نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
نظامی و امنیت
مسئلهی برقراری نظم و امنیت و نظارت بر انتظام اجتماعی در جوامع بشری از دیرباز مورد توجه بشر بوده و است. همهی حکومتها در راستای تأمین زندگی بهتر برای شهروندان خود از تشکیلات انتظامی و نظامی بهره جسته است؛ بدین ترتیب، برقراری امنیت یکی از ابزارهای مهم مشروعیت دولتها و جزو مهمترین مطالبات مردم از دولت در طول تاریخ بوده است.
امنیت در ابعاد مختلف سیاسی، اقتصادی و فرهنگی از ضروریات جامعه است؛ برهمیناساس، میتوان گفت که تأمین امنیت از مهمترین وظایف و اهداف اساسی حکومتهاست. همچنین امنیت در اندیشهی پیامبراکرم صلیاللهعلیهوسلم که فرصت حاکمیت سیاسی یافته بود، جایگاه مهمی داشت و اقدامات امنیتی ایشان در ابعاد مختلف مثل امنیت معنوی، اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و نظامی در سیرهی نبوی وجود داشت که به شکل پراکنده در کتابهای مختلف سیرهی پیامبراکرم صلیاللهعلیهوسلم و خلفای راشدین و برخی کتابهای فقهی و غیره به شکل اجمالی مورد تفحص قرار گرفته است.
اهمیت امنیت به سبب ارزش و جایگاه بزرگ آن در زندگی هر انسانی، کلانترین نعمت الهی دانسته شده است. آثار و برکاتی که برای امنیت بیان شده و میشود، بهترین شاهد در بیان اهمیت و ارزش امنیت و آرامش در زندگی بشر است. ناگفته پیداست که انسانی که گرفتار ترس و مصیبت و فقدان امنیت شده باشد، قدر امنیت، عافیت و سلامت را خوب میداند و تلاش میکند تا دمی بدون آن زیست نکند؛ ازهمینرو، امنیت را از بزرگترین نعمتهای الهی برشمردهاند.
پیامبراکرم صلیاللهعلیهوسلم براساس اهداف و منافع دین اسلام تعریفی از امنیت داشته که براساس آن تعریف در طی مدت کوتاه، امنیتی ایجاد کرد که همهی مسلمانان و غیرمسلمانان در سایهی امنیت از هر جهت در آرامش به سر میبردند. پیامبراکرم صلیاللهعلیهوسلم برای ایجاد امنیت اقدامهایی کرد که هم در کوتاهمدت هم در درازمدت با موفقیت همراه بوده است؛ چون چنان امنیتی را در دنیا حاکم کرد تا به امروز نظیرش پیدا نمیشود و نخواهد شد. اگر شخصی مرتکب جرمی میشد، خودش را معرفی میکرد که من مرتکب فلان جرم شدهام؛ چون پیامبراکرم صلیاللهعلیهوسلم وجدانها را بیدار کرده و تربیت کرده بود که نتیجهاش مدینهی فاضلهای شد که تا به امروز دنیا با تمام پیشرفتهای خود به آن دست نیافته است.
با مروری بر سیرهی پیامبراکرم صلیاللهعلیهوسلم میتوان گفت که آنحضرت دو برنامهی کلی کوتاهمدت و بلندمدت برای ایجاد و استمرار امنیت در سطح جامعهی آن عصر داشته است که هر دو نیز با موفقیت به اجرا درآمد و توانست علاوه بر ایجاد امنیت در سطح جامعه، به گسترش روزافزون دین مبین اسلام نیز کمک شایانی نماید. در برنامهی کوتاهمدت هدف آنحضرت رفع خطرات احتمالی علیه مسلمانان بود که در آن، پیامبراکرم صلیاللهعلیهوسلم برنامههای عملی و فوری و گاه مؤقت را اجرا کرد که به اتحاد مسلمانان و حفظ امنیت آنان انجامید، و برنامهی بلندمدت ایشان هدف عمقبخشیدن به امنیت مسلمانان و همپیمانان آنان و تشویق غیرمسلمانان به اسلام بود که در آن، پیامبراکرم صلیاللهعلیهوسلم با فرهنگسازی و کار مداوم، به تحول درونی در مسلمانان دست زد. پس از هجرت پیامبراکرم صلیاللهعلیهوسلم و استقبال گستردهی مردم از ایشان، طبیعی بود که همسطح گسترش دین، خطراتی که پیامبراکرم صلیاللهعلیهوسلم و مسلمانان را تهدید میکرد، نیز گسترش یابد؛ همچنانکه در مکه هرچه دعوت علنیتر میشد، خطرات بیشتری مسلمانان را تهدید میکرد تا اینکه این بحرانها به هجرت پیامبراکرم صلیاللهعلیهوسلم به مدینه انجامید.
الف: برنامهی کوتاهمدت
برخی از خطراتی که ممکن بود پیامبراکرم صلیاللهعلیهوسلم و مسلمانان را در مدینه مورد تهدید قرار دهد، عبارت بود از حملهی گستردهی قریشیان، یهودیان و بتپرستان مدینه و اطراف آن؛ بهخصوص از ناحیهی کسانی که با تازهمسلمانان مدینه از یک قبیله بودند. بروز اختلافات قومی و قبیلهای در بین مسلمانان مهاجری که از مکه آمده بودند و… .
