طالبان نیروی صلح طلب

حاجی لالا شریعتی با مراجعه به تاریخ نه چندان دور در افغانستان در می یابیم که طالب از ابتدای قیام الی تحولات کنونی خواهان صلح و مصالحه بودند و هستند، همواره راه حل سیاسی را در اولویت مبارزات و مقاومت شان جا داده و گزینه نظامی را یک قدم عقب تر از گزینه سیاسی به […]

حاجی لالا شریعتی

با مراجعه به تاریخ نه چندان دور در افغانستان در می یابیم که طالب از ابتدای قیام الی تحولات کنونی خواهان صلح و مصالحه بودند و هستند، همواره راه حل سیاسی را در اولویت مبارزات و مقاومت شان جا داده و گزینه نظامی را یک قدم عقب تر از گزینه سیاسی به راه انداخته اند.

آنگاهی‌که تنظیم های هفتگانه بعد از شکستن غرور و اشغال اتحاد جماهیر شوروی سابق، در میان خود شان جهت رسیدن به قدرت منحصره اقدام نمودند؛ طالب بود که با رفتار صالحانه نعره های صلح طلبانه را سراید و برای اقتدار آرمش در افغانستان، حاضر به قربانی دادن شد؛ کوشش رهبران شان بر مهار نمودن نبردهای میان خودی از راه سیاسی و مذاکرات خیرخواهانه بود.

بعضی طرف‌ها بعد از مذاکرات به تفاهم رسیدن و بر همان تعهد باقی ماندن و بعضی‌ها بعد از رسیدن به تفاهم، عدول کرده دوباره راه نظامی را در پیش گرفتن، تا اینکه طالب به اقتدار رسید و فضایی زندگانی در افغانستان را صلح آمیز نمود.

آمریکا با متحدین بین المللی شان قصد اشغال افغانستان را نمودند، و طالب با درک دقیق از وضعیت افغانستان برای شان راه حل سیاسی را پیشکش کرده خواهان مذاکرات شدند؛ ولی آمریکا با غرور کاذبانه پیشکش طالب را نادیده انگاشته عملا به اشغال افغانستان پرداختند.

طالب باز هم با روحیه بلند نظامی و درک عمیق از وضعیت افغانستان متعهد با راه حل سیاسی معضله افغانستان ماند، از این رو دفتری را جهت مذاکرات در قطر باز نمودند تا هدف نیک و صلح طلبانه شان را به رُخ منطقه و جهان نیز بکشند؛ درب دفتر در دوحه بدون دستاورد مدت‌ها باز ماند، تا اینکه سیاست خارجی آمریکا نسبت به افغانستان به پختکی رسید و درک کردن که نمی توان از راه نظامی بر افغان‌ها سیطره یافت، بناء برای خروج آبرومندانه چاره اندیشی نموده درب دفتر سیاسی طالب را در قطر تک تک کردند و وارد مذاکرات شدند.

روحیه صلح خواهانه طالب ضعیف نه بلکه با گذر زمان قوی‌تر میشد، جهت تشکیل نظام متمرکز اسلامی، برای اداره کابل نیز  راه حل سیاسی را پیشنهاد نمود تا دیگر خون جوان افغان ریزانده نشود.

طالب با نشر هر اعلامیه رسمی به طور مستقیم و غیر مستقیم بر تقویت پروسه صلح و انعطاف پذیری در برابر هم تأکید می نمودند. تبریک نامه عید اضحی از طرف امیرالمؤمنین حفظه الله مصداق بارز اعلامیه هاست. پیام تبریکی از ابتدا تا انتها با متن و نقش صلح طلبانه و خیرخواهانه مزین بود، هر انسان با قرائت آن احساس می‌کرد که نامه‌ی از پدر دلسوز و رنجیده برای اولاد دلبندش بوده است.

با این همه، موقف کابینه جمهوریت دروغین همواره موقف جنگ طلبانه بوده است، هر نعره صلح جویانه طالب با نعره های جنگجویانه جمهوریت خفه شده است. جمهوریت اصلا بر روند مذاکرات بین الافغانی در دوحه متعهد نیست.

تقویت صف نبرد در برابر طالبان، نشر و پخش اعلامیه‌های رسمی جهت سرکوب طالبان، اظهارات و بیانیات غیر مسؤلانه جهت مقابله تند و شدید در برابر طالبان، گذاشتن جایزه‌های مختلف جهت قطع کردن سر یک طالب، تضرع در برابر اشغالگران جهت باقی ماندن و جنگیدن در برابر طالبان و پیام عیدانه غنی مبنی بر شدت نبرد تا شش ماه آینده در برابر طالبان، دست به دست هم داده اهداف شوم و جنگ طالبانه مدعیان جمهوریت را به نمایش میگذارد.

به وضوح درک میشود که مدعیان جمهوریت بر مصالحه اعتقاد ندارد، و خواهان تشدید نبرد هستند.

با این همه طالبان را به نیروی صلح طلب تعبیر نکردن جفا نیست؟