نظام سیاسی و اداری مسلمانان در صدر اسلام/بخش سی‌وهشتم

توجه: مقالات وب‌سایت الاماره دری تنها نظر نویسندگان است و لزوماً دیدگاه این وب‌سایت نیست.

بخش سی‌وهشتم

بنی‌نضیر طایفه‌ای از یهود بودند که در همسایگی مدینه قرار داشتند. آنان از هم‌پیمانان خزرج بودند و در میان آنان و مسلمانان پیمان همکاری و صلح و سلامتی بسته شده بود. اما همان طبیعت شر و خیانتکارانه‌ی قوم یهود، آنان را واداشت که پیمان خویش را بشکنند. داستان از این قرار است که روزی که پیامبراکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم به همراه بعضی از اصحابش پیش آنان رفته بود و در حالی که آنحضرت صلی‌الله‌علیه‌وسلم بر دیوار خانه‌ای تکیه نموده بود، قوم بنی‌نضیر با هم مشورت کردند تا کسی را بفرستند که از بالای بام خانه روی پیامبراکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم سنگی را بیندازد و ایشان را شهید کند. پیامبراکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم از طرف خداوند از توطئه‌ی آنان آگاه شد و بی‌درنگ آنجا را ترک کرد و به شهر مدینه بازگشت. یارانش نیز به دنبال آنحضرت صلی‌الله‌علیه‌وسلم به مدینه برگشتند. سپس فورا به قوم خیانتکار بنی‌نضیر پیامی فرستاد که سریع مدینه را ترک نمایید و در شهر من نمانند؛ زیرا شما با آن نیت خیانتکارانه‌تان پیمان دوطرفه را شکستید.
بنی‌نضیر آماده شدند که مدینه را ترک کنند، ولی رئیس منافقان (عبدالله‌بن ابی) نگذاشت آنان بروند و گفت: با محمد جنگ کنید؛ ما نیز شما را یاری می‌دهیم و دو هزار نفر را به یاری شما می‌فرستیم. آنان نیز پشیمان شدند و در قلعه‌هایشان سنگر گرفتند و به رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وسلم پیام فرستادند که ما خانه‌هایمان را ترک نمی‌کنیم و هر کاری در توان دارید، انجام دهید.
پیامبراکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم به همراه اصحابش به آنان حمله کرد. آنان نیز با تیر و سنگ از خود دفاع نمودند. از سوی دیگر اما وعده‌های منافقان برای کمک آنان عملی نشد و منافقان هیچ کمکی برایشان نفرستادند. پیامبراکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم آنان را کاملا محاصره کرد و آنان نیز استقامت نمودند. پیامبراکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم ناچار شد که درختان خرمای آنان را قطع کند. در این هنگام آنان گفتند: اجازه دهید ما شهر شما را ترک کنیم. پیامبراکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم فرمود: به شرطی به شما اجازه می‌دهم شهر را ترک کنید که سلاح همراه خود نبرید، ولی اموال و دارایی‌های خود را، به اندازه‌ای که یک شتر قدرت حمل آن را داشته باشد، همراه خود ببرید و خون شما نیز محفوظ است و قطره‌ای از آن ریخته نمی‌شود. آنان هنگام خروج از شهر هر چیزی را که می‌توانستند با خود بردند و خانه‌های خویش را نیز ویران نمودند تا مورد استفاده مسلمانان قرار نگیرد.

درس‌ها و نتائج این غزوه
قرآن کریم در یک سوره‌ی کامل یعنی سوره‌ی حشر از غزو‌ه‌ی بنی‌نضیر سخن به میان آورده است؛ چنانکه دانشمند امت، عبدالله‌بن عباس این سوره را به‌نام سوره‌ی بنی‌نضیر یاد کرده است. بخاری از سعیدبن جبیر نقل کرده است که من به عبدالله‌بن عباس گفتم: سوره‌ی حشر، اما او گفت: سوره‌ی بنی‌نضیر.
این سوره به تفصیل از غزوه‌ی بنی‌نضیر سخن گفته و به بیان احکام و مستحقان غنیمت پرداخته‌است. همچنین به ارتباط یهود با منافقان پرداخته و از حقایق درونی یهود پرده برداشته است و در اثنای بحث، مؤمنان را مورد خطاب قرار داده و آنان را به رعایت تقوا واداشته و از معصیت و نافرمانی خدا نهی کرده‌ است و سپس خداوند در مورد قرآن کریم و اسما و صفات خود سخن گفته‌ است.
با اندیشیدن در سوره‌ی مزبور می‌توان یکی از مهم‌ترین پایه‌های حکومت اسلامی را استنباط کرد: ادامه دارد… .