نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
به محض توقف جنگ در غزه و بازگشت آوارگان و بیجاشدگان به خانههای خود، به امید پیروزی براین مصیبت بزرگ و نفرتانگیز (جنگ و آوارگی) دونالدترامپ رئیس جمهور آمریکا، اهل غزه را با صحبت بیخردانه و جنگجالبرآنگیز خود دوباره به آوارگی غافلگیرانه تهدید کرد و با غوغا و صحبتهای ناموزن خود، درباره معامله قرن سخن به میان آورد.
ترامپ با نادیده گرفتن حق مسلمه و تعیین سرنوشت فلسطینیان، به خود این اجازه را داد که خطوط کلی آینده فلسطین را ترسیم کند که ساکنان نوار غزه آن را رد میکنند و ترامپ کشورهایی را که باید پذیرایی آوارگان باشند، مشخص کرد و مصر و اردن را برای این کار انتخاب کرد.
پس از این فکر ترامپ، ایده و تخیلی دیگری بر ذهن نتانیاهو آمد، و آن اینکه برای اهل غزه سرزمین دیگری را پیشنهاد کرد که میتواند پذیرای ساکنان نوار غزه -یعنی پادشاهی عربستان سعودی- باشد، و این را با وسعت و قدرت پادشاهی و ثروت آن توضیح میدهد.
ترامپ رئیس جمهور ایلات متحده آمریکا، ریس جمهور قدرتمندترین کشوری، رئس جمهوری که بالاترین شعارهای انسانیت و حقوق بشر را سر میدهد، به جای تحریم اسرائیل، اسراییلی که نوار غزه را ویران کرد و قتلعام و گستردهای را علیه ساکنان آن راه اندازی کرد، با این ایده و فکر که فراتر از رویاهای خود نتانیاهو بود، ترامپ به آن جایزه داد و خواستار آواره شدن ساکنین این سرزمین به نفع رژیم غاصب شد.
این ایده دیوانهوار ترامپ توسط کشورهای عربی که امیدوار به احیای پروژه راه حل دو دولتی بودند، رد شد؛ چون این فراخوانی است که نفت را بر آتش میریزد و دروازههای جهنم را در منطقه باز میکند.
ولکن در اینجا یک سوال مطرح میشود که: آیا ترامپ امیدوار بود که این خواستهاش در کشورهای عربی طنین انداز شود؟
پاسخ واضح و مبرهن است، انکار قطعی و یقینی، ترامپ به خوبی میداند که چه در داخل فلسطین و چه در جهان عرب، چه در سطح امت اسلامی و چه در سطح نظامها، موانعی بر سر راهش وجود دارد که مانع رسیدن به این هدف قرار میگیرند، بالفرض اگر مدافعانی هم وجود داشته باشد که تصویب این طرح را بپذیرند، قطعاً میدانند که روزی زیر بار آن میآیند. و این یک مصیبت و بلای بزرگ بر جامعهٔ عربی و اسلامی میشود.
چرا ترامپ در زمانی که قرار است فضا آرام باشد، تا راهحلهای مسالمتآمیز و دیپلماتیک در منطقه وجود داشته باشد، این درخواست دیوانهوار را مطرح کرده میکند؟ آیا این مرد دچار جنون گشته و از روی دیوانگی چنین سخنان را اظهار میدارد؟ آیا این اقدامات جنجالبرانگیز بیانگر دیدگاهی یکجانبه است؟
مشکلی که ما همیشه به آن اشاره میکنم، این است که: این باور نادرستی است که آمریکا تنها به این تصمیم واهی و اشتباه است، یعنی آمریکا تنها نیست؛ اگرچه حقیقتی که با القای واقعیت سیاستهای آمریکا تأیید میشود، این است که ایالات متحده سیاستهای کلی را هم برای جمهوریخواهان و هم برای دموکراتها، بهویژه در قبال مناقشه اعراب و اسرائیل تعیین کرده است، اما مرد صحنهای وجود دارد که راه خودش را برای خدمت به این سیاستها دارد.
نزدیک ترین و منطقی ترین توضیح برای فراخوان ترامپ چیزی است که به پنجره اورتون معروف است که به نام جوزف اورتون متفکر سیاسی آمریکایی نامگذاری شده و به پنجره سخنرانی نیز معروف است.
این تاکتیک مبتنی بر این ایده است که دوام سیاسی هر تفکر و ایده در درجه اول به میزان قرار گرفتن این ذهنیت در محدوده برخی ایدههای پذیرفته شده در حوزههای عمومی بستگی دارد و نه به ترجیحات سیاستمداران تکرو.
این تاکتیک با ترویج ایدهها و استدلالهای بسیار افراطی عمل میکند که حالت شوکهآور ایجاد میکند و توجه و بحث را برمیانگیزد و به مرور زمان به گزینههای قابل قبولی تبدیل میشود.
این همان کاری است که ترامپ با درخواست خود برای تخلیه نوار غزه انجام میدهد. او به یقین میداند که با رد قاطعانه همه جانبه مواجه خواهد شد و نقض آشکار حقوق و همه هنجارها و قوانین بینالمللی تلقی میشود؛ اما صرف اینکه تنها وارد بحث شود، حتی اگر از طریق اعتراض و انتقاد باشد، با گذشت زمان، آرای حمایتی را به دست خواهد آورد، و تبدیل آن به یک ایده غیرممکن خواهد بود و پوشش سیاسی آن به یکی از راه حلهای منطقی پیشنهادی تبدیل میشود و آنچه بعد از آن میآید آسانتر است.
این تاکتیک توسط آمریکا در بسیاری از مسائل از جمله پروژه انتقال سفارت آمریکا به بیت المقدس و به رسمیت شناختن آن به عنوان پایتخت اسرائیل مورد استفاده قرار گرفت.
مقابله با این طرح مستلزم اتحاد گفتمان عربی و اسلامی حول یک موضع طرد، تلاش برای بازسازی سریع غزه با تلاش اعراب، نظارت اعراب و مدیریت عربی و بسیج حمایت بینالمللی برای رد آوارگی با بازکردن کانالهایی با کشورهای جهان، به ویژه روسیه و چین است.
والله غالب على أمره ولکن أکثر الناس لا یعلمون.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاهها بسته است.