نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
صارم محمود روزهای سختی را پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوسلم دارد در مدینه سپری میکند. گروههای مختلفی گرد هم آمدهاند تا مدینه را زیر محاصره قرار دهند. پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوسلم با مشوره صحابی جلیلالقدر؛ سلمان فارسی شروع نموده است تا دور و بر مدینه را با حفر خندق، حصار نمایند. چندین روز است که اهل مدینه با […]
صارم محمود
روزهای سختی را پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوسلم دارد در مدینه سپری میکند. گروههای مختلفی گرد هم آمدهاند تا مدینه را زیر محاصره قرار دهند. پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوسلم با مشوره صحابی جلیلالقدر؛ سلمان فارسی شروع نموده است تا دور و بر مدینه را با حفر خندق، حصار نمایند. چندین روز است که اهل مدینه با حفر خندق، در گرمای سوزناک مدینه مشغولاند. گرسنگی تا جایی اهل مدینه را فشرده است که بر شکمها سنگ بستهاند. روزهای جانکاه و لحظات پر خفقانیست، منافقان و شایعهفراکنان هم مثل همیشه میخواهند روحیهها را تضعیف کنند و جنگ روانیشان را پیش ببرند. در چنین لحظاتی خبری به پیامبر صلیاللهعلیهوسلم میرسد که یهود بنی قریضه پیمانشان را با مسلمانان شکستهاند و میخواهند از داخل مدینه بر علیه مسلمانان بشورند، پیامبر بخاطر اطمینان حاصل نمودن از صحت خبر، سعدَین بزرگوار؛ سعدبن معاذ و سعد بن عباده را میفرستند تا خبر را جویا بشوند و به آنها توصیه میکنند که اگر خبر راست بود، به نحوی اشاره دهند تا اصحاب متوجه نشوند تا خدای ناخواسته روحیهشان تضعیف نشود. سعدَین بزرگوار میروند و خبر را جویا میشوند و در مسیر بازگشت با خبری تاسفبار بر میگردند. وقتی پیامبر صلیاللهعلیهوسلم آثار خبر را از چهرههای مبارکشان میخواند، بلند میشود و با صدای بلند تکبیر میگوید تا نه اینکه روحیه اصحابی که شب را با روز با گرسنگی و تشنگی وصله زدند تضعیف شود، بلکه به آنها در روزهای سخت درس مقاومت، امید، شور و حماسه بیاموزد.
بر گردیم به چند قرن بعدتر و بیاییم در قضیه جهاد افغانستان، الگو گرفته از سیرت پاک پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوسلم، صادقانه چند گام نیکو برداریم. در این شرایط حساس که جهاد افغانستان در حال ثمر بخشیدن است، دستهای خبیثِ پشت پرده نمیخواهند تنومندی این درخت پربار را ببینند و نمیخواهند یک ملتی که برای آبیاری این درخت از خون خود مایه گذاشته است، میوهاش را بچیند. در چنین مواقعی جنگهای روانی بسیار شدت میگیرد، ابنسلولها و ابن ابیها با عمامههای کلان و جبههای چند متریشان باز وارد معرکه میشوند تا دوباره مردم را از راه بیراه کنند و جهاد پاک یک ملت را فتنه بنامند وَمِنْهُمْ مَنْ يَقُولُ ائْذَنْ لِي وَلَا تَفْتِنِّي ۚ أَلَا فِي الْفِتْنَةِ سَقَطُوا ۗ * در چنین روزهایی حتما چنین آوازههایی دستبهدست خواهد شد * يَقُولُونَ لَئِنْ رَجَعْنَا إِلَى الْمَدِينَةِ لَيُخْرِجَنَّ الْأَعَزُّ مِنْهَا الْأَذَلَّ ۚ وَلِلَّهِ الْعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِينَ وَلَٰكِنَّ الْمُنَافِقِينَ لَا يَعْلَمُونَ و در چنین شرایطی بدون تردید ائتلافاتی نیز خواهیم دید الَّذينَ قالَ لَهُمُ النّاسُ إِنَّ النّاسَ قَد جَمَعوا لَكُم فَاخشَوهُم..
چه نیکو است گروهی از علمای کرام، مجاهدان را سبکدوش کنند و از تشنگی و گرسنگیشان بکاهند و در مقابل این خیزشهای شیطانی که مردمان را با مثلث شوم (زر و زور و تزویر) به کام مرگ میکشانند، بایستند؛ زیرا ” لا يمسك الإعصار إلّا الإعصار” اگر آنها جهادمان را فتنه مینامند، علما باید بگویند ( ألا في الفتنة سقطوا) آنها خودشان در فتنهاند، اگر میگویند: حتما مناطق زیر کنترل مجاهدین را پس میگیریم و انسانهای ذلیل را ذلیلانه بیرون میرانیم، علما باید بگویند ( ولله العزّة ولرسوله ولكنّ المنافقين لا يعلمون) اگر ائتلافاتی تشکیل میدهند تا مجاهدین را مرعوب کنند و در میان مردم ترسودلهره بیندازند، باید علما باشند تا مردم را تسکین بدهند و فضای تیره شایعات و دروغها را بزدایند.
در چنین اوضاع مهآلودی علما، فرهنگیان، قلمبهدستان و تمام افرادی که میتوانند در جهت نصرت مجاهدان گامی بردارند و امیدی به بخشند و یاسی بزدایند، و شایعهای رد کنند، وجوبه شرعی و وجدانیشان است تا دریغ نکنند.
در چنین روزهایی شایعهفراکنان، بیمدهندگان، منافقان دسته اول؛ دوم تا پنچم هرگز و هرگز آرام نمینشینند و حتما تنور معرکه همیشگیشان را داغ میکنند.
خدا رحمت کند آن بندهای را که امیدی بخشید، دروغی را رد کرد، قلبی را تسکین داد، ائتلافی را شکست و به هر نحوی حق را نصرت کرد.
این مطلب بدون برچسب(تکونه) می باشد.
لید بند دی.
Sorry. No data so far.