تأملی در باب اعترافِ استرالیایی‌ها به جنایت جنگی

محمدعمر نیمروزی خبری که این‌ روزها تیتر خبرگزاری‌های بین‌المللی است، اعتراف نیروهای استرالیایی به جنایت جنگی در افغانستان است. آن‌ها بعد از تحقیق و بررسی روی بیش از پنجاه مورد جنایت جنگی علیه غیر نظامیان، به این نتیجه رسیده‌اند که دست‌کم ۳۹ غیر نظامی را بی‌جهت به قتل رسانده‌اند و وزیر دفاع استرالیا طی تماس […]

محمدعمر نیمروزی

خبری که این‌ روزها تیتر خبرگزاری‌های بین‌المللی است، اعتراف نیروهای استرالیایی به جنایت جنگی در افغانستان است. آن‌ها بعد از تحقیق و بررسی روی بیش از پنجاه مورد جنایت جنگی علیه غیر نظامیان، به این نتیجه رسیده‌اند که دست‌کم ۳۹ غیر نظامی را بی‌جهت به قتل رسانده‌اند و وزیر دفاع استرالیا طی تماس تلفنی با همتای دست‌نشانده افغانش، از ملت افغانستان عذرخواهی کرده است. این خبر، همان‌طور که از یک جهت خوشحال‌کننده است، به همان صورت، بیش از خوشحالی، مایه غم و اندوه مسلمانان و تمام آزادی‌خواهان عالَم است.

ما در این یادداشت کوتاه، توجه خوانندگان گرامی را به نکات ذیل معطوف می‌داریم:

۱ : این اقدام استرالیا و فیصله قاضی‌های استرالیایی، قابل ستایش و تقدیر است. جنایت، کلمه‌ای نازیبا و دارای بار منفی است که علیه هرکس استعمال شود، ظلم و تعدّی است. کسی که ظلم و تعدی کند و سپس به توجیه آن بپردازد یا از اساس، آن را انکار کند، تاریخ، هرگز او را نمی‌بخشد و این جنایتش را از خاطر نمی‌برد. سایر کشورهایی که در قالب نیروهای ناتو به وطن ما افغانستان حمله‌آور شده‌اند، می‌بایست از این اقدام استرالیا تقلید و پیروی کنند و کمیته‌هایی برای تحقیق و تفحص تشکیل دهند تا کسانی را که مرتکب جنایت جنگی شده‌اند، به محکمه بکشانند و مجازات کنند.

۲ : قبل از بیان نکات دیگر، باید مفهوم جنایت جنگی را بدانیم. ویکی‌پدیا که دانشنامه آزادی است، آن‌ را چنین تعریف کرده است: «جنایات جنگی را نقض قانون‌ها و آداب و رسوم جنگی می‌دانند که شامل (و التبه نه محدود به قتل،) برخورد ناشایست، یا اخراج اهالی ملکی مناطق اشغال‌شده به منظور گماشتن به کارهای برده‌وارانه یا به هر منظور دیگری، قتل یا برخورد ناشایست با اسرای جنگی یا اشخاص اسیر شده، کشتار گروگان‌ها، غارت ملکیت‌های شخصی، ویرانی عمدی‌ شهرها و روستاها در صورتی که نیاز نظامیِ قابل توجیه وجود نداشته باشد، است».

ما با این تعریف کاملا موافق نیستیم؛ چون جنایت جنگی، مفهوم بسیار گسترده‌تری از این تعریف دارد؛ مهم‌تر از همه نفسِ اشغال و شروع جنگ است. جنگی که با هدف از بین‌بردن فرهنگ و باورهای یک ملت شروع می‌شود، یک جنایت است. این شروعِ جنگ است که اساس و زیربنای یک جنایت گسترده را در طول سال‌های متمادی تشکیل می‌دهد. استرالیا که مثل تمام اعضای پیمان آتلانتیک شمالی، کلید این جنگ را به حرکت درآورده‌ است، در تمام جنایاتی که در گوشه‌وکنار این سرزمینِ رنج‌دیده صورت گرفته، شریک است. تمام اعضا شریک‌اند. بمباران‌های کوری که در اطراف و اکناف این مملکت انجام شده، و منجر به شهادت هزاران زن، کودک و کهن‌سال شده است، جنایت جنگی است که شاید در تحقیقات افسرها و قاضی‌های استرالیایی اصلا به آن پرداخته نشده است.

