نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
ب: برنامههای بلندمدت
پیامبراکرم صلیاللهعلیهوسلم پایهریزی بخشی از برنامهی امنیتی خویش را از آغاز بعثت خود در مکه شروع کرده بود. اخلاق و رفتار شخصی و توصیههای رفتاری ایشان یکی از پایههای امنیتی بود که بعدها آن را در مدینه در سطح گستردهای دنبال کرد. پیامبراکرم صلیاللهعلیهوسلم در مدینه با فرهنگسازی در بین مسلمانان امنیتی عمیق و فراگیر برای آنان ایجاد کرد؛ بهگونهای که با فقدان ایشان نیز جامعه از آثار آن بهرهمند گردیده بود. پیامبراکرم صلیاللهعلیهوسلم پایههای برنامهی بلندمدت امنیتی خویش را بر چند موضوع استوار ساخته بود که عبارت بودند از ایمان و اعتقاد راسخ به خدا و اطاعت از او، اخلاق و رفتار نیک، بهخصوص اخلاق شخص آنحضرت صلیاللهعلیهوسلم بهمنزلهی حاکم جامعه، منش اجتماعی و اجرای عدالت اجتماعی بهویژه در رفتار متقابل شخص ایشان با مردم.
رابطهی ایمان به خدا و آرامش و اطمینان رابطهای واقعی و غیرقابلانکار است که در آیات متعددی از قرآن مجید نیز این موضوع با اشاره یا تصریح آمده است. در برخی از آیات امنیت ثمره ایمان ذکر شده است: «الَّذِینَ آمَنُوا وَلَمْ یَلْبِسُوا إِیمَانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولَئِکَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَهُمْ مُهْتَدُونَ؛ کسانی که ایمان آورده و ایمانشان را به شرک نیالودهاند، آنان را ایمنی است و ایشان راه یافتگانند.» (انعام؛ ۸۲)
در برخی آیات امنیت بهمنزلهی وعدهی الهی به افراد با ایمانی که عمل صالح انجام میدهند، دانسته شده است: «خدا به کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته کردهاند وعده داده است که… و هر آینه بیمشان را به ایمنی مبدل گرداند»
«وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الْأَرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَلَیُمَکِّنَنَّ لَهُمْ دِینَهُمُ الَّذِی ارْتَضَی لَهُمْ وَلَیُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا یَعْبُدُونَنِی لَا یُشْرِکُونَ بِی شَیْئًا وَمَنْ کَفَرَ بَعْدَ ذَلِکَ فَأُولَئِکَ هُمُ الْفَاسِقُونَ» (نور: ۵۵)
«سَنُلْقِی فِی قُلُوبِ الَّذِینَ کَفَرُوا الرُّعْبَ بِمَا أَشْرَکُوا بِاللَّهِ مَا لَمْ یُنَزِّلْ بِهِ سُلْطَانًا وَمَأْوَاهُمُ النَّارُ وَبِئْسَ مَثْوَی الظَّالِمِینَ» (آلعمران: ۱۵۱)
«إِذْ یُوحِی رَبُّکَ إِلَی الْمَلَائِکَهِ أَنِّی مَعَکُمْ فَثَبِّتُوا الَّذِینَ آمَنُوا سَأُلْقِی فِی قُلُوبِ الَّذِینَ کَفَرُوا الرُّعْبَ فَاضْرِبُوا فَوْقَ الْأَعْنَاقِ وَاضْرِبُوا مِنْهُمْ کُلَّ بَنَانٍ» (انفال: ۱۲)
«وَأَنْزَلَ الَّذِینَ ظَاهَرُوهُمْ مِنْ أَهْلِ الْکِتَابِ مِنْ صَیَاصِیهِمْ وَقَذَفَ فِی قُلُوبِهِمُ الرُّعْبَ فَرِیقًا تَقْتُلُونَ وَتَأْسِرُونَ فَرِیقًا» (احزاب: ۲۶)
«هُوَ الَّذِی أَخْرَجَ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْکِتَابِ مِنْ دِیَارِهِمْ لِأَوَّلِ الْحَشْرِ مَا ظَنَنْتُمْ أَنْ یَخْرُجُوا وَظَنُّوا أَنَّهُمْ مَانِعَتُهُمْ حُصُونُهُمْ مِنَ اللَّهِ فَأَتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ حَیْثُ لَمْ یَحْتَسِبُوا وَقَذَفَ فِی قُلُوبِهِمُ الرُّعْبَ یُخْرِبُونَ بُیُوتَهُمْ بِأَیْدِیهِمْ وَأَیْدِی الْمُؤْمِنِینَ فَاعْتَبِرُوا یَا أُولِی الْأَبْصَارِ» (حشر: ۲)
در آیات فوق خداوند از یک طرف مانع بروز تشویش و نگرانی مسلمانان و از سوی دیگر وحشت دشمن را به آنان گوشزد میکند و این امر در پرتو ایمان و اعتقاد راسخ به خداوند نتیجهای جز آرامش، امنیت و پیروزی را به دنبال نخواهد داشت. ایمان به خدا قدرتی بیبدیل را در انسان ایجاد میکند که فرد جانبرکف به میدان جنگ قدم میگذارد تا به یکی از دو پاداش «إحدی الحسنیین؛ پیروزی یا شهادت» نائل آید و به فرمودهی قرآن مجید بیست نفر بر دوصد نفر پیروز میشوند: «یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ حَرِّضِ الْمُؤْمِنِینَ عَلَی الْقِتَالِ إِنْ یَکُنْ مِنْکُمْ عِشْرُونَ صَابِرُونَ یَغْلِبُوا مِائَتَیْنِ وَإِنْ یَکُنْ مِنْکُمْ مِائَهٌ یَغْلِبُوا أَلْفًا مِنَ الَّذِینَ کَفَرُوا بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَا یَفْقَهُونَ» (انفال: ۶۵)
پیامبراکرم صلیاللهعلیهوسلم با مستحکمکردن پایههای ایمانی مردم برنامهی درازمدت خود در ایجاد امنیت در جامعهی اسلامی را تکمیل کردند؛ زیرا افرادی ثابتقدم، مقاوم و معتقد پشتوانهای مهم برای امنیت به شمار میروند.