هر یک از خطرات برشمردهشده میتوانست در عدم موفقیت سیاستها و برنامههای پیامبراکرم صلیاللهعلیهوسلم و بههمزدن امنیت مدینه نقش بسزایی داشته باشد. پیامبراکرم صلیاللهعلیهوسلم برای حفظ امنیت و جلوگیری از خطرات مذکور نیازمند برنامهای عملی، فوری و کوتاهمدت بود. باید دید که پیامبراکرم صلیاللهعلیهوسلم چه اقداماتی در راستای فضاسازی برای ایجاد امنیت در مدینه انجام داد:
ساخت مسجد
یکی از اقدامات پیامبراکرم صلیاللهعلیهوسلم در مدینه بنای مسجدی بود که با کمک تمامی مسلمانان بهعنوان محل تجمعات و عبادت و میعادگاه همه ساخته شد. این مرکز در اتحاد و یکپارچگی آنان نیز نقش بسزایی داشت؛ مسلمانان بدون هیچ امتیازی در کنار یکدیگر مینشستند و پیامبراکرم صلیاللهعلیهوسلم نیز به گونهای در حلقهی آنان جای میگرفت که اگر بیگانهای وارد میشد، نمیفهمید کدام یک پیامبرخداست.
پیمان مدینه
از یکسو خطر غیرمسلمانان اهل مدینه و یهودیان اطراف روزبهروز بیشتر میشد و از سوی دیگر، خطر کفار قریش مسلمانان را تهدید میکرد. دراینراستا پیامبراکرم صلیاللهعلیهوسلم پیمانی دفاعی را که در آن مسلمانان، یهودیان و حتی مشرکان مدینه همپیمان میشدند، منعقد کرد؛ براساس مفاد آن، امضاکنندگان ملت واحدی دانسته شدند؛ هرگونه ظلم و ستم ممنوع شد؛ هر گروه رسوم زندگی سابق خویش را توانست حفظ کند؛ دفاع مشترک از یثرب به عهدهی همگان نهاده شد و تصریح شد که هر یک از گروههای مسلمان و یهود و بهطور کلی تمام امضاکنندگان و همپیمانان آنان که دیگری را به صلح با دشمن دعوت کرد، باید بپذیرد، مگر اینکه دشمن قصد مقابله با دین اسلام را داشته باشد. همچنین تصریح شد که قریش و همپیمانان آنان پناه داده نمیشوند.
پیمان برادری
پیامبراکرم صلیاللهعلیهوسلم برای زدودن تعصبات قومی و قبیلهای و نژادی، انتساب افراد به قوم و قبیلهی خود را محدود نمود. ایشان در یک اقدام مهم، مسلمانانی را که از مکه به مدینه هجرت کرده بودند، «مهاجر» و اهالی مدینه را «انصار» نامید. این امر در اتحاد این دو گروه از مسلمانان که از دو شهر متفاوت با فرهنگ و ویژگیهای متفاوت بودند، و وحدت و یکپارچگی مسلمانان مدینه که از دو قبیلهی اوس و خزرج که با یکدیگر در تنش و درگیری بودند، تأثیر بسزایی داشت؛ زیرا جامعهی آن روز عربستان بهشدت متعصب و پایبند عهد و پیمان و حلف بودند. یکی از اقداماتی که به استحکام هرچه بیشتر مسلمانان کمک کرد، پیمان برادری بود که بین مهاجرین و انصار بسته شد. مهاجر و انصار در محیط خاصی پرورش یافته بودند و در طرز تفکر و آداب و معاشرت و تعصبات قومی قبیلهای فاصلهی زیادی با یکدیگر داشتند؛ مهاجران که کاشانهی خویش را ترک کرده و غالباً با دست خالی به مدینه آمده بودند، در فقر شدیدی به سر میبردند: نه کاری داشتند نه سرمایهای و نه ابزاری برای کسب درآمد. تدبیر پیامبراکرم صلیاللهعلیهوسلم برای ناامنی اقتصادی که پیامد هجرت این افراد بود، ایجاد اخوت بین آن دو گروه و بین هر یک از انصار با هر یک از مهاجرین بود که آنان را به یکدیگر نزدیک کرد.
بستن پیمان با غیرمسلمانان اطراف مدینه
در پیمان مدینه تنها یهودیان و مشرکان ساکن مدینه اعم از اوس و خزرج و تیرههای دیگر حضور داشتند؛ اما یهود و طوایف مشرک اطراف مدینه میتوانستند خطرساز شوند. پیامبراکرم صلیاللهعلیهوسلم برای همپیمانساختن آنان با مسلمانان و بهطور کلی با اهل مدینه، ابتدا با طوایف بزرگی همچون یهود بنیقریظه، بنینضیر و بنیقینقاع پیمان بست و آنان را از پناهدادن به دشمن یا جاسوسی برای آنان برحذر داشت و سپس طوایف کوچک و بزرگ اطراف را با خود همپیمان ساخت که به امنیت مدینه کمک شایانی نمود.
ادامه دارد… .
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاهها بسته است.