نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
به همین خاطر، در همه کشورها از روز آزادی و پایان اشغال همواره تجلیل میشود که ۲۴/بیستوچهار اسد، سالروز استقلال و آزادی کشور ما از اشغال، استعمار و تجاوز بیرحمانه آمریکا و همپیمانانش است که در سال ۱۴۰۰ ه.ش و پس از بیست سال سیاه قتل و غارت و تجاوز و یورش، به سبب رشادتهای مجاهدان و مردم افغانستان، بهطور شرمسارانهای از کشور ما اخراج شده و بیرون رانده شدند.
در آن زمان بزرگترین سلاح تبلیغاتی غرب علیه امارت اسلامی را میتوان رسانهها و برخی نهادها دانست، رسانههایی که شب و روز با جعل و تزویر در پی ایجاد شکاف میان مردم و امارت اسلامی بودند
اشغال بیستساله به پایان رسید و ملت افغان به آرامش امیدوارانهای دست یافت. خونریزیها متوقف شد، چاپههای شبانه از بین رفت، و نظام امارت اسلامی بهعنوان حکومت جدیدِ این سرزمین مستقر شد، و همزمان با حاکمیت امارت اسلامی، امنیت بیسابقهای در سراسر کشور برقرار شد.
اگر نگاهی گذرا به دو دههٔ قبلِ کشورعزیزمان افغانستان بیندازیم، در مییابیم که چطور دشمنان دین و وطن بر خاک و میهنمان تجاوزکرده و همانند ظرف غذایی بر آن هجوم آورده بودند و برای بلعیدن آن از همدیگر سبقت میگرفتند.
۲۴ اسد در تاریخ افغانستان روزیست که مجاهدین فاتحانه وارد شهر کابل گردیده و به وزارتها، ریاستها و قوماندانیها مسلط گردیده و گلیم نامیمون اشغال را جمع کرده، آزادی را برای ملت افغانستان بهنصرت الهی ارمغان آوردند
این دو روایت کدامها اند؟ داعیهی اصلی آنها چه بوده است؟ پرچمداران اصلی روایتها چه کسانی بودهاند؟ میراث و سرنوشت نهایی این روایتها، چه بوده است؟
۲۴ اسد، یک روز بسیار عجیب، زیبا و خاطرهانگیز بود، و سجدهها و گریههای مجاهدین و دیگر مردم آزاده در آن روز، به زیبایی آن افزوده بود. از شادی مردم مجاهدپرور گرفته تا گریههای مجاهدین در کوچهپسکوچهها، همه صحنههایی هستند که هیچگاه از خاطر و ذهن نمیروند، و همواره با یاد آن، بیاختیار اشک چشم سرازیر شده و بغض گلوگیر آدم میشود.
شکست آمریکاییها و پیروزی مجاهدین در افغانستان موضوعی است که هنوز هم از جنبههای مختلف تحت تعقیب و نظارت قرار دارد. موسسات تحقیقاتی غربی از اینکه چگونه همه پیشبینیهای آنها اشتباه بوده و آمریکا بدترین شکست را در افغانستان متحمل شد، شگفتزده هستند.
امریکا و ائتلافش از ضربات محکمِ مجاهدین و کشتهشدن تعداد زیادی از سربازانشان چنان هراسان شدند که راهی جز مذاکره با امارت اسلامی ندیدند. بعد از پایان مذاکرت طولانیمدت، سربازان امریکی از حمایت عساکر حکومتی دست کشیدند، حکومت وقت دستوپایش را گم کرد و نیروهایش که تعدادشان ۳۵۰ هزار نفر بود، کمکم توان مبارزه و جنگ با مجاهدین را از دست دادند. عدهای تسلیم شدند و عدهای فرار کردند و عدهای نیز بهزعم خود به مقابله پرداختند، اما چون انگیزهٔ جنگ نداشتند، خیلی زود میدانها را برای مجاهدین خالی گذاشتند.
در طول تاریخ مبارزات و جنگها این را به اثبات رسانده که همواره اصحاب قسم دوم بر قسم اول، گرچه از لحاظ مادیات دنیایی اندک بودهاند، غالب آمده و پیروز میدان گشتهاند،
کشور عزیز ما افغانستان یکی از کشورهایی است که تاریخ بشری بسیار طولانی دارد، در تاریخ ما نیز قهرمانان و افراد سرافرازی وجود دارند، روزهای پرافتخار و ارزشهای معنوی خاص خود را داریم.
