نظام سیاسی و اداری مسلمانان در صدر اسلام/بخش بیست‌وهشتم

روش‌ها و وسایل تبلیغی همچنان که اشاره شد، پیامبراکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم همواره با عنایت به توانایی و ظرفیت افراد معارف را ابلاغ می‌فرمود و گام‌به‌گام جلو می‌رفت و شخص ایشان اولین عامل به این معارف بود. ایشان برای استقرار و رسوخ معارف در جان و تن پیروانشان تعالیم‌شان را بارها تکرار می‌فرمود. حضرت صلی‌الله‌علیه‌وسلم بیانی فصیح […]

روش‌ها و وسایل تبلیغی

همچنان که اشاره شد، پیامبراکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم همواره با عنایت به توانایی و ظرفیت افراد معارف را ابلاغ می‌فرمود و گام‌به‌گام جلو می‌رفت و شخص ایشان اولین عامل به این معارف بود. ایشان برای استقرار و رسوخ معارف در جان و تن پیروانشان تعالیم‌شان را بارها تکرار می‌فرمود.

حضرت صلی‌الله‌علیه‌وسلم بیانی فصیح و بلیغ داشت و معارف دینی را «ابلاغ مبین» می‌کرد و با پرهیز از پرگویی در کلام، نیازهای مخاطب را در نظر می‌گرفت و در هر موقعیت و فرصت مناسبی، مطالبی را که همواره تازه و جذاب بود، بیان می‌فرمود. همچنین داستان‌های واقعی قرآن‌کریم که علاوه بر جذابیت، فوق‌العاده درس‌آموز و عبرت‌برانگیز است، یکی از وسایل تبلیغی بود که معارف را غیرمستقیم به مخاطب می‌رساند.

پیامبر‌اکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم به‌عنوان بزرگ‌ترین مبلغ اسلام، همواره ارتباط فردی خود را با مخاطبان حفظ می‌فرمود و در کنار آن، به ارتباط جمعی که در برپایی شعایر دینی از قبیل نماز جمعه و جماعت و مراسم حج و… نمود می‌یافت، اهتمام فراوان می‌ورزید.

ارزش تعلیم در ساختار حکومت پیامبراکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم

ابوالفرج‌‌بن جوزی در مشکل‌ الصحیحین آورده است: عبادهبن صامت به اهل صفه قرآن می‌آموخت. صفه، سکوی مسجد پیامبر‌اکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم بود که بینوایان صحابه در آن مأوا داشتند. در الإصابه از واقدی نقل می‌کند که پیامبراکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم وردان را به ابان‌بن سعیدبن العاص سپرد که خرجی‌اش را بدهد و قرآنش بیاموزد. ابن‌عساکر از ابن‌ثعلبه روایت می‌کند که پیامبراکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم را دیدم و عرض کردم: مرا به تعلیم‌دهنده‌ی‌ خوبی بسپار. حضرت مرا به ابوعبیده‌بن الجراح سپرد و فرمود: تو را علم ‌و ادب نیکو می‌آموزد.

پیامبر‌اکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم توصیه می‌فرمود: هر کسی از همسایه‌اش فقه و قرآن بیاموزد. آورده‌اند که پیامبراکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم روزی مسلمانان را ستود و سپس فرمود: چرا اشخاص از همسایه‌هایشان تعلیم نمی‌گیرند تا دین‌شناس شوند. در روایت دیگری آمده که فرمود: چرا به همسایگانشان یاد نمی‌دهند و چرا از همسایگانشان پند نمی‌پذیرند و فقه نمی‌آموزند؟ تهدید فرمود که اگر چنین نکنند، عقوبتشان خواهد کرد؛ آنگاه روی برگرداند. عده‌ای پرسیدند که منظور پیامبراکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم چه بود؟ آیا منظور اشعریانند که دانایان هستند و همسایگانی از بدویان دارند؟ این سخن به اشعریان رسید. آنان نزد پیامبراکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم رفتند و آنحضرت صلی‌الله‌علیه‌وسلم یک سال به ایشان مهلت داد که اعرابیان را علم و آداب بیاموزند و نصیحت کنند. آنگاه پیامبراکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم این آیه را تلاوت فرمود: «لُعِنَ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ بَنِی إِسْرَائِیلَ عَلَی لِسَانِ دَاوُودَ وَعِیسَی ابْنِ مَرْیَمَ ذَلِکَ بِمَا عَصَوْا وَکَانُوا یَعْتَدُونَ؛ لعنت‌شدن کسانی که کفر ورزیدند از بنی اسرائیل، بر زبان داود و عیسی پسر مریم؛ آن بدان سبب بود که نافرمانی کردند و تجاوز می‌کردند.» (مائده: ۷۸)

احمدبن حنبل این روایت را یکجا تضعیف و در جایی دیگر توثیق کرده‌ است، و ابن عدی گوید: امیدوارم بی‌اشکال باشد. با توجه به گستردگی مناطق اسلامی، پیامبراکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم برای آموزش تعالیم دین و قرآن، افرادی را به مناطق مختلف فرستاد. قبل از هجرت به مدینه، مصعب‌بن عمیر را برای آموزش قرآن به مدینه اعزام کرد.

پس از هجرت به مدینه، معاذبن جبل را به یمن فرستاد که یکی از وظایف وی، تعلیم قرآن بود. عمروبن حزم را برای تعلیم قرآن به نجران فرستاده شد. در اسلام تعلیم و تعلم از جایگاه ویژه برخوردار است. اولین آیاتی که نازل می‌شود با تعلیم همراه است‌. سپس پیامبراکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم نیز به این مهم می پردازد. بعد از ورود به مدینه مسجد را تأسیس می‌کند که در زمان خود ضمن یک عبادتگاه دانشگاهی به‌تمام‌معنا بود. سپس ترتیبی برای اصحاب صفه اتخاذ می‌کند تا تمام وقت در خدمت تعلیم و تربیه باشند. پس از جنگ بدر به اسیران در مقابل پول پیشنهاد یاد دادن سواد خواندن و نوشتن می‌دهد. همه‌ی این موارد نشانه اهمیت به تعلیم‌وتربیه در سیره‌ی نبوی است.

ادامه دارد… .