل جلوه‌دادن دعوت ایشان افتادند. اخبار تکان‌دهنده‌ای دربارهٔ آزار و اذیت و شکنجهٔ تازه‌مسلمانان از سوی مشرکان قریش در این دوره در دسترس است. (ابن‌سعد، ج ۳، ص: ۲۳۳)

مشرکان زره آهنی بر اندام مسلمانان می‌پوشانیدند و در آفتاب داغ نگه‌شان می‌داشتند. (الحاکم نیشابوری، ج ۳، ص: ۲۸۴)

سمیه مادر عمار زیر شکنجه و با ضربهٔ خنجر (حربه) ابوسفیان به شهادت رسید. (ابن‌سعد، ج ۳، ص: ۲۳۳) گفته شده است که پاهای وی را به دو شتر بستند و شتران را در دو مسیر مختلف حرکت دادند. بلال حبشی را افزون بر شکنجه‌های متعارف، به جوانان می‌سپردند و آنان او را در دره‌های اطراف مکه می‌گرداندند و او همچنان اَحَد اَحَد می‌گفت. (الحاکم نیشابوری، ج ۳، ص: ۲۸۴؛ ذهبی، ج ۱، ۳۸۴؛ ابن‌سعد، ج ۳، ص: ۲۳۳)

همچنین گفته‌اند که شخص پیامبراکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم نیز در این مرحله مورد هجوم تبلیغات روانی مشرکان قریش قرار گرفت و اتهاماتی مانند سحربودن قرآن (احقاف، ۷)، ساحربودن پیامبراکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم (یونس، ۲)، اضغاث احلام (انبیاء، ۵)، شعربودن قرآن کریم (یس، ۶۹)، شاعربودن پیامبراکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم (انبیاء، ۵)، جنون‌زدگی (صافات، ۳۴)، فراگیری تعالیم دینی از بشر و انکار جنبهٔ وحیانی دین (النحل، ۱۰۳) و القای شبهه دراین‌باره که چرا قرآن بر شخص دیگری نازل نمی‌شود (زخرف، ۳۱)؛ متوجه شخص پیامبراکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم شد و ایشان را مورد هدف قرار داد. مشرکان در این مرحله برای رویارویی با پیامبراکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم از روش‌هایی مانند تحقیر، نیرنگ، ایجاد موانع در مسیر ابلاغ دعوت نبوی و شکنجه و محاصرهٔ روانی استفاده می‌کردند.

سومین مرحلهٔ دعوت پیامبراکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم در پی این فشارها شکل گرفت و ماجرای هجرت گروهی از مسلمانان به حبشه در سال ششم بعثت پیش آمد. هجرت حدود ۸۳ نفر از مسلمانان به حبشه با صلاح‌دید و توصیهٔ پیامبراکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم نقشی بسیار مهم در تثبیت دعوت اسلامی ایفا کرد. مشرکان مکه که نگران پیامدهای هجرت مسلمانان بودند، با اعزام نمایندگان خود دست به تبلیغات گسترده علیه مسلمانان نزد پادشاه حبشه زدند، ولی در مقابل نیرنگ آنان حضرت جعفربن ابی‌طالب خطبه‌ای مهم و واضح ایراد کرد که از نظر تبلیغاتی قابل توجه است و در جایی دیگر باید مورد بررسی بیشتر قرار بگیرد.

قریش در پی ناکام‌ماندن در مواجهه با هجرت مسلمانان به حبشه، بر سخت‌گیری‌های خودشان در داخل مکه علیه مسلمانان افزودند و پیمانی برای تحریم مسلمانان در تمامی روابط مهم اجتماعی منعقد کردند.

مرحلهٔ چهارم دعوت پیامبراکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم پس از خروج از شعب ابی‌طالب شکل گرفت. پیامبراکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم در این مرحله با تلاش مضاعف برای پخش‌ونشر فراگیرتر دعوت اسلامی، با زائران خانهٔ خدا ارتباط برقرار کرد و دعوت خویش را به آنان عرضه نمود و جست‌وجو را برای یافتن پایگاهی خارج از مکه شروع کرد تا سرانجام توانست مرکزیت دعوت اسلامی را به خارج از مرزهای مکه، یعنی یثرب منتقل کند و مرحله‌ای کاملاً نو را در این منطقه آغاز کند که در اقدامی نمادین و تبلیغاتی مدینهالنبی نام گرفته بود. ازهمین‌رو، باتوجه‌به آنچه گذشت، پیامبراکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم در سیزدهٔ سال مکی بیشترین تلاش خودش را به کار گرفت تا انسانیت را از چنگال شرک و خرافه‌پرستی نجات بدهد.