بعد از اذان خفتن که نماز جماعت برگزار شد، زندان پلچرخی را سکوتی آرام و ساکت پوشیده بود. وقتی از میلههای آهنین پنجره بیرون را تماشا مینمودم، چراغ بزرگ و زردرنگ زندان روشن نبود.
سراسر کشور را با تابلوها و شعارهای مختلف مزین و آراسته میشد اما خندهدارترین و مضحکترین بخش این داستان اشغال کشور بود و این سروصداها در حالی انجام میشد که افغانستان بدترین اشغال تاریخ خودش را تجربه میکرد و کشورهای اروپایی تحت ائتلاف ناتو با قوا به افغانستان یورش آورده و هر کشور تکهای از آن را تصاحب کرده بودند و پرچمشان در آن مناطق در اهتزاز بود و سربازان آنها گشتزنی میکردند.
پیروزی امارت اسلامی باعث تحولات عمده در ساختار سیاسی افغانستان شد. با سقوط اداره دستنشانده، نظام حکومتی افغانستان بهطور کلی تغییر کرده، مبدل به نظام اسلامی گردید این تغییرات نه تنها در داخل کشور بلکه در سطح منطقهای و بینالمللی نیز تأثیرات گستردهای بهجا گذاشت.
هر انسان مسلمان و معتقدی که در هر بنبست و مشکل سخت و لاینحلی گرفتار شود، با بازگشت به قرآن و آموزههای قرآن میتواند راه نجات مناسبی یافته و به پریشانی و حیرتش پایان دهد: «وَمَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا وَيَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لَا يَحْتَسِبُ».
امارت اسلامی با این قدرتنمایی باری دیگر قدرت ایمان را به مسلمانان این جهان نشان داد و نشان داد که قرآن عظیمالشأن و سنتوسیرۀ پاک پیامبر صلیاللهعلیهوسلم اکنون هم مانند گذشته دو قدرتی هستند که میتوانند در هر زمانی آتش ایمان و حماسه را در قلبها بیافروزند.
انقلاب بزرگی رخ داد، جهان حیرتزده شد و همه چشم به مجاهدین دوخته بودند که با مخالفین بیستسالهٔ خود چه برخوردی میکنند!؟ بعضیها که به آمریکا ایمان آورده بودند، هنوز باورشان نمیشد که مجاهدین پیروز شدهاند، و گروهی دیگر باور کرده اما اتهاماتی با عنوان «معاملهٔ پشت پرده» به مجاهدین میچسپاندند. اما اگر نیمنگاهی به چگونگی فتح افغانستان انداخته شود، در خواهیم یافت که فتح در این مدت زمان کوتاه گرچه عجیب بود؛ اما ناممکن دیده نمیشد.
افعانستان سرزمینیاست که در این کشور سه ابرقدرت جهان بر آن حمله کردند و با مجاهدت و نصرت الهی دشمنان اسلام با تمام متحدان و تجهیزات خود شکست خوردند.
همچنان که ظرف دوسال گذشته همهٔ ملت [دوست و دشمن؛ موافق و مخالف] شاهد بودند بزرگترین دغدغه مسئولان رده بالای امارت اسلامی اجرای قانون شریعت و نهادینه کردن آموزههای نبوی بوده است؛ همان قانون و همان آموزههایی که اجرای دقیق و درست آن سعادت و خوشبختی دنیا و آخرت همه شهروندان را تضمین خواهد کرد.
مجاهدین امارت اسلامی با فتح کابل به چند دستآورد تاریخی رسیدند؛ نخست آنکه اشغالگران را از نظر فیزیکی بیرون راندند و عملا دست آنها را کوتاه ساختند، کاری که به نظر بسیاری از مردم دنیا مخصوصا کسانی که مزدور آمریکا بودند غیرممکن و چهبسا محال پنداشته میشد و آنان فکر میکردند که تا ابد بر کُرد مردم سوار خواهند بود و کسی نمیتواند آنان را از جای به اصطلاح محکمشان تکان دهد.