نظام سیاسی و اداری مسلمانان در صدر اسلام/بخش بیست‌ودوم 

رویکرد اسلام به ابزارهای اقتصادی به‌عنوان عامل اساسی در کسب موفقیت دیپلماسی، در قالب تألیف قلوب معنا می‌یابد و چهره‌اش را آشکار می‌نماید؛

تألیف قلوب و فک رقبه

یکی از تکنیک‌های مؤثر در اجرای سیاست خارجی برای تحقق اهداف‌ و تأمین منافع، استفاده از ابزارهای اقتصادی و مالی است. در این راستا، دولت استفاده‌کننده از این ابزار تلاش می‌نماید که سایر دولت‌ها و ملت‌ها را وادار کند تا سیاست‌های خارجی‌شان را تغییر بدهند. بهره‌گیری از این ابزار پدیده‌ی ظهوریافته‌ی عصر کنونی در روابط خارجی نیست، بلکه ریشه در گذشته‌ها دارد و دولت‌ها سعی کرده‌اند از این طریق دیگران را در مقابل خواسته‌های خودشان به تسلیم‌شدن وادار کنند و خواسته‌هایشان را بر آنان بقبولانند.

رویکرد اسلام به ابزارهای اقتصادی به‌عنوان عامل اساسی در کسب موفقیت دیپلماسی، در قالب تألیف قلوب معنا می‌یابد و چهره‌اش را آشکار می‌نماید؛ چنانکه پیامبر گرامی اسلام در روابط خارجی خویش از ابزارهای اقتصادی نیز به‌منظور دعوت و هدایت مردم به دین مبین اسلام تحت عنوان «تألیف قلوب» استفاده نموده است.

تالیف قلوب برگرفته از نص صریح آیه‌ی قرآن و برخی روایاتی است که در متون دینی آمده‌ است؛ چنانکه در کلام خداوند می‌خوانیم: «إِنَّمَا اَلصَّدَقٰاتُ لِلْفُقَرٰاءِ وَ اَلْمَسٰاکِینِ وَ اَلْعٰامِلِینَ عَلَیْهٰا وَ اَلْمُؤَلَّفَهِ قُلُوبُهُمْ وَ فِی اَلرِّقٰابِ وَ اَلْغٰارِمِینَ وَ فِی سَبِیلِ اَللّٰهِ وَ اِبْنِ اَلسَّبِیلِ فَرِیضَهً مِنَ اَللّٰهِ وَ اَللّٰهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ؛ زکات ویژه‌ی نیازمندان، و مستمندان، و کارگزاران زکات و کسانی است که باید از آنان دل‌جویی شود و نیز برای (آزادیِ) بردگان، و (ادای بدهکاریِ) بدهکاران و (تأمین هزینه‌های مجاهدانِ) راه الله و در راه‌ماندگان می‌باشد که به‌عنوان فریضه‌ای از سوی الله (صادر شده) است. و الله دانای حکیم است.» (توبه: ۶۰)

بنابراین تألیف قلوب در اصل به معنای اختصاص‌دادن بخشی از غنایم و منابع مالی دولت اسلامی برای جذب قلوب و ایجاد ذهنیت مثبت در برخی افراد به نیت رهیافت‌شدن به‌سوی اسلام و پذیرش آن است.

یکی دیگر از ابزارهای بشردوستانه عتق و فک رقبه است. از جمله مطالب ارزشمندی که در حقوق بین‌الملل مورد عنایت قرار گرفته و فعالیت‌های مثمری دراین‌باره صورت گرفته است، الغای قانون بردگی و برده‌داری است که در قوانین اساسی اکثر کشورها گنجانده‌ شده و تمام دولت‌های جهان حمایت و پشتیبانی خودشان را از اجرا و تطبیق آن اعلام نموده‌اند. هرچند مسئله‌ی آزادسازی بردگان و اکثر احکام دیگر که در شریعت اسلامی مطرح است، قبل از اسلام نیز در برخی شرایع آسمانی مطرح بوده‌ است؛ ولی اسلام با سدنمودن راه‌های ترویج و گسترش بردگی و به‌جای آن، تلاش برای ترویج فرهنگ تساوی افراد با یکدیگر، بهترین و موفق‌ترین شیوه و ابزار را مورد استفاده قرار داده‌ است؛ ازهمین‌رو، امتیاز اسلام بر شرایع دیگر در بینش فلسفی اسلام نسبت‌به بردگی در طرح ویژه‌ای است که به صورت طبیعی به آزادی کامل بردگان منتهی می‌شده است.

از نظر اسلام، انسان دارای کرامت ذاتی است و به‌عنوان اشرف مخلوقات، خلیفه‌ی خدا در روی زمین می‌باشد. در این شریعت مقدس، اصل بر آزادی و حرّیت کامل انسان می‌‌باشد و برده‌داری یک امر عارضی تلقی می‌شود که برخلاف نظام آفرینش خداوند شیوع یافته و اسلام به آن به‌مثابه یک بیماری اجتماعی می‌نگرد و به مبارزه با آن به پا خاسته است.

یکی از ابزارهایی که اسلام برای مبارزه با این بیماری برگزیده‌ است، فک رقبه است. فک به معنای آزاد‌کردن و جدانمودن دو چیز از هم است و رقبه جمع رقاب به معنای بردگان آمده است. عتق را از آن جهت فک گویند که آزادکننده ‌است و میان بنده و ملکیت جدایی می‌اندازد. با شروع جهاد علیه ستم‌گران و رژیم‌های کافر، برنامه‌ی بسیار منطقیِ فک رقبه اسلام نیز آغاز شد؛ زیرا پیام اسلام و ارتش اسلامی به برده‌هایی که زیرسلطه‌ی حکومت کافر و ستمگر زندگی می‌کردند، این بود که برده‌ها به محض پذیرش اسلام، به سرپیچی از اطاعت صاحبان خودشان، آزاد می‌شوند.

این چنین بود که این قوانین پیشاپیش در اسلام ریشه داشته و مورد استفاده مواقع شده و ثمرات و نتایج مثبت و خوشبینانه‌ای کسب کرده است.