نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
چندروز قبل کریم خان سارنوال ارشد دادگاه لاحه، طی انتشار پستی در وبسایت رسمی دیوان کیفری بینالمللی اظهار داشت که دفترش دو درخواست برای صدور حکم بازداشت را به اتاق مقدماتی دوم دادگاه کیفری بینالمللی تسلیم کرده است؛ درخواستیکه در آن نامهای امیرالمومنین شیخ هبهالله حفظهالله و عبدالحکیم حقانی، قاضیالقضات امارت اسلامی به چشم میخورد.
قبل از پرداختن به این واقعه، در این یادداشت اندکی به کارکردهای این چهرهی دادگاه لاحه میپردازیم و اطلاعاتی هر چند اندک پیرامون شخصیت وی، برای خوانندهی گرامی بیان خواهیم نمود.
در قدم نخست باید گفت که کریم خان یکی از اعضای جامعه احمدیه است؛ فرقهی گمراهیکه ادعا مینمایند پیامبر اسلام صلیالله علیه و سلم، آخرین پیامبر با کتاب خدا و میرزا غلام احمد پیامبر بدون کتاب خدا بودهاست. نعوذبالله!
ناگفته نماند که خان با یاسمین رحمان مونا، دختر چهارمین خلیفه جامعه احمدیه؛ میرزا طاهر احمد، نیز ازدواج نموده است.
کریم اسد احمد خان که با نام کریم خان شهرت یافته در حالیکه خود را مجری قانون و عدالت معرفی میکند، متهم به سوء استفاده جنسی از یک وکیل زن بوده و طبق ادعای روزنامه گاردین این سارنوال دادگاه لاحه، علیرغم اینکه به او توصیه شده بود از تماس یک به یک با این زن خودداری کند، بارها سعی نموده است تا قربانی ادعایی را متقاعد به انکار این ادعاها نماید.
وی در ادامهی عملکردهای متناقضاش با عدالت و دادگری در مه ۲۰۲۴، اعلام کرد قصد دارد درخواست حکم بازداشت سنوار را بابت جنایت جنگی و جنایت علیه بشریت، به عنوان بخشی از تحقیقات دیوان کیفری بینالمللی در فلسطین صادر کند.
این درخواست ننگین درحالی از سوی کریمخان صورت میگیرد، که یحیالسنوار تقبلهالله را نهتنها مسلمانان، بلکه هر آزادهی دیگری که از حد و مرز انسانیت تجاوز نکرده، جهاد و مبارزهی وی را بر حق دانسته و در نبرد حماس و رژیم صهیونیستی در کنار سنوار ایستاده خواهد شد.
این سارنوال بدآوازه در برههای دیگر، طی مصاحبهای با روزنامه ساندی تایمز، اظهار نموده است که اسرائیل شبیه حماس نیست و با کمال وقاحت افزود که، اسرائیل حق دارد از جمعیت خود محافظت کند و گروگانها را پس بگیرد؛ اظهاراتیکه به نحوی مهر تایید بر جنایات رژیم صهیونیستی میگذاشت.
کریمخان درحالی از ارسال درخواست برای صدور حکم بازداشت امیرالمومنین و قاضیالقضات امارت اسلامی سخن میزند که اکنون در افغانستان، زندانهای شخصی، اختطافها، جزایر قدرت جنگسالاران و بسیاری از ناآرامیها و اعمال ضد بشری پایان یافته است.
این سارنوال ارشد دادگاه لاحه و دیگر همرکاباناش نهتنها از جرایم جنگی و ضد بشری نیروهای خارجی و شرکای داخلی آنها در جریان اشغال بیستسالهٔ افغانستان چشمپوشی نمودند، بلکه اکنون نیز تمام موارد نقض حقوق بشر، بالخصوص نسلکشیای که در غزه و سودان جریان دارد را نادیده گرفته و چون قربانی این خشونتها مسلمانان اند، مهر سکوت بر دهان زده و چه بسا در مواردی جانب ظالم را گرفته اند.
همین افراد، زمانیکه حرف از حقوق زنان در افغانستان میشود، حالآنکه هیچ کشوری در مسئلهی تامین حقوق زنان به اندازهی افغانستان موفق عمل ننموده، با آنهم انگشت اتهام را بهسوی این کشور دراز نموده و مقامات ارشد آنرا متهم به نقض حقوق بشر مینمایند.
آنچه قابل ذکر میباشد این است که بعد از رسوائی این نهادهای پوشالی بخاطر سکوت خفتبارشان و عدم توانائی در اجرای عدالت، پیرامون جنایات رژیم صهیونیستی در غزه و دیگر مجرمان در سودان و باقی کشورها، اکنون بیش از هر زمان دیگری نقاب از چهرهی واقعیشان کنار رفته و این خزعبلاتشان در میان انسانهاییکه ذرهای از عقل و تدبر بهره گرفته اند، خریداری ندارد.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاهها بسته است.