نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
خالد خوارزمی سخنی از مجاهدان و مبارزان برای مردم کشور در این وقت حساس و آخرین روزهای اشغال گفتهها و ناگفتههای از مردم. صبور باشید! اندکی بعد آفتاب صلح و آرامش در کنارههای افق مهینمان پرتو افگند خواهد شد. پدر موی سفید و کمر خمیدهای سرزمینم، اگر بگویی پسر جوانم را در این راه (راه […]
خالد خوارزمی
سخنی از مجاهدان و مبارزان برای مردم کشور در این وقت حساس و آخرین روزهای اشغال گفتهها و ناگفتههای از مردم.
صبور باشید! اندکی بعد آفتاب صلح و آرامش در کنارههای افق مهینمان پرتو افگند خواهد شد.
پدر موی سفید و کمر خمیدهای سرزمینم، اگر بگویی پسر جوانم را در این راه (راه جهاد و مقاومت) قربان کردم، برادرم به کاروان شهدا پیوسته است، اما هیچکسی نیست که روی آتش جنگ آبی بپاشد تا خاموش شود.
ای پدر! ما تو را حقبهجانب میدانیم.
مادر پیچه سفید وطنم دردهای شما را نیز احساس میکنیم؛ چون شما جگرگوشه و فرزندان دلبندتان را در این راه فدا نمودهاید،
باکی بر شما نیست که اگر علیه مبارزان انگشت انتقاد بگذاری.
اطفال نازنین کشورم! آه و نالههای شما هر لحظه در فضای وطن میپیچد بر گوشها طنینانداز میشود. میدانم درد بیمادری دشوار است و در سوگ پدر نشستن دشوارتر از آن است.
گلایههای شما به اینکه خون پدران ما چه وقت نتیجه خواهد داد؟ بالای دیدههای مان جا دارد.
بازرگانان سرزمینم شما هم نیز حقبهجانب هستید؛ اگر بگوئید که در این سالهای مبارزه سرمایههای زیادی را هزینه کردیم، اما تا هنوز اشغالگران بازار تجارت را کساد کرده سودی به دست نیاوردهایم.
فرهنگیان (طلبههای عزیز و علمای بزرگوار، محصلین ارجمند و اساتید پوهنتون و مکاتب) عزیزانم! اگر شما درد دلتان را با خوندل نوشته و اشتراک میگذارید و درباره مبارزان و مجاهدان وطن حرف حدیثهای میگویید تقصیر شما نیست.
خلاصه!
هموطنان عزیزم! اگر شما از فرزندان تان که در میادین جهاد و مقاومت در مقابل اشغالگران مردانهوار ایستادگی کردند، پوزهشان را به خاک مالیدند، رنجورید و میگویید هنوز نسیم صبحگاهی آرامش و صلح بر ما نوزیده است.
این شب تار اشغال کی به پایان میرسد، ما تا کی منتظر سپیده صبح باشیم؟
آری!
سخنان همهتان صواب است؛ اما خطاب ما مبارزان برای شما عزیزان، این است که شب اشغال به پایان رسیده و صبح امید طلوع کرده، آوایی آزادی و استقلال در این هنگامه مثل صدای مرغ بیدارگر سحر گوشها را مینوازد.
پس صبور باشید! اندکی بعد تاریکیهای اشغال و استبداد برچیده میشود، آفتاب آرامش و صلح در کناره افق سرزمینمان نمایان خواهد شد، روشنایی امید فراگیر میشود.
وقت آن میرسد که همهتان از نور خورشید آزادی و صلح و صفا بهره میبریم، چهرههای غارتگر و دزد که در زیر لانههای تاریکی شب اشغال پنهان بودند، در زیر تابش نور خورشید برملا خواهد شد.
بلی!
روزی میرسد همه چیز ازسرنو روبهرشد، ترقی و تعالی روی میآورد.
بار دیگر میگوییم، صبور باشید! روزی فرا میرسد، هلهله خندهها و شادیتان، در کوچه و پسکوچه شهرها میپیچد.
انشاءالله از فرط خوشی و خوشحالی همدیگر را به آغوش خواهیم کشید و به یاری خدا از کاروان تکنولوژی نهتنها عقب نخواهیم ماند، بلکه به حدی جلو خواهیم رفت که دیگران رشک ببرند.
و شما به فرزندان مبارزتان افتخار میکنید و اسم شهدای آزادی را با آب طلا خواهید نوشت؛
لذا به صدای شاهپرکهای ارگ و اداره کابل که به بردگی عادت کردهاند و تاوان دید نور خورشید آزادی و استقلال را ندارند گوش ندهید.
از تأنی کار بگیرید، در این مورد زود قضاوت نکنید.
صبور باشید! (فاصبر صبرا جمیلا)
با سپاس از مجله حقیقت
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاهها بسته است.