اخلاق والای پیامبراکرم صلیاللهعلیهوسلم در اتحاد و یکپارچگی امت در صدر اسلام تأثیر بسزایی داشت. این اخلاق در حد بالایی بود و خداوند آن را «وَإِنَّکَ لَعَلَی خُلُقٍ عَظِیمٍ؛ اخلاق و خوی بزرگ» نامید. پیامبراکرم صلیاللهعلیهوسلم با داشتن چنین اخلاقی بود که پیروانش چنان مجذوب شده بودند که هیچگاه خواستههای خویش را بر توصیههای ایشان مقدم نمیداشتند. برخی از صفات ایشان که در رضایتمندی مردم و ایجاد امنیت نقش بسزایی داشته است، عبارت بود از رحمت و مهربانی، سعهی صدر، سادهزیستی، استقامت، رفتار و منش اجتماعی پیامبراکرم صلیاللهعلیهوسلم در حکومت، عدالت اجتماعی، شفافسازی، مشارکت، رعایت حقوق مردم، وفای به عهد و… .
همهی اینها مرهون منش و رفتار نیک و عادلانهی پیامبراکرم صلیاللهعلیهوسلم و تربیت والای پیروان ایشان بود.
شیوههای استخباراتی پیامبراکرم صلیاللهعلیهوسلم
نخستین اقدام رسول خدا صلیاللهعلیهوسلم بعد از موفقیت در تشکیل حکومت، تأمین امنیت حکومت تازهتأسیس و نیز محل استقرار آن بود. دفع تجاوز دشمنان و ایجاد امنیت مسلمانان از مهمترین اهداف استراتژیک رسول خدا بود. رسول خدا صلیاللهعلیهوسلم در نخستین محور مدیریت در این عرصه به بسیج منابع و امکانات و نیروی نظامی پرداختند. آنحضرت صلیاللهعلیهوسلم ابتدا هستهی اولیهی بسیج نیروهای داوطلب را از میان مهاجران شکل داد و پس از چندی در جنگ بدر دومین هستهی نیروی نظامی یعنی انصار را به مهاجران ملحق ساخت. آنحضرت صلیاللهعلیهوسلم در این عرصه برای نخستین جنگ تمامعیار یعنی غزوه بدر، ۳۱۳ نفر را بسیج کرد و چند سال بعد، این توانمندی را به حد اعلی رساند و در غزوهی تبوک موفق شد ۳۰ هزار نیروی نظامی بسیج کند. اینهمه در حالی است که در نخستین غزوهها، مسلمانان از داشتن تجهیزات و امکانات اولیهی جنگی مثل شمشیر و نیزه و کمان و اسب به تعداد نیروهای رزمنده بیبهره بودند؛ بهعنوان نمونه: در ع
غزوهی بدر از ۳۱۳ نیروی جنگجو تنها ۷۰ نفر شمشیر داشتند و چند نفر کمان و نیزه و فقط یک اسب در اختیار داشتند و از نظر پوشاک و تغذیه و سایر منابع مادی نیز در بدترین شرایط بودند، اما دیری نپایید که هنگام فتح مکه (۵ سال بعد) تمامی جنگجویان تحت رهبری رسول خدا صلیاللهعلیهوسلم غرق در سلاح و آهن و فولاد بودند و سوارهنظام سپاه رسول خدا حداقل در غزوهی تبوک به سه هزار نیروی نظامی میرسید.
رمز موفقیت در عرصههای مختلف، برتری اطلاعات و استفادهی صحیح از آن است. کسی دارای برتری و قدرت است که از اشراف اطلاعاتی برخوردار باشد. امنیت نیز محصول اشراف استخباراتی است. رسول خدا شیوههای گوناگونی را جهت غافلگیری دشمن بهکار میگرفت؛ از جمله: آموختن زبان دشمن، استفاده از کد و رمز، کنترل خبرچینها و عناصر و عوامل اطلاعات دشمن، کنترل تحرکات دشمن، بررسی اخبار و اطلاعات رسیده، کنترل نیروها و فرماندهان خودی، کنترل ترددهای مشکوک، کنترل راهها، انجام اقدامات فریب از قبیل انحراف از مسیر اصلی به هنگام عملیات و اعزام گشتیهای خبریاب و غیره.
آموختن زبان دشمن
از آنجایی که باید دشمن را بهطور کامل زیر نظر داشته باشد و راه نفوذ او را جهت کسب اطلاعات سد کند، پیامبراکرم صلیاللهعلیهوسلم به زیدبن ثابت دستور داد که زبان یهودیان را بیاموزد. حضرت زید دراینباره میگوید: رسول خدا به من امر کرد و من زبان یهود سریانی را آموختم. آنحضرت صلیاللهعلیهوسلم فرمود: «به خدا سوگند، من یهود را امین نامهی خویش نمیسازم.» زید میافزاید: به خدا سوگند، بیش از پانزده روز نگذشته بود که آن را آموختم و با آن کاملاً آشنا شدم و از سوی دیگر، آنحضرت برای آنها نامه مینوشتم و نامههای آنان را برای پیامبراکرم صلیاللهعلیهوسلم میخواندم.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاهها بسته است.