بازهم به فرض صحتِ مفهومی که به نقل از ویکی‌پدیا برای جنایت جنگی ذکر شد، باید گفت که نه تنها استرالیا، بلکه هریک از اعضای ناتو که در اشغال افغانستان همکاری داشته‌اند، به‌تنهایی مرتکب هزاران جنایت جنگی شده‌اند. هزاران نفری که بنابر شروع این جنگ نابرابر و نامتوازن، به ناچار شهر و دیار خود را ترک کرده‌اند و راهی دیار غربت شده‌اند، همه‌شان مظلوم و ستم‌دیده‌اند که مورد ظلم و جنایت قرار گرفته‌اند.

«برخورد ناشایست» که یکی از مصادیق جنایت جنگی شمرده شده است، ستونی بس طویل دارد که شاید لیست جنایات جنگی استرالیا و سایر اعضای ناتو را بسیار طولانی کند. یورش بر خانه‌های مردم در تاریکی شب، بیرون آوردن زنان و کودکان از زیر لحاف، بستن دست‌های پیرمردها، پایین‌آوردن‌شان از موترها و تفتیش و تلاشی بی‌موردشان در سرما و زیر شعاع داغ آفتاب، همه و همه برخورد ناشایست‌اند و جنایت جنگی شمرده می‌شوند که شاید در تحقیقات استرالیایی‌ها بدان پرداخته نشده است. غارت ملکیت‌های شخصی و نابودی و تخریب خانه‌ها، کشت و مزارع نیز ستونی طولانی دارد که از حوصله این نوشتار خارج است.

۳ : جالب این‌جاست که بعد از اعتراف استرالیایی‌ها به فقط ۳۹!!! مورد جنایت جنگی، وزیر دفاع استرالیا طی تماس تلفنی با وزیر دفاع خودخوانده اداره کابل، از ملت افغانستان عذرخواهی کرده است.

تمام جهان می‌داند که اشغال افغانستان به دعوت رژیم کابل و وطن‌فروشانی انجام گرفته است که اینک در ارگان‌های مختلف رژیم نقش بازی می‌کنند و خود، بزرگ‌ترین جنایات جنگی را انجام داده‌اند و مجرم‌پیشه‌هایی هستند که تاریخِ سیا‌ه‌شان هرگز از اذهان پاک نمی‌شود. پس عذرخواهی از مجرم، نزد کسانی که از عقل سلیم برخوردار باشند، معنایی ندارد، اما شاید در دنیای سیاست که مملو از دَجَل و تزویر و بازی با اصطلاحات است، چنین عملی معقول به نظر برسد.

۴ : آیا بعد از این همه قتل و غارت، بمباران و کشتن بی‌گناهان، فقط یک عذرخواهی کفایت می‌کند؟ آیا سران استرالیایی درک می‌کنند که به سبب جنایات جنگی سربازان‌شان، چه زن‌هایی بیوه شده‌اند؟ آیا دولت‌مردان استرالیایی می‌فهمند که در اثر دست‌درازی و خون‌ریزی سربازان‌شان چه کودکانی یتیم شده‌اند و برای همیشه از سایه پرعطوفت پدرشان محروم شده‌اند؟ آیا درک می‌کنند که بنابر جنایات‌شان خانواده‌های زیادی فرو پاشیده است؟ آیا یک عذرخواهی، مرهمی بر زخم‌های عمیق‌شان می‌شود و این زخم‌دید‌‌ه‌ها با یک عذرخواهی، تاریخ دردناک‌شان را فراموش می‌کنند؟ اگر هم بپذیریم که به فرض محال، عذرخواهی مرهم می‌شود؛ آیا باید از زخم‌کننده و درّنده عذرخواهی کرد یا از زخم‌دیده؟

استرالیا باید فکری به حال خانواده‌هایی بکند که توسط سربازانش بر آن‌ها ظلم شده است، باید تاوان این ظلم و جنایت به خانواده این زخم‌دیده‌ها داده شود تا بلکه بخش کوچکی از دردهایشان التیام یابد.

۵ : سربازانی که مرتکب این جنایت شده‌اند، باید به سزای اعمال وحشتناک‌شان برسند و  چون در افغانستان مرتکب جنایت شده‌اند، لذا می‌طلبد به محاکم شرعیِ امارت اسلامی سپرده شوند تا طبق دستور شریعت، با آن‌ها رفتار شود.