• تاریخ : پنجشنبه, ۶ ثور , ۱۴۰۳
  • ساعت :

    شعر و ادب

    جدی ۹, ۱۳۹۶

    من ملت افغانم بی همدم و بی یاور

    من ملت افغانم بی همدم و بی یاور مسلم تو چرا غافل بی پرده شده کافر من لاله و افغانم من دیدهء گریانم من آه دل مظلوم من خانهء ویرانم در سینه نهان دارم غم های همه دنیا خونین شب و روزم حیرانم از این غم ها بس ظلم و ستم کرده هر کافر و […]

    قوس ۱۶, ۱۳۹۶

    توئی، ای اولین قبلۀ من!

    دنیا همچو یخ در گذر است؛ اما حریص در پی آن. می کشد و می تازد، اما بسنده نمی دارد. همه را گرفتند، و حال؟ خانه ام را! خانه ای بس کوچک و قفس مانندم را؛ قفسی که به آن عشق می ورزم؛ عشقی که قلب، کلیدش را حمل می دارد. نمی گذارم! نمی گذارم […]

    عقرب ۶, ۱۳۹۶

    اشکی بر شهدا!

    اشکی بر شهدا! اشکی بر قربانیان هفتاد و دو روز وحشت! وحشتی که از تجاوز امریکا تا سقوط امارت اسلامی، مرز ها و حدود را شکست! بلی! تجاوز هفتم اکتوبر ۲۰۰۱ ، و سقوط یگانه رژیم غیر وابسته در تاریخ کشور. سقوط امارت اسلامی افغانستان در هفدهم دسمبر ۲۰۰۱، که قدرش را ندانستیم. قدرناشناسی و […]

    میزان ۲۷, ۱۳۹۶

    شهید

     شهید!  اگر ترا شهید ساختند؛ آواز ات را خاموش نخواهند توانست! بدانند که ما در سایه ای قامت شکسته ات، با سجده گزاران، سجده خواهیم کرد! بلی! سجدهٔ پُر از سوز؛ سجدهٔ غرق در اشک! با اشک هایم؛ خرابه هایت را، دوباره پیوند خواهم داد، و ترا دوباره آباد خواهم ساخت. زیرا قامت ات؛ در […]

    میزان ۲۴, ۱۳۹۶

    وطن شب و روز بی قراری

    وطن شب و روز بی قراری     ***      وطن نالهء داغداری وطن از غم راد مــــــــردان      ***     وطن دائما اشک باری      وطن نالهء دردمنــــــــدان        ***       وطن در فلک تار و ماری وطن شب و روز بی قراری وطن نالهء داغداری     وطن ختم بی عفو گشتی          ***        وطن اُم بی طفل و یاری وطن عشق […]

    سنبله ۱۸, ۱۳۹۶

    مسلمان بی صدا تا کی نشستن

    میانمار آتش و جنگ است اینک سکوت مسلمین ننگ است اینک بشر اندر سکوت مرگبار است حقوق اندر بشر صرفا شعار است به آتش می زنند اجساد مسلم نمی خیزد به نصرت داد مسلم شده بریان تن پاک برادر پدر در خاک مدفون است بی سر ز خواهر گوهر عفت ربودند به روی مادران آتش […]

    سنبله ۱۸, ۱۳۹۶

    برما یعنی دشت سرهای بی تن

    میانماریعنی؛ نبرد یک تن به صد تن برما یعنی؛ یک دشت سرهای بی تن برما یعنی؛ رود خون، باران غم چه بی ارزش شده این جان آدم برما یعنی؛ درد تا عمق بی پناهی وطن داری ولی گشته تباهی برما یعنی؛ کفن، مرگ و شهادت شب و روز زیر خاک و آتش، با شهامت برما […]

    سرطان ۱۶, ۱۳۹۶

    ای خدایا کن قبول خون شهیدان ما

    ای  خدایا کن قبول خون شهیدان ما        یا الهی کن شفیع روز محشر جمله را آن شهیدان عزیز، هم دلیران ضد کفر     هم به سنگر، به میدان هم به دعوت ایمان ای خدا هریک قدم برداشتند در راه تو       این مجاهدین ما، حماسه آفرینان ما مسلک شان امر حق، بود علیه مزدوران      خادم دین، فرزندان […]

    جوزا ۲۵, ۱۳۹۶

    انسانیت در قلب شما مرده است!

    پیام طفل سوری! انسان نماها وحشت می آفرینند؛ وحشت از برای هوای نفس! نفسی که انجامش از قبل هویداست؛ انجام مرگ! مرگی که: قصرها و تاج ها را؛ نام ها و نشانه ها را؛ شأن و شوکت ها را؛ با یک چشمک زدن، برهم می زند! درین میان، صدای مظلومانه طفل سوری، چشم ها را […]

    ثور ۲۱, ۱۳۹۶

    مجاهد مقامت به دارالجنان

    مجاهد مقام ات به دارالجنان           ***   مجاهد تو را عزت دو جهان به اخلاق و اداب خیر البشر          ***   صلوات و قیامو و جهادت روان به اخلاص و تقوا رسی به هدف     ***     غزاء و شهادت و یا فتح دان قیامت جهان را بود سرنوشت        ***     جهادت کند فرق هر خوب و زشت کند ریشه […]

