نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
چند مدت قبل با یکی از دوستان صحبتی داشتم. در لابهلای صحبتها مسئلهٔ قربانی بهمیان آمد، از ایشان پرسیدم که چطور امسال قربانی داشتید یا خیر؟ گفت: خیر، موفق به خریداری قربانی نشدم؛ چون اوضاع اقتصادی مقداری نابسامان بود. بعد از دوسه روز یکی از پولداران را دیدم. او چنان با آبوتاب میگفت: «ما امسال هشت قربانی داشتیم.» هدفم از بیان این ماجرا این است که خداوند متعال انسانها را متفاوت و متغایر آفریدهاست. بهکسی رزق فراوان داده و نعمتهای زیادی به او عنایت کردهاست؛ اما در جانب مقابل کسی دیگر هم است که تنها میتواند خرج شب فرزندان خودش را فراهم کند و این همه از جانب خداوند متعال است تا ببیند بندگان چکار میکنند. آیا بندگان خداوند متعال در حالات دشوار و سخت، به داد همدیگر میرسند و یا خیر؟ بندگان نیک خداوند با قربانی هم خودشان از گوشت آن بهرهمند میشوند و هم فقرا، مستمندان و مساکین را فراموش نمیکنند.
با تفقد احوال آنان میتوانیم در این روزهای مبارک دل آنان را نیز خوش نموده و باعث کسب اجر و ثواب شویم. ذخیره کردن گوشتهای قربانی و پُرکردن یخچالها شاید بهظاهر کار خوبی باشد؛ اما با وجود فقرا، مستمندان، بیوهزنان و یتیمانی که در کنار ما هستند؛ همسایههای ما هستند و یا اینکه با ما نسبت فامیلی و خویشاوندی دارند و نتوانستند قربانی کنند کار نامناسب و دور از شأن و کرامت یک مسلمان است. مسلمانان باید در چنین روزهای تلاش کنند تا اسباب خوشحالی را برای کسانی که مدتهاست از آن محروم بودهاند، فراهم سازند. آنان را در شادیهایشان شریک گردانند و به آنان توجه کنند. اینکه بوی کباب و گوشت ما به مشام همسایگان بی بضاعت برسد؛ اما آنان در حسرت آن به خود بپیچند و از همه چیز ناامید شوند، کار شایستهای نیست.
خداوند متعال قربانیها، طاعات و عبادات همه قبول بگرداند و این عید را برای ملت ما و سایر مسلمانان جهان، عید پر از خیر و برکت قرار دهد.
دیدگاهها بسته است.