پاکستان؛ اتهامات بی‌بنیاد و حقیقت گم‌شده

توجه: مقالات وب‌سایت الاماره دری تنها نظر نویسندگان است و لزوماً این وب‌سایت نیست.

همهٔ ما شاهد آن هستیم که بر کشورهای همسایه و منطقه، به‌ویژه کشور پاکستان چه می‌گذرد و در چه حالتی قرار دارد و از طرف کدام گروه و به خاطر چه هدفی ملت خود پاکستان علیه دولت خود قیام کرده است؛ اما چیزی که اصلا قابل توجیه نیست و پاکستان همواره مرتکب آن می‌شود، این است که تمامی ناامنی‌های داخلی خود را به گردن افغانستان می‌اندازد.

 

از چند روز بدین‌سو شاهد بودیم که گروه آزادی‌خواهان بلوچ، بیش از صدها فوجی پاکستان را گروگان گرفته و همواره این دولت را به چالش می‌کشد؛ اما حکومت پاکستان، باز هم چنین واقعه‌ای را به افغانستان نسبت داده و آن را دخیل در قضیه می‌داند. دِه در کجا و درختان در کجا!

 

هویداست که چنین سیاست‌های اتهام‌زنی و فرافکنی پاکستان نشان‌دهنده عدم توانایی در حل چالش‌های داخلی و مشکلات امنیتی است که در خود این کشور ریشه دارند.

 

بدون تردید، افغانستان هیچ نقشی در تأسیس و گسترش این گروه‌ها ندارد و در واقع پاکستان خود باید مسئولیت مدیریت و مقابله با این تهدیدات را بر عهده گیرد و در عوض انداختن تقصیر به گردن دیگران و مخفی‌کردن ناکامی خود، به وضعیت گروه‌هایی که در این کشور فعالیت دارند بپردازد و برف سقف خود را بر دیگران نیندازد.

 

این اتهامات کشور پاکستان علیه افغانستان نشان می‌دهند که کشور پاکستان در حل قضایای داخلی خود ناتوان مانده است؛ بنابراین، به نوعی تلاش دارد تا توجه جهانی را منحرف نموده و چشم‌ها را از واقعیت‌های نگران‌کننده داخلی کشور خود منصرف سازد، و با هدف‌قراردادن افغانستان، خود را راحت کند.

 

فرجام سخن این‌که اگر پاکستان خواهان امنیت در کشور خود است، باید نخست در داخل مرزهای خود به دنبال آن بگردد و از تهمت‌زدن به همسایگان دست بردارد؛ چون امنیت یک کشور از درون آن شکل می‌گیرد نه از بیرون، و تنها با مدیریت صحیح و واقع‌بینانه مشکلات داخلی و حل آن‌ها است که پاکستان می‌تواند به ثبات و امنیت دست یابد و بالآخره حقیقت گم‌شدهٔ خود را پیدا کند.

حقیقت گم‌شدهٔ پاکستان در خود آن کشور است، نه در برف‌انداختن بر سقف دیگران!