    حوت ۱۵, ۱۳۹۵

    از گرد جهالت بتکان گوشهء دامان

    از گرد جهالت بتکان گوشهء دامان          *     ای زادهء افغان بلبل به نوا باش تو در گلشن عرفان         *     ای زادهء افغان آنچه که خداوند بتو فرموده همان باش      *      خادم دین باش هم خادم دین باش و هم طالب ایمان         *       ای زادهء افغان علمی که برما فرض بودعلوم دین […]

    دلو ۲۶, ۱۳۹۵

    ای إمارت سازگار کشوری

    ای إمارت سازگار کشوری درحقیقت افتخار کشوری رفتند رقیبانت بدام اجنبی قاطعانه ماندگار کشوری جدی هستی تو بخط سنگرت مرجع قاطع و وقار کشوری بعد جنگت قاطعییت در مسیر تا به فعلاً نامدار کشوری دیگران بلعیده شد با مادیات نورچشم و تاج دار کشوری خاکدان کرد اجنبی این مملکت گر کُنی جنگ گلزار کشوری مملکت […]

    دلو ۲۶, ۱۳۹۵

    کوه به کوه سنگ به سنگ * با جیش ملحد بجنگ

    اسد لشکر منم      *     عاشق سنگر منم آن گرگ صحرا تویی *     آخر شکار ما تو یی کوه به کوه سنگ به سنگ   *   با جیش ملحد بجنگ الله الله یا الله     *    نصرت بده تو ما را      *   نصرت بده تو مارا دشمن دین می کشیم       *      قدرت بده تو مارا     *          قدرت بده […]

    دلو ۲۴, ۱۳۹۵

    دسخط پیمان، شروع شکست

    دسخط پیمان، بدست خائینین شد نمودار ازشکست امریکا پیمان بُن وغیره باطل است آمریکا از هرعواقب غافل است فیصله ها دام اخذ دالر است آنکه امضاءکردبمعنی خود سراست بی خبر ملت ز هر پیمان بود کار جعل بر جانبین آسان بود کله خوارو دزد افغان امریکاست ملت ما ضد بجان امریکاست آمریکا اشغالگر این سرزمین […]

    دلو ۵, ۱۳۹۵

    بسوی کسب استقلال و آزادی

    به عالم آبــرو دارد، هــرآن قـومی که آزاد اســت ز تدبیــر و خــرد دایم، رهـا از چنگ بـیداد است به دنیا هیچ   نعمت   به ، ز آزادی   نمی باشد هر آن ملت که آن دارد ،همیشه شاد و آباد است عــدالت میشود تأمین درآن کشور کـه اعیانـش به رعیـت همنوا باشد وگــرنــه ملک بربـاد است ز پستی سر فــرو دارند، بــه پیـش دشمـن غــدار ومیگویند زبی ننگی […]

    جدی ۱۰, ۱۳۹۵

    مسلمان غافل !

    ای مسلمان نقش خالد کو؛ کجاست؟ غیرتِ فاروقـــــی اندر جانِ مــــاست؟ این مسلمان تا به کی خواهی چنین؟ یک نظــــــــر احوال امــت را ببیـــــــن ای مسلمان خواب غفلت تا به کـــی؟ راه حق جز با شهــــادت، نیست طی ای مسلمان ننگ بر ما چون یهــــود تاج غیرت را  ز نســــــــــــل ما ربود ای مسلمان خاموشی! […]

    قوس ۲۶, ۱۳۹۵

    مـــرا ببخـــش حــــــــــلب!

    مرا ببخش «حلب»! نوشتۀ: انجنیر محمد نذیر تنویر، هالند در رابطه به «نسل کشی» فرزندان «شام» مرا ببخش «حلب»، مرا ببخش! مرا ببخش که ناظر صحنه های تو ام؛ مرا ببخش! مرا ببخش، هزار و هزران بار، که در خون تو، شیاطین شناور اند، و من «نظاره گر» ام! مرا ببخش که ناظر صحنه های […]

    قوس ۱۱, ۱۳۹۵

    معنی عشق، قربانی و ایثار

    سعدی، پادشاه سخن، در زندگی خویش سختی های زیادی کشید، رنج سفر های طولانی به جان خرید تا تجربیات گرانقدری را کسب کرد و این تجربیات را به نظم و نثر درآورد تا دریچه های حکمتی باشند برای آیندگان می گویند: جوانى پاکباز و پاکنهادى ، با دوست خود، سوار بر کشتى کوچکى در دریاى […]

    قوس ۲, ۱۳۹۵

    در انتظار مسافر رفته

    از یار دلنوازم ما را خبر نیامد *** یا بخت ما به سر شد یا او به در نیامد وامانده در کناری نالم به آه و زاری *** او رفته روزگاری رفت و دگر نیامد گشتی نهان ز پیشم هر دم زنی به نیشم *** حیران ز کار خویشم خون از جگر نیامد او ماه […]

    عقرب ۲۷, ۱۳۹۵

    عجب حالی ست بر ما!

    عجب حالی ست بر ما! تکان دهنده است، همچو دولت و دولتمردان! هم می ربایند؛ هم آزاد می سازند؛ هم جستجو می دارند؛ هم پیدا می کنند؛ هم رعب و وحشت پدید می دارند؛ هم دوباره امن می آورند؛ هم با شأن و فرت انعکاس می دهند؛ هم خود را بی خبر می اندازند؛ هم […]

    go Up